بسیار از دانشجویان درس خوان که با ایشان ارتباط نزدیک دارم بدنبال چاپ مقاله ISI و آن هم بزبان لاتین و پر کردن رزومه خود هستند . قصد نهایی دانشجویان درس خوان و به درد بخور ما فقط دریافت دعوت نامه و یا اپلیکیش از یک دانشگاه معتبر آمریکایی یا کانادایی است. می خواهند بروند کانادا یا آمریکا ادامه تحصیل بدهند. نمی دانم دانشگاه های خودمان چه عیبی دارد که منزجر هستند از این امکانات ایرانی مملکت ایران.
البته نقش اساتید دانشگاه نیز در تهییج و ترغیب دانشجویان به تلاش برای مهاجرت به آنور آب کم نیست. اساتید دانشگاه نیز مانند والدینی که آرزوهای ناکام خودشان را در فرزندان دنیال می کنند بدنبال این هستند که شاگردان نمونه و برتر خود را به دانشگاه های نظیر هاروارد بفرستند تا عقده گشایی آلام از دست رفته خود باشند. زمانیکه همین استاد دانشگاه جوانی بود و جویای نام و نتوانست فرصت شهروندی خود را در دیار غریت تثبیت کند حالا می خواهد جوانان دانشجو را به اقامت در آلبرتا و کبک و پرینستون و اُهایو ترغیب می کند. شاید هم قصد اساتید دانشگاه از ترغیب دانشجویان به چنین امور فقط افزایش بنیه علمی شخصی دانشجو می باشد ولی وقتی در کلاس درس به صراحت از شرایط دانشگاه های غربی صحبت می کنند دیگر جای چنین بحثی نیست.
یکی نیست که به این دانشجوها و فارق التحصیلان جوان نخبه بگوید ، برادر من خواهر من، آخر آنور آب چه حلوایی خیر می کنند که کشته مرده ادامه تحصیل در دیار غرب هستید. چرا به دنبال اقامت در کانادا می گردید. همین کارها را کردید که مملکت ما عقب مانده است. بمانید در کشور و کشور را بسازید .
بسیاری از فارق التحصیلان شریف در کشور نمی مانند و در خیال خودشان از ایران فرار می کنند اما این فرار نیست بلکه خیانت به سرزمین مادری است.
همکلاسی ها و هموطنان من کشور خود را دوست بدارید ، بدانید که من هم خیلی دوست دارم در دانشگاه هایی نظیر MIT تدریس کنم و آن جا هئیت علمی شوم. اما میهن خود را بسیار بیشتر دوست دارم. این جا وطن من است ، گوشت و پوست و خون من از خاک ایران آراسته شده است .چرا باید دانش و تخصص خود و عمر علمی پژوهشی خود را به خاطر چند دلار بیشتر در اختیار یک عده آنگولا امریکن قرار دهم.
همین پهپادی که اخیراً توسط جوانان متخصص نخبه ایرانی شکار شد. مطمئناً توسط یک عده دانشمند آسیایی تبار طراحی و ساخته شده است. در آزمایشگاه ها و لابراتوار ها لاکهید مارتین و آویروسافت همین جوانان نخبه هندی تبار و ایرانی تبار و پاکستانی تبار هستند که فریب چند دلار بیشتر را خورده اند و برای دشمن بشریت یعنی آمریکا اسلاحه و تجهیزات جاسوسی طراحی می کنند.
چرا باید علم و دانش ما به جای اینکه در خدمت بشریت و بشود در آزمایشگاهای ارتش اوکلاهاما و مریلند صرف ساخت جنگ افزار شود؟
ما دانشجویان از خاک ایرانیم و در ایران می مانیم و انرژی و عمر علمی پژوهشی خود را صرف عمران و آبادانی سرزمین مادری یعنی ایران اسلامی می کنیم.
پاره ای از اصطلاحات رایج زبان انگلیسی
در اکثر موارد برای متوجه شدن موضوع با کلمه فارسی رو انگلیسی تصور کنید و بلعکس!!
Keyboard
چه کسی برنده شد؟
Communication Board
کامیون کی شن ها رو برد؟
Morphine
باید بیشتر فین کنی.
MissCall
دختر نا بالغ را گویند.
فکر یکى از اعمال ذهنى بشر و شگف انگیزترین آنها است. ذهن، اعمال چندىانجام مىدهد.ما در اینجا فهرست وار آنها را بیان مىکنیم تا عمل فکر کردنروشن شود و تعریف فکر مفهوم مشخصى در ذهن ما بیاید.
