سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این سوالی است که برای قرن های متمادی بی پـاسـخ مـانـده اسـت… اما حالا ما می خواهیم پاسخ آنرا به شما بدهیم

اگر خانمتان را بر بالای یک سکو بگذارید و از او در مقابل موش ها محافظت کنید…شما یک مرد هستید


اگر در خانه بمانید و کارهای خانه را انجام بدهید…شما یک مرد لوس و مامانی هستید
اگر به شدت کار کنید…برای او اهمیت قائل نیستید که برایش وقت صرف نمی کنید
اگر به اندازه کافی کار نکنید…مفت خوری هستید که به درد هیچ چیز نمی خورید


اگر او یک کار ملال آور با حقوق پایین داشته باشد…شما قصد بهره کشی اقتصادی از او را دارید
اگر شما یک کار ملال آور با حقوق پایین داشته باشید…بهتر است تنبلی را کنار بگذارید و کار مناسب تری پیدا کنید


اگر شما شغل بهتری گرفتید…پارتی بازی شده
اگر او شغل بهتری بگیرد…به خاطر توانایی های بالایش بوده


اگر به او بگویید که چقدر زیباست…این نشان دهنده خواست های جنسی شماست
اگر سکوت کنید و چیزی نگویید…این بی اهمیتی شما را نسبت به او می رساند


اگر گریه کنید…آدم بی عرضه ای هستید
اگر گریه نکنید…بی احساس و بی عاطفه هستید


اگر بدون مشورت با او تصمیم بگیرید…شما یک متعصب خودخواه هستید
اگر او بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد…یک خانم لیبرال و آزادمنش است


اگر از او خواهش کنید که به خاطر شما کاری را که دوست ندارد انجام دهد…این امر سلطه جویی و دیکتاتور بودن شما را می رساند
اگر او از شما یک چنین درخواستی داشته باشد…انجام آن لطف و مرحمت شما را می رساند


اگر از هیکل و اندام زیبایشان تعریف کنید…منحرف هستید
اگر تعریف نکنید…شما را هم جنس باز تلقی می کنند


اگر از آنها بخواهید که موهای پایشان را تمیز کنند و هیکل خود را روی فرم نگه دارند… شما یک مرد شهوتران هستید
اگر نخواهید…شما اصلا رمانتیک نیستید


اگر به خودتان برسید…خودبین و از خودراضی هستید
اگر این کار را انجام ندهید…یک فرد ژولیده و نا مرتب هستید


اگر برای او گل بخرید… این کار را برای دستیابی به چیزهای دیگر انجام داده اید
اگر نخرید…احساسات او را درک نمی کنید


اگر به پیشرفت های خود افتخار کنید…انسان جاه طلبی هستید
اگر این کار را نکنید…اصلا بلندپرواز نیستید


اگر او سر درد داشته باشد…خسته است
اگر شما سر درد داشته باشید…می خواهید به او بفهمانید که دیگر دوستش ندارید


اگر نخواهید…پس حتما پای یک خانم دیگر در میان است


در نهایت…مردها زودتر می میرند چون خودشان اینطور می خواهند






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:22 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
درست همانطور که نشانه هایی برای آماده بودن شخص برای ازدواج وجود دارند، نشانه هایی هم هستند که میگویند: زمان ازدواج نرسیده است. بسیاری از افراد میتوانند با نگاهی به گذشته بگویند که چرا در آن زمان آماده ازدواج نبوده اند و اینکه این آماده نبودن چگونه به جدایی آنها منجر شده است.
بررسی انگیزه های ازدواج، قبل از آغاز زندگی مشترک کمک میکند تا اشتباه نکنید. در اینجا به چند انگیزه نادرست برای ازدواج اشاره شده است و پرهیز از ازدواجی که به دنبال چنین عواملی صورت بگیرد، شاید کار عاقلانه ای باشد. در هر مورد به راه حلهایی نیز اشاره کرده ایم که شاید راه گشا باشند.

اگر به هر حال راضی به ازدواج در این شرایط هستید، لااقل میدانید که به چه ریسکی دست زده اید و با چشم بازتری وارد زندگی مشترک خواهید شد.

a ) برای فرار از یک خانواده فقیر، آشفته یا شوربخت. به جای ازدواج به تحصیل در جایی دور از خانه و یا کار کردن در شهر دیگر بپردازید. بر روی ساختن یک شخصیت مستقل و با روانی سالم متمرکز شوید تا بتوانید یک زندگی سالم و سعادتمند داشته باشید. هرچه خانواده شما ناهنجارتر باشد، شما به کوشش بیشتری نیاز دارید تا اشتباه والدین خود را تکرار نکنید.

b ) هنگامی که بسیار جوان و ناپخته هستید. از دوران نوجوانی خود لذت ببرید و تا زمانی که به بلوغ فکری لازم نرسیده اید و سنتان بالاتر نرفته است، به ازدواج نیندیشید.