1- اول عمل ذهن تصویر پذیرى از دنیاى خارج است. ذهن از راه حواس با اشیاءخارجى ارتباط پیدا مىکند و صورتهائى از آنها نزد خود گرد مىآورد. حالت ذهن از لحاظ این عمل حالت یک دوربین عکاسى است که صورتها را بر روى یک فیلم منعکس مىکند. فرض کنید ما تاکنون به اصفهان نرفته بودیم و براى اولین بار رفیتم و بناهاى تاریخى آنجا را مشاهده کردیم،از مشاهده آنها یک سلسله تصویرها در ذهن ما نقش مىبندد. ذهن ما در این کار خود صرفا«منفعل»است یعنى عمل ذهن از این نظر صرفا «قبول» و «پذیرش» است.
2- پس از آنکه از راه حواس، صورتهائى در حافظ خود گرد آوردیم، ذهن مابیکار نمىنشیند،یعنى کارش صرفا انبار کردن صورتها نیست، بلکه صورتهاى نگهدارى شده را به مناسبت هائى از قرارگاه پنهان ذهن به صحفه آشکار خودظاهر مىنماید نام این عمل یادآورى است،یادآورى بى حساب نیست، گوئى خاطرات ذهن ما مانند حلقههاى زنجیر به یکدیگر بسته شدهاند، یک حلقه که بیرون کشیده مىشود پشتسرش حلقه دیگر، و پشتسر آن، حلقه دیگر ظاهر مىشود و به اصطلاح علماء روانشناسى، معانى یکدیگر را «تداعى» مىکند.شنیدهاید که مىگویند: الکلام یجر الکلام، سخن از سخن بشکافد، این همان تداعى معانى وتسلسل خاطره ها است.
1- اگر برای انجام کاری بیرون می روید به همکارانتان پیشنهاد کنید کارهای کوچک آنها نظیر آوردن ناهار، خرید تمبر یا آوردن لوازم اداری مورد نیاز را برایشان انجام دهید.
انسان ها همان گونه که باور داشته باشند می توانند بیندیشند. باورهای آدمی است که در هر لحظه به او القا می کند که چگونه بیندیشد. اصولا فرق بین انسان ها، فرق میان باورهای آنان است. انسانهای موفق با باورهای عالی، موفقیت را برای خود خلق می کنند. انسان های ثروتمند، باورهای عالی و ثروت آفرین دارند که با اعتماد به نفس عالی خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال کسب ثروت می روند و به لحاظ باورهای مثبتشان به ثروت مطلوب خود می رسند.
قانون زندگی قانون باورهاست. باورهای عالی سرچشمه همه موفقیتهای بزرگ است. توانمندی یک انسان را باورهای او تعیین می کند. انسان ها هر آنچه را که باور دارند خلق می کنند. باورهای شما دستاوردهای شما را در زندگی می سازند زیرا باورها تعیین کننده کیفیت اندیشه ها، اندیشه ها عامل اولیه اقدام ها و اقدام ها عامل اصلی دستاوردها هستند
خلاقیت چنان گل لطیفی است که تحسین آن را به شکوفایی وامی دارد در حالی که مایوس کردن، غالباً آن را در غنچه می خشکاند. همه ما در صورتی که کوشش هایمان مورد تحسین قرار گیرند ایده های بیشتر و بهتری خلق می کنیم. رفتار غیر دوستانه می تواند ما را از کوشش باز دارد. شوخی تمسخرآمیز می تواند سمی باشد. چنان که در لطیفه بالزاک ابراز شده است«پاریس شهری است که ایده های بزرگ در آن معدوم می گردند و مرگشان به وسیله بذله گویی ها فرا می رسد.»
هر ایده ای اگر با تحسین رو به رو نشود باید لااقل از آن استقبال شود حتی اگر خوب نباشد لااقل باید با تشویق به ادامه کوشش رو به رو شود. عصاره خلاقیت عبارت از کوشش و باز هم ادامه کوشش- کوشش جدی و جدی تر- است و این، در صورتی که علاوه بر همه موانعی که در راه خلاقیت وجود دارد مضافاً لازم باشد بر طلسم یاس و دلسرد کردن فائق آئیم، تقریباً انتظاری مافوق و توان طبیعت بشر است. برای همه ما یک قاعده صحیح آن است که:
ایده ها را تشویق کنیم .