c ) هنگامی که در معاشرت با جنس مخالف بی تجربه هستید. معاشرتهای ساده و دوستانه با جنس مخالف به شما کمک میکند تا تیپهای مختلفی از افراد را بشناسید و به نیازها و خواسته های خود از شریک زندگی بیشتر پی ببرید و افراد سازگار با خود را از افراد ناسالم و ناسازگار تشخیص دهید.

d ) هنگامی که تازه فارغ التحصیل شده اید، هرگز خودکفا نبوده ایدو به عنوان یک آدم مجرد روی پای خود نایستاده اید، هیچ شغل یا درآمد مشخصی ندارید، از تنها ماندن میترسید و دوستانتان دارند به سراغ زندگی خود میروند. به جای اینکار، تحصیلات و تخصص خود را کامل کنید. حرفه ای را انتخاب کنید که قابلیتهای متعددی داشته و بتواند شما و خانواده تان را برای همه عمر حمایت کند. به عنوان یک فرد مجرد (حتی در خانه والدین) بیاموزید که مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید، صورت حسابها را پرداخت کنید، پس انداز کنید و زندگی متعادلی داشته باشید. بیاموزید که بدون احساس بی کسی، تنها بمانید و در عالم تجرد شاد باشید.

e ) اگر قصد دارید حسادت کسی را برانگیزید. خود را درگیر چنین ازدواجی نکنید! به جای آن به مطالعه کتابهای روانشناسی و یا مشورت با روانکاو بپردازید و تا از نظر احساسی به بلوغ برسید. تا زمانی که به بلوغ فکری نرسیده اید با هیچ کس ازدواج نکنید. شما باید رفتارهای بزرگسالان را فرا بگیرید و بتوانید با مهارت از صدمه دیدن خود جلوگیری کنید.از طریق مشاوره یا شرکت در کلاسهای مربوطه، بیاموزید که به جای رفتارهای شدید و خصمانه، مشکلات را به طور دوستانه و با گفتگو حل کنید.
f ) ازدواج برای به دست آوردن عزت نفس. با مشاوره و مطالعه روانشناسی، با افکار مثبت، عزت نفس خود را افزایش دهید. تا زمانی که از خودتان مطمئن نشده و با خود روراست و راحت نیستید، ازدواج نکنید. در آن زمان هم کسی را انتخاب کنید که با شما سازگار باشد و شما از روی کمبود عاطفی به دنبالش نرفته باشید.
g ) چون همه ازدواج کرده اند…با مطالعه و مشاوره به بلوغ بیشتری دست یابید و تا زمانی که شخص مناسب و مورد علاقه خود را پیدا نکرده اید ازدواج نکنید.

h ) ازدواج با کسی که با او آشنا هستید و با وجودی که رابطه شما خسته کننده و فاقد جذابیت است، به دلیل بالا رفتن سن و یا اینکه تصور میکنید شخص مناسبتری پیدا نمیکنید، به زندگی مشترک فکر میکنید. با یک فرد آگاه و دنیا دیده و یا یک روان کاو مشورت کنید و ماجرای خودتان را برایش تعریف کنید تا بدانید واقعا تا چه حد با این شخص سازگار هستید. تا زمانی که کاملا از توافق بینابین و امکان ایجاد یک ازدواج موفق مطمئن نشده اید، ازدواج نکنید. اگر شخصی که در زندگی شما وجود دارد چندان با شما سازگاری ندارد، وقت هیچ کدامتان را تلف نکنید و به دنبال شخصی مناسب باشید.

i ) اگر زمان کافی با یکدیگر نگذرانده اید و نمیدانید که با هم توافق دارید یا خیر. اگر شخص مورد نظر، زمان کافی برای پرداختن به این رابطه ندارد و آنرا در اولویتهای خود قرار نمیدهد، موضوع را با او درمیان بگذارید و ببینید که میتوانید به یک توافق دو جانبه برسید یا خیر. اگر به تازگی با شخصی آشنا شده اید، مدتی به خودتان زمان بدهید تا یکدیگر را بشناسید. اگر این شخص از شما دور است و شما بیشتر از نامه، تلفن و ای• میل استفاده میکنید، تا زمانی که یکدیگر را از نزدیک نشناخته اید و این رابطه محکم نشده است، تن به ازدواج ندهید.

j ) هنگامی که مدت زیادی از جدایی یا بیوه شدن یکی یا هردو شما نگذشته است. به جای عجله در ازدواج، بیشتر با یکدیگر معاشرت کنید و درک کنید که به خاطر شرایط خاص احساسی خودتان یا طرف مقابل، این آشنایی ممکن است در هر لحظه به پایان برسد. زیرا هنگامی که رنج جدایی از شریک قبلی التیام یافت، هر یک از شما ممکن است متوجه ناهماهنگیها و ناسازگاریهایی شوید که دیگر تمایلی به ادامه رابطه نداشته باشید.

k ) اگر یک نفر یا هردو شما از مشکلات حاد روانی یا شخصیتی رنج میبرید. با یک روانشناس به درمان خود بپردازید و اگر طرف مقابل شما مشکل دارد، با او نزد مشاور خانواده یا روان کاو بروید و بر قضاوت این افراد مبنی بر امکان پذیر بودن رابطه، اعتماد کنید. اگر شخص مورد نظر شما اعتیاد دارد، انگیزه ای برای درمان شدن ندارد یا سوءاستفاده گر است، به کمک روانکاو یا مشاور به سرعت به رابطه خاتمه دهید.

l ) اگر یک یا هردو شما به رفتارهای خشن تمایل دارید یا دارای سابقه خشونت جسمی، جنسی یا کودک آزاری هستید. اگر این سابقه و تمایل در خود شما وجود دارد، به سرعت به دنبال درمان خود باشید و در باره این تمایلات خود برای او بگویید تا درمان شما را در اولویت قرار دهد.

m ) اگر این شما هستید که قربانی خشونت شده اید هم باید برای کمک به خود با یک روانپزشک مشورت کنید و تا زمانی که بتوانید از سلطه شریک خشونت طلب خود آزاد شوید، تحت درمان و احتمالا مراقبت مراجع قانونی باقی بمانید.






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:20 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

هرگاه سخن از «ازدواج موقت» در جامعه به میان می‌آید، ذهن اکثر افراد متوجه «روابط جنسی مردان دارای همسر با زنان فاقد همسر» می‌شود و سوءاستفاده‌هایی که کم و بیش همگان از آن با خبر‌ند، در افکار عمومی، تجلی می‌یابد.

این رویکرد در زمان ائمه (ع) نیز مشکلاتی را به وجود آورده بود، تا جایی که امام موسی بن جعفر (ع) شدیدا برخی اصحاب خود را از توجه به ازدواج موقت، پرهیز داده و تاکید کرده‌اند که «نباید این مطلب، حقوق همسران دائمی شما را نادیده بگیرد و همسران شما را به دوری جستن از حقیقت و کفر ورزیدن و دشنام دادن به متولیان شریعت، وادار کند»(?).

از طرفی چنین پنداشته می‌شود که مقصود از این راهکار مشروع، چیزی جز همبستری چند دقیقه‌ای یا یکی، دو ساعته و ارضای شهوت نیست و گویا هیچ نسخه دیگری وجود ندارد که رنگ و بویی از عشق و احساسات و روابط انسانی و محبت و لطف در آن دیده شود! مگر در ازدواج دائم، تمامی زندگی آدمی در همبستری با همسر سپری می‌شود؟!

و آیا در ازدواج موقت از هم‌سخنی، همنشینی و گفت‌و‌گو‌های صمیمانه و محبت‌های کوتاه و بلند چند روزه تا چند ساله خبری نیست؟! و آیا نمی‌تواند راهکاری منطقی و معقول برای شناخت بهتر و کامل‌تر از یکدیگر باشد و زمینه‌ساز «ازدواجی دائم» و حقیقتا پایدار شود؟!!

آنانی که نگاهی سراسر منفی به این پدیده مشروع دارند، چه راهکار مناسب‌تری را پیشنهاد می‌کنند؟ و آیا به لوازم و تبعات راهکار خود در سطح زندگی تمامی بشر آگاهی دارند و در مورد آن اندیشیده‌اند؟

آیا راهکار رایج جوامع اسلامی، یعنی «ازدواج دائم در اولین ارتباط انسانی» فاقد آسیب و زیان اجتماعی بوده و هست و خواهد بود؟ آیا به‌رغم دقت‌های بستگان نزدیک، زندگی بسیاری از خانواده‌ها دچار اضمحلال نشده و نمی‌شود؟ آیا می‌توان بر «آمار بالای طلاق» در این جوامع، چشم پوشید؟ آیا مشکلات اساسی «بچه‌های طلاق» و «زنان مطلقه» را تاکنون حل کرده‌اند؟! و…

آیا به‌خاطر پدید آمدن «بسیاری نتایج نامطلوب ناشی از برخی ازدواج‌های دائم» می‌توان به‌طور کلی، این راهکار طبیعی (ازدواج دائم) را منفی ارزیابی کرده و دیگران را از آن محروم کرد؟!

اگر منتفی دانستن «ازدواج دائم» به‌خاطر بسیاری از نتایج نامطلوب آن (مثل طلاق و فشارهای روانی فرزندان) امری غیرمنطقی است، منتفی دانستن «ازدواج موقت» به این عنوان که «امکان سوء استفاده و رسیدن به نتایج منفی را نیز دارد» به همان میزان، امری غیرمنطقی خواهد بود.