خلاقیت چیست؟
یکی از توانایی های فکری ما خلاقیت است. خلاقیت یعنی توانایی تجسم پیش بینی و ایجاد ایده ها (پرورش قدرت تصور) و خلق ایده های جدید. عامل سن، جنسیت و حتی تحصیلات به عنوان رکورد خوب برای خلاق بودن نیستند بلکه عامل کوشش و نیروی محرک ما بسیار مهم می باشند. خلاقیت عبارت از چیزی بیش از صرفاً قدرت تصور است بلکه عبارت از قدرت تصوری است که به نحوی لایتجزا به کوشش و هدف مرتبط شده است. خلاقیت عبارت از نوعی عملیات توقف و حرکت و «هر وقت توانستی آن را بگیر» می باشد بنابراین در این زمینه هرگز نمی توانیم به اندازه کافی دقیق باشیم تا بتوانیم روش خلاقیت را علمی قلمداد کنیم. در تمام مدت کار باید سرعت را تغییر دهیم ابتدا با جدیت و تحت فشار به کار می پردازیم. سپس اجازه می دهیم که جریان ما را با خود ببرد، سپس دوباره تحت فشار به کار ادامه می دهیم. معذلک مطمئن ترین روش ارزیابی عبارت از آزمایش کردن ایده هایمان است، و امر تدبیر بهترین راه آزمایش، خود مبارزه ای برای خلاقیت است.
چون هر مساله غیر ریاضی مملو از عوامل متغیر و غیر قابل لمس است. این خود دلیلی است برای این که روش خلاقیت را نمی توان به نحو غیرقابل انعطافی به صورت سیستماتیک درآورد. خلاقیت برابر است با تفکر.
پرورش خلاقیت
جستجوی صحیح حقیقت مستلزم فکر باز و به نحو گسترده ای در مسیر جریان مربوط قرار گرفتن است و جستجوی ما باید عمیق تر از صرفاً احساس کردن مطلب باشد باید به عمق چگونه و چرای موضوع وارد شویم. صرف مشاهده یک محصول جالب چیزی به انبان خلاقیت ما نمی افزاید. لیکن در صورتی که دریابیم محصول چگونه کار می کند و چرا مورد توجه قرار گرفته است ممکن است سرنخ یک رشته فکری را به دست دهد که قدرت تصور ما آن را به طلا تبدیل نماید. جستجوی ما باید شامل نقشه های شکست خورده نیز بشود زیرا ایده های خوب غالباً با تفحص در علل شکست افشا می گردند. گشادگی فکر آنقدر برای خلاقیت حائز اهمیت است که گاهی باید عواملی را که ممکن است مغز ما را در جستجوی ایده ها ببندد از خود دور کنیم. گاهی باید فکر خود را با مسدود کردن محیط باز نگهداریم مانند پاستور که وقتی به جنوب فرانسه برای یافتن علت بیماری کرم ابریشم مراجعه کرد، نظریات پرورش دهندگان کرم ابریشم او را قانع نکرد و آنها نتوانستند نظریات خود را به او بقبولانند اگر وی این نظریات را قبول می کرد هرگز قادر به یافتن پاسخی با ارزش نمی شد. هدف خود را گشاده کردن فکر (گشاده فکر بودن) قرار دهید. هشیارانه در انتظار ظن های خلاق خود باشید و هرگاه چنین ظنی در آستانه ضمیر آگاهتان ظاهر شد با آغوش باز از آن استقبال کنید این کار یک روزه شما را به نابغه ای تبدیل نخواهد کرد لیکن تضمین خواهد کرد که به شما در یافتن گنجینه ای از ایده ها که در اعماق مغزتان مخفی است کمک کند.
ویژگیهای مدیر موفق و مدیر خلاق
سخن گفتن از مدیریت بدین معنا نیست که انسان چگونه بتواند یک اداره و یا سازمان مشخص را اداره نماید، بلکه مراد از مدیریت این است که ما چه قوانین را برای مدیریت داشته باشیم و چگونه بتوانیم در هر شرایط و زمان خود را به آن قوانین پایبند بدانیم و مدیریت خود مان را آنطور با قوانین جامعه مورد نظر هماهنگ کنیم که نه خود ما و نه جامعه از آن ضرر ببیند؟
ویژگیهای مدیر موفق و مدیر خلاق
سخن گفتن از مدیریت بدین معنا نیست که انسان چگونه بتواند یک اداره و یا سازمان مشخص را اداره نماید، بلکه مراد از مدیریت این است که ما چه قوانین را برای مدیریت داشته باشیم و چگونه بتوانیم در هر شرایط و زمان خود را به آن قوانین پایبند بدانیم و مدیریت خود مان را آنطور با قوانین جامعه مورد نظر هماهنگ کنیم که نه خود ما و نه جامعه از آن ضرر ببیند؟
در همهء تمدن های بشری این یک امر پذیرفته شده است که اداره کننده ء سالم، راستکار، راستگوی و پای بند به قانون را مردم می پسندند. همهء ادیان و مکتبهای بشری اصولی را در زمینه ای وضع کرده اند تا جامعه را بسوی خیر و فلاح بکشانند، این اشخاص هستند که قانون را زیر پای میگذازند، آنرا توجیه غلط میکنند و مورد استفادهء سوء قرار میدهند. بعبارت دیگر مشکل اصلی در نبود قانون نیست بلکه مشکل در عدم رعایت و تطبیق قانون است.