بنابراین، راه حل مساله در این نیست که «برای جلوگیری از سوء استفاده‌ها و ضرر‌ها» صورت مساله را پاک کنیم و آن را یکسره منفی ارزیابی کنیم، بلکه باید برای حل مشکلات و سوءاستفاده‌ها و پیشگیری از ضرر و زیان‌های آن، اقدام به تدوین قانون و برنامه‌ای دقیق و حساب شده کرد و راه‌های استفاده منطقی از آن را به روی جوانان گشود.

به گمان من آنچه در بسیاری از مجامع غیراسلامی در مورد «روابط قبل از ازدواج مرد و زن» رواج دارد (جز در مورد رابطه با زنان شوهردار یا کسانی که مراقب حاملگی یا عدم آن نیستند) تصویری از رابطه مشروع انسانی، با عنوان «ازدواج موقت» است که ???? و اندی سال قبل، شریعت محمدی(ص) آن را تجویز کرده است.

توجه به این نکته لازم است که؛ اصولا موضوع روابط جنسی، به‌خاطر آنکه مربوط به حوزه خصوصی زندگی افراد است، معمولا مخفیانه و کلی مطرح می‌شود و سخن گفتن جدی از جزئیات آن، در برخی جوامع مشابه ایران، قبیح شمرده می‌شود. هرچند در شریعت محمدی (ص) اینگونه نیست و در هنگامه نیاز، بحث را به صورت آشکارا و جزئی مورد توجه قرار می‌دهد تا اظهارنظر او، ابهام آفرین نباشد و کاملا شفاف و قابل فهم مخاطبان نیازمند باشد.

برای بررسی دقیق‌تر مساله، چند مطلب را به اطلاع می‌رسانم:

الف) مشروعیت ازدواج موقت، امری مورد اتفاق تمامی فقیهان شیعه است و درباره آن توصیه‌های مکرر و اکیدی در روایات شیعه شده است. عالمان اهل سنت، تشریع چنین حکمی را در زمان رسول خدا (ص) می‌پذیرند، ولی مدعی‌اند که این حکم مقطعی بوده و بعدا نسخ شده است. عالمان شیعه، گزارشات مربوط به نسخ شدن این حکم را معتبر نمی‌دانند و طبق روایات معتبره از ائمه اهل‌بیت (ع) این حکم را همیشگی دانسته‌اند.

ب) در جوامعی که فرهنگ عمومی و عرف رایج، وجود هرگونه رابطه دختر و پسر را قبل از ازدواج دائم، موجب هتک حیثیت و شرافت خانوادگی می‌داند و تاب تحمل برخی همراهی‌ها را ندارد، مراعات اذن پدر و حفظ شرافت خانوادگی، خصوصا از سوی دختران، عقلا لازم است.

بی‌توجهی به این امر، گاه منجر به خشونت‌ها و جنایت‌هایی شده و می‌شود که عقل و نقل بر لزوم پرهیز از آن تاکید می‌کنند.

از نظر فقهی و مبتنی بر روایات معتبره، جواز ازدواج دختری که به سن بلوغ و رشد رسیده است، بدون اذن پدر، نظریه‌ای قوی در بین فقیهان شیعه بوده و هست و اخیرا نیز بسیاری از فقهای شیعه بر این نظر فتوا داده‌اند. بنابراین، اذن پدر در ازدواج دختر، وجوب کلی شرعی ندارد.

البته در موارد خاصی که اطمینان به «هتک حرمت خانواده» وجود داشته باشد، پرهیز از موجبات آن، عقلا و نقلا لازم است.
پ) اگر فرهنگ حاکم بر خانواده دختر یا جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند به گونه‌ای است که ارتباطات مشروع قبل از ازدواج دائم را بر می‌تابند (همچون برخی مسلمانان مقیم در کشورهای غربی)، تفاهم دختر و پسر در قراردادی شفاهی که مراعات منطق و اخلاق همراه با تعیین حدود مورد رضایت طرفین، در میزان بهره‌مندی از یکدیگر در آن شده باشد، برای مشروعیت رابطه آنان کفایت می‌کند. این قرارداد و توافق، از نظر شرعی به نام «ازدواج موقت» نامیده می‌شود.

توافق یاد شده می‌تواند مبتنی بر «بهره‌مندی مطلق یا محدود جنسی» یا مبتنی بر «عدم بهره‌مندی جنسی شهوانی» باشد که در گزینه دوم، صرفا به «محرمیت در تماس‌های جسمی عادی» و صمیمیت بیشتر در نشست‌ها و گفت‌وگو‌ها و رفت‌وآمدها، می‌انجامد. البته دختر و پسر، می‌توانند بر «بهره‌مندی‌های خاص و محدود جنسی و عدم بهره‌مندی از همبستری» توافق کنند. یعنی تعیین کمیت و کیفیت قرارداد، شرعا در اختیار هردو طرف و با توافق و رضایت آنان است.