بدون شک قوانین در ذات خود برتری ها و بهتری های نسبت به یکدیگر دارند، اما در مجموع هیچ قانون انسانها را تشویق به ظلم و تجاوز به حق دیگران نمیکند .
پس از دیدگاه شما یک مدیر موفق چه کسی است؟
مدیر موفق کسی است که:
1-مسئولیت پذیری در برابر کار ها ، فعالیتها و شکستها
2-تمایل براى بهبود انجام کارها و به کار گیری ابتکار عمل
3-قلمداد کردن کارها به عنوان سرگرمی لذت بخش نه به عنوان بارى بر دوش
4-برخورداری از توانایى کافى در زمان بندى مناسب براى انجام فعالیتها
5-توانایى انجام کارها در فشرده ترین زمان ممکن
6-درک و پذیرش منطقی شرایط و پشتکار فراوان برای انجام فعالیتها
7-اعتماد وافر نسبت به سایر افراد و مردم
8-انجام فعالیت به منظور دستیابى و تحقق موفقیت
9-فراگرفتن ابزارها و روشهاى تقویت حافظه
10-برخورداری از نیروی جسمانی و سلامت بدنی
11-داشتن دیدگاههای روشن و آشکار واندیشه ی نافذ و بینشی فراگیر
12-داشتن آرزوهایی هدفمند و قابل دستیابی و به عبارتی نزدیک به حقایق
13-انعطاف پذیری در عین استواری و پایداری در رسیدن به اهداف
14-میانه روی وپرهیزاز افراط و تفریط
15-برخورداری از شخصیت پایدار و غیر متزلزل
16-بردباری و صبر در حل مشکلات
17-خویشتن داری در جایگاهها و موقعیتهای سخت و برانگیزاننده
18-آرامش در برابر بحران
19-واقع بینی در برخورد با مسائل
20-رعایت اصول و موازینی ( ارزش ) چون نظم ، ترتیب و احترام به زمان بندیها
احترام به مقررات و آئیین نامه های سازمانی
21-یکسان نگری به حال و آینده (چرا که نبایستی این دو را فدای یکدیگر کرد)
22-قاطع بودن در تصمیم گیری و درگیر شک و تردید نگشتن
23-پایبندی به تصمیماتی که با اندیشه و مشاوره اتخاذ گردیده اند
24-روحیه هم کارى وهم بستگی در سیستم مدیریتى
25-داشتن روحیه انتقاد پذیر
26-سیستم مدیریتی هدف گراو واقع گرا.
27-گوش فرا دادن به صحبت ها و نظرات دیگران و احترام به آنها
حال شخصی که مدیریت یک اداره ویا مدرسه را بعهده دارد باید همهء صفات ممتاز را نسبت به سائرین باید داشته باشد، در این امر تنها خود پیامبر(ص) بعد از خداوند (ج) شارع دین و معصوم است، باقی همهء جانشینان ایشان از این امر مستثنی نیستند و باید در صفات ایمان، تقوی، دانش، عدالت، طهارت، راستی، وفا، شجاعت، همت، مدیریت، قاطعیت، فصاحت، بلاغت، حکمت، درایت، شناخت و... در آخر حتی در حسن صورت نسبت به همهء افراد جامعه برتر باشد.
برای تشخیص چنین شخصی چه چیزی لازم است وچگونه می توان ان را از دیگران تمییز داد؟این یک سؤال اساسی است. در جوامع عقب مانده که سطح دانش و بینش پایان است، حتی مردم در شناخت اصول و قوانین خود از آگاهی اندکی برخوردار نیستند این انتخاب خیلی مشکل است .
راه حل اینست که مردم با یک اخلاص و دید درست کسانی را از میان خود که به ایشان گمان نیک دارند انتخاب نمایند و آنهارا ملزم بسازند که از میان خود کسی را برای ادای این امر خطرناک و بسیار دشوار بر گزینند، این یگانه راهست .