ت) در محیط‌های اجتماعی بسته‌تر (که امکان رضایت خانواده‌ها فراهم نیست) اگر امکان ازدواج دائم برای جوانان فراهم نباشد و امکان برطرف کردن نیاز‌های جنسی از طرق مشروع دیگر نیز وجود نداشته باشد، به گونه‌ای که امکان ارتکاب گناه و استفاده از راه‌های نامشروع تقویت شود، برخی روابط رقیق‌تر جنسی بین دختر و پسری که به یکدیگر احساس تمایل می‌کنند (به‌رغم عدم رضایت پدر یا خانواده دختر) از باب «ضرورت» مشروعیت می‌یابد، ولی عقلا و شرعا موظف به رعایت حداقل روابط جنسی و پرهیز از آلوده کردن حیثیت خانوادگی خواهد بود. (الضرورات تتقدر بقدرها).

ث) در شرایط فرهنگی امروز جوامعی مثل ایران که فضای اجتماعی آن بسته و بی‌توجه به طبیعت و احساسات انسانی جوانان است و فراوانی مشکلات اقتصادی، مانع ازدواج دائم و تشکیل زندگی مشترک آنان شده است، به پدر و مادر‌ها نیز توصیه می‌شود که از برخی سختگیری‌ها بپرهیزند و به رابطه کنترل شده و تحت نظارت خانواده‌ها، رضایت دهند تا خدای نخواسته شاهد تعدی و گناه فرزندان خویش نباشند.

این روابط سالم را می‌توان با عنوان «دوران نامزدی» و مبتنی بر «قراردادی موقت» (ازدواج موقت و مشروط به عدم بهره‌مندی‌های شهوانی خاص) قرار داد تا فرصتی بیشتر و شناختی کامل‌تر از یکدیگر پیدا کنند و اگر یکدیگر را پسندیدند، اقدام به «ازدواج دائم» کنند و اگر نپسندیدند، نامزدی را پایان دهند. طبیعتا دختران در این رابطه سالم، باید بیشتر مراقب باشند تا گرفتار مشکلات اجتماعی ناشی از عدم مراقبت نشوند.

تغییر نگرش فرهنگی در این خصوص، گرچه دشوار می‌نماید، ولی با تدبیر و اندازه‌گیری صحیح، می‌توان به آن رسید. بسیاری از امور اجتماعی در جوامع اسلامی، ریشه در تعصبات و فرهنگ جاهلیت دارد و توصیه شریعت محمدی (ص) که مبتنی بر رحمت و گسترش محبت است، برخلاف عادات و سنن اجتماعی آنهاست.

ج) طبق قواعد علمی در ازدواج موقت یاد شده، صرف توافق دو طرف و رضایت آنان و تعیین محدوده زمانی آن (که با رضایت یکدیگر قابل تمدید است) کفایت می‌کند و احتیاجی به گفتار یا رفتار خاص دیگر (مثل آنچه در ازدواج دائم وجود دارد) نیست. به این امر «عقد معاطاتی» گفته می‌شود.

چ) بیان این هشدار را ضروری می‌دانم که ممکن است در توافق اولیه دو جوان (دختر و پسر) قرار بر بهره‌مندی‌های حداقلی و رعایت حیثیت خانوادگی دو طرف باشد، اما باید توجه کنند که «لذت روابط جنسی» ممکن است آنان را به بهره‌گیری‌های بیشتر بکشاند و روابط کنترل شده را از مسیر خود خارج کند و عملا موجب هتک حیثیت اجتماعی خانواده‌ها در محیط‌هایی مثل ایران شود.

البته نمی‌توان نسبت به احتمال وقوع گاه به گاه چنین پدیده‌ای بی‌تفاوت بود، ولی مطمئنا نباید این دغدغه، سبب محرومیت دائمی جوانان از امکان مشروع «ازدواج موقت» شود. توانایی کنترل روابط جنسی در بین جوانان در رفتارهای رایج جامعه ایران و امثال آن کاملا واقعیت یافته است. اکثر قریب به اتفاق جوانانی که زمان‌های کوتاه یا بلند بین مراسم عقد شرعی و مراسم عروسی رسمی آنان فاصله انداخته است، به‌رغم مشروع بودن تمامی بهره‌مندی‌های جنسی، خود را در این فواصل از برخی تمنیات جنسی محافظت کرده و می‌کنند.

این مطلب گواه صادقی است که جوانان در اوج اشتیاق نیز می‌توانند به تعهدات عرفی و شرعی، پایبند باشند. بنابراین جای هرگونه تردید کلی در امکان پایبندی به قرار‌های مندرج در قرارداد ازدواج موقت، منتفی است.

ح) با توجه به فرهنگ «ضد شرعی» موجود در جامعه امروز ایران، که ازدواج مجدد «زنان بیوه» را ناممکن ساخته یا به‌شدت تقلیل داده است، عملا بخش عمده‌ای از زنان جامعه، در اوج جوانی از بهره‌مندی‌های طبیعی جنسی محروم مانده و می‌مانند.

اگر زنان مطلقه یا شوهر از دست داده (خواه دارای فرزند باشند یا نباشند) که درصد عمده آنان را زن‌های جوان (کمتر از ?? سال) تشکیل می‌دهند و اکثر آنان امکان ازدواج دائم مجدد را نمی‌یابند، در فرهنگ اجتماعی خود با تحقیر و تهدید و سرزنش مواجه نشوند و مبتنی بر «توصیه‌های شریعت محمدی» رفتار کنند و به بهره‌گیری از «ازدواج موقت» برای رفع نیاز طبیعی جنسی خود اقدام کنند، نیاز جنسی گروه عمده‌ای از پسران در جامعه‌ای مثل ایران، نیز به راحتی و از طریقی مشروع برطرف می‌شود و میزان جرائم جنسی، به‌شدت پایین می‌آید.

وقتی جامعه اسلامی در مورد زنان بیوه، به‌رغم توصیه‌های مکرر و تاکید‌های فراوان شریعت محمدی (ص) به ازدواج مجدد، برخلاف توصیه‌های شریعت رفتار می‌کند، البته تغییر فرهنگ در مورد «دختران» دور از انتظار جلوه خواهد کرد، ولی مطمئنا می‌توان با برنامه‌ریزی صحیح فرهنگی، این مطلب را به عنوان درخواست عمومی جوانان جامعه مطرح کرد.

خ) به گمان من، جوانان باید خود پیشقدم شوند و با تشکیل همایش‌های مشترک علنی، در محیط‌های علمی یا مراکز مذهبی با حضور پدر و مادرها، این «حق طبیعی» خود را مطالبه کنند. باید در دانشگاه‌ها و دبیرستان‌ها، نشست‌های علمی برپا شود و در یک کلام، با نهضتی فراگیر و تبلیغاتی مناسب، مسوولان جامعه را به تدوین قانون و برنامه‌ای مدون و علمی در این خصوص وادار کنند و زمینه رسیدن به حقوق خویش را فراهم کنند.

این خواسته طبیعی را دست کم نگیرند و با عنوان «شرم و حیا» خود را گول نزنند. حتی اگر برخی افراد، توان خودداری و غلبه بر احساسات و غرائز خویش را دارند، برای احقاق حق آنانی که این توانایی را ندارند، باید بکوشند و مطمئن باشند که خدای سبحان از این تلاش حمایت خواهد کرد.

د) عمده‌ترین مخالفان این موضوع را «زنان شوهردار» (مادران) تشکیل می‌دهند. آنان از سوءاستفاده شوهران خود می‌ترسند و گمان می‌کنند که وجود چنین راهکاری، سبب «بی بند و باری جنسی و عدم دلبستگی به زندگی مشترک» شده و می‌شود.

گفته می‌شود که «با توجه به هزینه بالای ازدواج دائم در نوبت‌های دوم تا چهارم، برای بسیاری از شوهران» راهکار بسیار ارزان «ازدواج موقت»، سبب ازدواج‌های مکرر و بهره‌مندی‌های جنسی بی‌شمار شوهران می‌شود و عملا «کیان خانواده» را سست یا منهدم می‌سازد.

در پاسخ باید گفت همان قانونی که «ازدواج دائم مکرر» (تا چهار نفر) را برای مردان تجویز کرده است، ازدواج موقت را در همان زمان تجویز کرده است. هرکس اهل سوءاستفاده باشد، در شرایط فعلی (عدم مدیریت بر ازدواج موقت و عدم تدوین راهکاری برای رفع نیاز‌های جنسی جوانان) هم سوءاستفاده می‌کند. اگر اکثریت مردان ما از این راهکار‌های موجود، سوءاستفاده نمی‌کنند (که نمی‌کنند)، نشانگر آن است که «وجود راهکار‌های یادشده، ملازم با سوء‌استفاده اکثریت نیست» یعنی؛ ضرر وجود این راهکارها، حداقلی است.

علاوه بر این که کسی نمی‌خواهد قانون جدیدی وضع کند یا امکان اضافه‌ای را به شوهران سوءاستفاده‌کننده بدهد، بلکه سخن از «مدیریت جامعه، برای رفع نیاز‌های جنسی جوانانی است که امکان ازدواج دائم، حتی با یک نفر را ندارند.»

راهکار «ازدواج موقت» اصولا ناظر به کسانی است که هیچ راه مشروع دیگری برای «رفع نیاز‌های طبیعی جنسی» خود پیدا نمی‌کنند. کسانی که هیچ راه منطقی برای رفع نیاز‌های فوری جنسی آنان وجود ندارد. حتی برخی از بزرگان شیعه (همچون مرحوم کلینی) رسما به عدم جواز «ازدواج موقت» برای کسانی که دسترسی به همسر دائمی خود را دارند، قائل بوده‌اند. در این خصوص، چند روایت معتبر نیز موجود است که می‌توان بر اساس آن فتوا داد. (?)