اگر در انتخاب مردم صفات غیر از صفات در بالا ذکر شده، مثل قوم، قبیله، نژاد، زبان، پول و... مقصود و منوط بود اینجاست که از ابتداء ما به سوء مدیریت دچار میشویم، چون در یک بینش بسیار ابتدائی مدیر باید ارضای خاطر کسانی را که برایش بخاطر قوم، قبیله، نژاد، زبان، پول و... رأی داده اند نگاهدارد، در غیر این صورت بقایی خود را نا ممکن میداند.
هر چه اگر انتخاب به اساس شروط و ارزشهای خوب یاد شدهء قبلی باشد، چنین رئیسی هیچگاه ارزشهای مطرح نزد خود را بخاطر ارضای دیگران زیر پای نمیگذارد و در صورت بکار گرفتن عدالت اجتماعی حامیان بیشتر و صادقتر پیدا میکند .
منبع:http://www.edunews.ir
هفت نفر از خطرناک ترین افراد در سازمان شما
بیشتر مردم از همقطاران جاه طلب خود در هراسند.کسانی که برای جبران ضعف و کمبود های خود در رسیدن به مقاماتی که می خواهند و در نحوه رسیدن به آن ها شدیدا تلاش می کنند. واقعا اگر این افراد جاه طلب، به همان اندازه که خود فکر می کنند با استعداد باشند، می توانند با ارزش ترین هم پیمانان شما باشند. شما می توانید ارابه خود را در مسیر ستاره آنان قرار دهید، و آنان را تا مقصد دنبال کنید. و از آن بهتر می توانید به رقابت و هم چشمی با نقاط مثبت و محاسن آن ها بپردازید، و از آن ها جلو بزنید.
افراد واقعا خطرناک در تشکیلات شما هرگز جاه طلبی خود را بروز نمی دهند. آن ها دارای دستور جلسه محرمانه ای هستند، که عناوین آن بر شما، و یا شاید بر خودشان هم پوشیده است. دستوری که اولین و اولویت دارترین مساله اش « بقای نفس» است. آنها چون چربی شیر نیستند که با زدن شیر در بالا جمع شوند، آن ها به شدت سعی می کنند مطرح نشوند. این گونه آدم ها را در هر تشکیلاتی می توان دید، که ذیلا به 7 گونه خطرناک آنها اشاره شده است:
1- آدمی که می گوید، « هر کاری بخواهید برایتان انجام می دهم»
او قول هایی می دهد که فکر می کند شما خواهان شنیدن آن ها هستید، ولی هرگز نمی تواند آن ها را عملی کند او می گوید که می تواند شما را با یک مشتری خوب مرتبط کند، و در حالی که شما خود را برای برخورد را با یک مشتری فرضی آماده می کنید، او برای عدم توفیق خود در تحقق بخشیدن به قولی که داده عذر و بهانه تراشی می کند. هرگز نمی توان راهی یافت که حتی برای یک بار هم به چنگ این گونه آدم ها نیافتیم، ولی اگر دفعات بعدی در دام این ها بیفتیم هیچ عذری نخواهیم داشت.
2- آدمی که مدعی است همه چیز می داند.
این گونه آدم ها، به زعم خود، دایره المعارف متحرکی هستند، که هر چیزی را، لااقل یک بار دیده، شنیده یا تجربه کرده اند. هیچ چیزی برای آن ها تازگی ندارد. این جور آدم ها به عنوان « کعب الاخبار» سازمان خود شهرت دارند. ولی باید حواستان را جمع کنید که می توانند شما را گول بزنند. آن ها مغز یک کامپیوتر سریع، اعتماد به نفس یک قهرمان، و حس ششم یک مار را دارند. تنها عبارتی که نمی توان در قاموس آن ها یافت عبارتند از ، « به کمک نیاز دارم» ، « اشتباه کردم» و « نمی دانم». آن ها دارای یک سری نظریات کلی و قالبی (کلیشه ای ) اند، و اگر از آن ها مشاوره ای بخواهید، به سوابق و نمونه هایی استشهاد می کنند که احیانا به گمراهی تان منجر می شوند.
3- رییس « همیشه موافق»
او برای هر پیشنهادی یک کلمه امید بخش و دلگرم کننده دارد، زیرا نمی خواهد خلاقیت و قوه آفرینندگی را در افراد خاموش سازد. عبارات مورد علاقه او عبارتند از، «موافقم»، «بگذار آن را بپرورانیم» و متاسفانه این پایان کار است. موافقت او هر پیشنهادی را در بر می گیرد، لذا یک چنین موافقتی عملا بی معنا است. اگر گوش به حرف او کنید که می گوید، « بارک الله، همینطور ادامه بده» وقت خود را به هدر داده اید، و چیزی نخواهد گذشت که بایگانی شما پر از پروژه های ناقصی خواهد شد، که اگر بتواند آن ها را به یاد بیاورد، شمایی تیره و تار از آنها خواهد داشت.