ذ) باید از پدر و مادر‌هایی که راهکار ازدواج دائم، نیازهای فروکش کرده جنسی‌شان را به‌طور طبیعی برآورده می‌کند پرسید که در هنگامه‌ای که «وضعیت نامطلوب فرهنگی و اقتصادی خانواده و جامعه» راه بهره‌مندی‌های طبیعی و امکان ازدواج دائم را بر جوانان بسته است، دختران و پسران جوان و محجوبی که «دیو سرکش اشتهای جنسی» را در هنگامه «شور و نشاط جوانی» سال‌های طولانی به بند می‌کشند و قهرمانانه در برابر آن ایستادگی می‌کنند، آیا باز هم باید «محرومیت طولانی» را تجربه کنند تا شاید دری به تخته بخورد یا دلی برای آنان بسوزد و آب «ازدواج دائم» را بر «آتش نیاز‌های جنسی»‌شان بریزد؟!

همه زنان شوهرداری که مخالفت با ازدواج موقت را «از منظر نفع و ضرر خویش» تجربه کرده‌اند، آیا برای یک‌بار «از منظر نفع و ضرر فرزندان جوان خویش» به این مطلب اندیشیده‌اند؟! آیا در یک بحث صمیمی و دور از «شرم و حیای فرزند و مادری» نظر فرزند خویش را پرسیده‌اند؟!

آنانی که «نیازهای جنسی خود را از طریق ازدواج دائم برطرف کرده و می‌کنند» و اکنون در جایگاه پدر یا مادر قرار گرفته‌اند، برای فرزندانی که «درشتی اندام و سن بلوغ و برخی قرائن و شواهد دیگر، بر اشتیاق و اشتهای جنسی شان گواهی می‌دهد» و خود می‌دانند که «تشکیل زندگی مشترک و تامین هزینه‌های کمرشکن مسکن و خوراک و پوشاک و تحصیل و کار» امکان منطقی «ازدواج دائم فرزندان» را شدیدا پایین آورده است، آیا مسوولیتی در قبال «نیاز فوری جنسی فرزندان» ندارند؟!

آیا فقط در برابر «خوراک و پوشاک و مسکن و تحصیل» فرزندان، مسوولیت شرعی و قانونی دارند؟ آیا ارزش توجه به نیاز جنسی شدید، کمتر از توجه به نیاز آنان به خوراک و پوشاک است؟ آیا در شریعت محمدی (ص) تفاوتی بین «حق ازدواج» و «حق پوشاک و خوراک و مسکن» گذاشته‌اند؟!

آیا رویکردهای عرفی ما، با توصیه‌های شریعت در این زمینه هماهنگ است؟!

ر) به گمان من، تصمیم‌گیری نسل‌های میانسال و کهنسال، در مورد «ضرورت‌ها و عدم ضرورت‌های مربوط به نیاز‌های جنسی جوانان» کاری غیرعادلانه و غیرمنطقی است، چراکه «امکان درک حقیقی کم و کیف آن نیازها» برای نسل‌هایی که دوران جوانی را پشت سر گذاشته‌اند، به گونه‌ای واقعی، وجود ندارد.

گمان می‌کنم که «سوءاستفاده میانسالان، از راهکاری که عمدتا اختصاص به جوانان دارد (ازدواج موقت) باردیگر جوانان را به محرومیت کشانده و می‌کشاند.» در روایتی معتبر از امام صادق (ع) نقل شده است که به پرسشی از امکان ازدواج موقت با دختران باکره، پاسخ دادند؛ آیا این راهکار جز برای آنان قرار داده شده است؟!(?)

ز) در عصر حضور ائمه هدی (ع) نیز «نگاه منفی به پدیده ازدواج موقت» وجود داشته است. پیامبر خدا‌(ص) این راهکار را به اطلاع مسلمانان رساند. راهکاری که به اقرار بزرگان اصحاب، در عصر پیامبر (ص) و خلیفه اول و سال‌های آغازین خلافت خلیفه دوم، مورد بهره‌برداری مسلمانان قرار گرفته بود و با «اعلام رسمی خلیفه دوم» به عنوان «حکم حکومت بر ممنوعیت ازدواج موقت» مورد پذیرش مسلمانان قرار گرفت.

بنابر گزارش علی‌بن‌ابیطالب (ع) در خطبه «شقشقیه» در وصف روحیات و اخلاق خلیفه دوم، ایشان فردی خشن و سخت گیر بود. به همین دلیل، اصحاب پیامبر (ص) با «حکم خلیفه» که خود از بزرگان اصحاب بود، مخالفت نکردند و دستور وی را عملا رعایت می‌کردند، تا از خشم خلیفه در امان بمانند.