4- محرم راز و یار دمساز
او در هر کاری فضولی می کند، خیلی حرف می زند، و کار همیشگی اش بدگویی، یاوه سرایی و پرگویی است. وقتی به شما می گوید، « می توانم سر نگهدار باشم» قطعات بدانید که نمی تواند. او برای هر بخش از اطلاعاتی که از شما بیرون می کشد، گویی مجبور است بخش از اسرار دیگران را افشا کند. اگر او علاقمند به بازگو کردن اعترافات و اسرار دیگران درنزد شماست، درباره شما و اسرار شما به دیگران چه خواهد گفت؟
5- آدم های صرفا اداری
روسا معمولا این آدم ها را دوست دارند. آن ها تا دیر وقت کار می کنند، روی هر مساله جزیی سر و صدا راه می اندازند، و برای خود استانداردهای بالایی را در نظر می گیرند. البته مسایل را برای خود آسان می گیرند: تنها روی مسائل جزیی و بی اهمیت حساسند. آن ها در هر دقیقه از زور چه گیره های کاغذ ( کلیپس) را بشمرند، و چه به حساب و کتاب بپردازند، خر خود را می دانند و کار ندارند که اصلا حرکتی دارند یا به جایی می رسند یا نه. آن ها در بوروکراسی پیشرفت می کنند، و غالبا رییس شما می شوند. مواظب اینها باشید.
6- آدم های بی استعداد ذاتی
این گونه آدم ها به درد هیچ کاری نمی خورند.آن ها از راه انداختن و استفاده از دستگاه فتوکپی و یا ماشین قهوه عاجزند ( و نوعا از شما کمک می خواهند. ) لذا به طریق اولی نمی توانند کار کردن با کامپیوتر را یاد بگیرند ( و سیستم شما را کندتر می کنند. ) آ نها از عهده کنار آمدن با یک مشتری و ارباب رجوع معمولی بر نمی آیند ( و آن ها را معمولا به شما حواله می دهند). آنان برای هر « چیز مطمئنی» در دسترس اند، و در غیر آنصورت غایب.
7- آدم های بی استعداد مقطعی
بزرگترین استعداد اینها در استخدام شدن و کار گرفتن است.دومین استعداد شگرف اینان هدف گیری نقاط کور شما با چرب زبانی اش است. آن ها را به ندرت می توان شناخت، مگر اینکه خیلی دیر شده باشد.
دستکش محافظ
موقعیت هایی در کار وجود دارند که به خطر افتادن ایمنی وسلامت افراد به دلیل تماس پوستی ، در آن اجتناب ناپذیر است. در این صورت بکار بردن روش هایی غیر از استفاده از دستکش های محافظ ، برای کنترل خطرات عملاً معقول نیست. لذا کارفرما قانوناً مسؤول خواهد بود که به هر یک از کارکنانی که ممکن است در معرض خطر قرار گیرند دستکش محافظ ارایه نماید.
افراد و مشاغل
کارکنان امور بهداشت ، نظافتگران ، کارکنان سردخانه ، کارکنان آزمایشگاه ، تکنسین های برق ، کارکنان امور غذایی ، جوشکاران ، آرایشگران ، داربست بندها ، باطری سازها و افراد مشاغل در کارخانجات تولید باطری ، پتروشیمی ، صنایع نفت ، واحدهای نقاشی ، کارخانجات تولید رنگ و صنایع خودروسازی ملزم به استفاده از دستکش می باشند.
کارفرمایان و وظایف
کارفرمایان محترم موظفند نسخه هایی از MSDS ( برگه های اطلاعات ایمنی مواد ) را برای هر یک از مواد خطرناکی که در محل کار وجود دارد به منظور نشان دادن تطابق دستکش ها با MSDS تهیه کنند. همچنین می بایست کارگران را از نحوه صحیح استفاده مطلع کرده و همینطور به عملکرد کارکنان جهت حصول اطمینان از استفاده صحیح از دستکش ها ، نظارت داشته باشند.
کارکنان و وظایف
کارکنان می بایست طبق دستورالعمل از دستکش ها استفاده کنند. برای مثال دستکش ها را قبل و بعد از استفاده به منظور تشخیص ضعف ها و نقص ها بازبینی نمایند. همچنین قبل و بعد از استفاده دست ها را کاملاً شسته و خشک نمایند. به علاوه در صورت بریدگی و خراش دستکش از استفاده مجدد آن خودداری نمایند. در ضمن دستکش های آلوده شده را به طور صحیحی مرتب و تمیز کنند و قبل از لمس اشیای دیگر از دست خارج نمایند.
خرید صحیح
دستکش می بایست با توجه به نیاز و متناسب با کار مورد نظر خریداری شود. فاکتور هایی نظیر میزان ظرافت مورد نیاز در کارهای دستی و مدل و سایز دستکش باید مد نظر قرار گیرد.
استفاده در کنار ماشین آلات
برخی دستکش ها برای کار کردن با ماشین آلات مناسب نیستند. به عنوان مثال در هنگام استفاده از دستکش مشبک ( توری ) در کنار ماشین اره باید دقت شود که دستکش کاملاً اندازه باشد تا خطر گیر کردن آن در قسمت های متحرک دستگاه کاهش یابد.
نکات مهم
در صورتی که کیفیت دستکش تنزل یابد و یا تراوش مواد به داخل آن صورت گیرد ، دستکش قادر به حفظ فرد در مقابل مواد خطرناک نخواهد بود.
برخی نشانه های عمومی در رابطه با کیفیت نامناسب دستکش عبارتند از ساییده شدن بین انگشتان ، باز شدن درزها ، ترک خوردن و برآمده شدن یا سوراخ شدن نوک انگشتان ، باد کردن و چروک شدن پس از استفاده ، خارش پوست.
در صورتی که داخل دستکش رطوبت ایجاد شود یا مواد مورد استفاده بداخل دستکش نفوذ کنند یا پوست نسبت به مواد سازنده دستکش حساسیت نشان دهد ، استفاده از دستکش ممکن است باعث خارش یا سوزش شود.
آماس پوست ( درماتیتیس ) یکی از التهابات پوستی است. این التهاب در صورت تماس بعضی مواد با پوست ایجاد می شود. برخی دستکش ها باید مدت طولانی مورد استفاده قرار گیرند تا باعث شوند پوست واکنش از خود نشان دهد. برای مثال حساسیت لاتکس زمانی ایجاد می شود که پروتئین های موجود در لاتکس دستکش ، واکنش آلرژیک در شخص ایجاد نماید.
سازندگان باید فهرست مواد بکار رفته در ساخت دستکش را روی بسته بندی آن درج کنند و قید نمایند که آیا این مواد حساسیت زا انتخاب محصولاتی یا موادی نظیر لاستیک طبیعی با حساسیت زایی پایین ، لاتکس بدون پودر یا دستکش های PVC می دهد.
کسانی که نسبت به لاتکس ( لاستیک خام ) حساسیت دارند ، باید از تماس با محصولات ساخته شده از لاتکس خودداری کنند و دستکش های غیرلاتکس بپوشند.
کارکنانی که هر گونه علامت یا نشانه التهاب نظیر خارش ، قرمزی ، پوسته شدن ، ترک خوردن یا خونریزی پوست را در دست های خود مشاهده کنند ، باید مسئله را فوراً به کارفرما اطلاع دهند. در برخی موارد درمان دارویی و در برخی دیگر تغییر در وظایف لازم می باشد.
با استفاده از مقاله آقای دکتر محمودی – فصلنامه علمی تخصصی فرایند
موضوعاتی که تحت عنوان جانمایی بررسی می شوند بسیار گسترده هستند از جمله : تکنیک های جانمایی ، مهندس ساختمان و فنداسیون ها ، وزن تجهیزات ، طبقه بندی مناطق پر خطر ، کار با مواد ، راهها ، فاصله جدایی ، لوله کشی ، خوردگی ، ساختمانها ، سازه ها و دسترسی ، امکان فرار و نجات ، روشنایی ، روشنایی اضطراری ، تهویه ، مقاومت در برابر باد ، زلزله و سیل ، مقاومت در برابر فرسایش ، محل کمپرسورها ، محل اتاق کنترل ، پناهگاه ، ذخیرع مواد ، جلوگیری از آتش ، دودکش ها ،تخلیه ها ، اتصال به زمین ، آمادگی برای زمستان ، طرحهای بخش بخش شده ، طرح های در سطح دریا ، بررسی مخاطرات وسایل بسیار دیگر.
باید دقت داشت که همه اصول و نتایجی که اینجا بحث می شوند مربوط به یک حالت خاص هستند و باید برای سایر حالات همه اصول دوباره بررسی شوند. چون احتمال دارد موضوعی که برای یک طرح خیلی مناسب و حتی ضروری به نظر بیاید برای طرح دیگری غیرلازم و گاهی خطرناک باشد .گاهی حتی 2 واحد یکسان در یک طرح ( برای افزایش ظرفیت نمی توان تجهیزات را تا هر اندازه دلخواه بزرگ طراحی کرد بلکه گاهی باید دو یا چند واحد موازی و مشابه با هم کار کنند. ) یک جانمایی یکسان ندارند. اگر چه می توان چنین واحدهایی را یکسان نیز جانمایی کرد ولی اگر آنها به شکل تصویر آینه ای هم باشند ( اجزای تغییر مکان چرخشی بدهند ) مزایایی دارد از جمله دسترسی ساده تر از طریق یک راه ارتباطی و ارضای این نیاز که هر دو واحد از یک خط لوله خوراک یا سرویس بگیرند و به یک خط نیز محصول خود را تحویل بدهند.

1- بین تجهیزاتی که با مواد اشتعال پذیر سروکار دارند و منابع ایجاد شعله و جرقه مثل کوره ها باید حداقل فاصله ای در نظر گرفته شود که بسته به نوع منبع نشتی و نوع منبع شعله فاصله ها متغیر هستند ( منابع نشتی را می توان به سه نوع کلی طبقه بندی کرد ، نشتی همیشگی ، نشتی محتمل به شکل منظم یا رندوم و نشتی غیر محتمل ).
2- کانالهای روباز فاضلاب یا تخلیه های مرتبط با فاضلاب های بسته نباید در معرض منابع جرقه باشند چون امکان تماس موارد اشتعال پذیر موجود در فاضلابهای صنعتی با جرقه و ایجاد آتش سوزی وجود دارد.
3- برای کوره هایی که با سوختهایی با گوگرد بالا کار می کنند و دودکشهای مشعل و زباله سوزها ( Incinerator) باید فضای کافی برای جلوگیری از انتشار مواد سمی در نظر گرفت.
4- مسیرهای فرار مناسب بخصوص در اطراف طرحهای پر مخاطره بسیار ضروری است.
5- راکتورهایی که امکان انجام واکنش مهار نشدنی دارند را باید با دیوارهای امنیتی از سایر نقاط جدا کرد.
6- تجهیزاتی که با ذرات ریز و گرد وغبار سروکار دارند مثل سیکلونها و مجاری مختلف عبور چنین موادی می توانند منبعی برای انفجار باشند که البته از سایر منابع انفجار ضعیف ترند ولی نباید نادیده گرفته شوند.
7- به دور بودن محل تخلیه های گازی از منابع جرقه باید توجه کرد و حتی تخلیه سیکلونها و خشک کن هایی که احتمال حضور گرد وغبار اشتعال پذیر دارند نیز از این قضیه مستثنی نیستند.
8- به روغن های به کار رفته در Mechanical Seal پمپها و دمای فلش آنها و دمای عملیاتی پمپ باید توجه کرد.
9- برای مواد خورنده باید تجهیزات ویژه ای در نظر گرفت که اشخاص و تجهیزات در معرض نشتی اینگونه مواد قرار نگیرند. فنداسیونها ، کف واحد ، راهروها و محل عبور ، سکوهای عملیاتی ، راه پله ها و محافظ آنها و تخلیه ها در واحدهایی که با مواد خورنده سروکار دارند باید به خوبی جانمایی شوند تا در صورت نشتی احتمالی خطری متوجه تجهیزات مذکور نباشد.
10-در لوله کشی های مواد سمی و اشتعال پذیر باید تا حد امکان از جوش به جای اتصالات پیچی و فلنجی استفاده کرد.
11-بهتر است در لوله کشی ، خطوط بخار در بیرونی ترین بخش قرار بگیرند و برای لوله های انتقال مایعات شیب کمی در نظر گرفت تا هنگامیکه در لوله ماده ای منتقل نمی شود ، مایعی نیز در لوله باقی نمانده و باعث مشکلات ایمنی ( از نظر آتش سوزی و نشت مواد سمی و اشتعال پذیر ) و خوردگی نشود.
12-محل نمونه گیری و یا باز و بسته کردن شیرهای دستی باید در سطح زمین و یا روی سکوهای مناسب باشد و در معرض نشتی از لوله ها و تجهیزات نباشد.
13-نردبانها باید به نحوی باشند که هنگام رفت و آمد از آنها روی شخص متوجه وسیله باشد و پشت به تجهیز بالا یا پایین نرود. همچنین نگهدارنده های نردبانها نیز نباید به سطح تجهیزاتی جوش داده شوند که دمای بالایی دارند.
14-اسناد همه تغییرات در واحدها و لوله کشی و تجهیزات باید به خوبی نگهداری شود و به روز باشد تا در هنگام ایجاد خطرات و یا تغییر در واحد مشکل کمتری وجود داشته باشد.