شاید وجه دیگر عدم مخالفت اصحاب با رویکرد خلیفه دوم، حکومتی دانستن «حکم ازدواج موقت» بوده که طبیعتا در این صورت، حق مخالفت با حکم ایشان تا زمانی که حاکم مسلمانان بوده است را نداشته‌اند.

اما طبق نقل شیعیان از امیرمومنان علی (ع) دیدگاه ایشان و ابن عباس و برخی از اصحاب پیامبر، همچنان مبتنی بر «مشروعیت» این راهکار بوده است. روایات متواتره و معتبره از سایر ائمه هدی (ع) نیز به «بقای مشروعیت همیشگی این راهکار» دلالت می‌کند.

س) در روایتی از تاریخ، آمده است؛ «فقیه بزرگ اهل سنت، ابوحنیفه (رئیس مذهب حنفی) به یکی از شاگردان امام صادق (ع) گفت: آیا تو ازدواج موقت را حلال می‌دانی؟ پاسخ شنید: آری. ابوحنیفه گفت: پس چه چیزی تو را مانع می‌شود که زن‌های منسوب به خود را دستور دهی که با مردان متقاضی ازدواج موقت، ازدواج کنند و از این راه، درآمدی برای تو کسب کنند؟! پاسخ شنید: خیلی از کارهاست که کسی به انجام آن تمایل ندارد، اگر چه حلال‌اند.(?)

معمولا در برابر کسانی که از موضوع «ازدواج موقت» (خصوصا برای جوانان غیرمتاهل) دفاع می‌کنند، این پرسش را قرار می‌دهند که؛ «آیا شما خود راضی می‌شوید که دختر یا خواهر شما با مردی ازدواج موقت کند؟». پاسخ این پرسش را در روایت تاریخی بالا می‌توان یافت، ولی اگر «پیرو حق و حقیقت» باشیم، باید اقرار کنیم که «به‌رغم عرف جامعه، باید این راهکار مشروع را در حق بستگان خویش نیز بپذیریم».

بنا بر این، اگر دختران یا خواهران یا سایر بستگان ما که از جنس «زن» هستند، چنین نیازی را احساس کنند و راهی برای ازدواج دائم نداشته باشند، با بستگان ما که از جنس «مرد» هستند و گرفتار همین شرایط هستند، نباید هیچگونه تفاوتی در بهره‌گیری اختیاری از راهکار مشروع «ازدواج موقت» داشته باشند.

ش) گفته می‌شود: «ازدواج موقت به‌خاطر عدم وجوب نفقه و عدم توارث و عدم قصد برای بچه‌دار شدن، صرفا برای کامروایی خواهد بود و این به منزله توهین به شخصیت زن و پایمال شدن کرامت او است». در پاسخ باید گفت: هیچ زنی مجبور به «ازدواج موقت» با هیچ مردی نیست.

اگر از روی اراده و اختیار و به‌خاطر نیاز حقیقی، اراده کند که از راهی مشروع و منطقی، نیاز جنسی خود را برآورده کند، آیا باید راهکاری برای او وجود داشته باشد یا خیر؟ مگر کامروایی در حد اعتدال، برای زنی که رعایت اخلاق و عفاف را می‌کند، امری غیرمنطقی و غیرمعقول است؟! آیا محروم کردن زنی که در چنین وضعیتی قرار می‌گیرد، امری منطقی و مطابق با «حفظ کرامت» است؟!

محرومیت از بهره‌مندی‌های جنسی برای بانوان و دوشیزگان فاقد امکان «ازدواج دائم» در شریعت محمدی (ص) امری منطبق با «کرامت زن» ارزیابی نمی‌شود، بلکه در این شریعت به استفاده از نعمت‌هایی همچون «سلامتی، جوانی، شادابی، خصوصا در امر ازدواج و لذت‌های مشروع جنسی» توصیه شده و «تجرد و عزوبت و عدم بهره‌مندی جنسی در حد اعتدال» مورد مذمت و سرزنش قرار گرفته است.

کسانی که؛ «استفاده زنان از حق طبیعی بهره‌مندی جنسی» را در برابر «کرامت انسانی» مطرح می‌کنند، گویی باور کرده‌اند که؛ «کرامت انسانی با بهره‌مندی از حق طبیعی جنسی» ناسازگار است. نباید از یاد برد که «اشتهای جنسی» همچون «اشتهای به غذا» امری طبیعی و جزو ذات انسان است و نادیده گرفتن آن، تحت عنوان «کرامت انسانی» به شوخی بیشتر شبیه است تا حقیقت.

تنها کسانی می‌توانند چشم بر این حقیقت و واقعیت ببندند که «فاقد چنین غریزه‌ای باشند» یا «باور آنان بر محروم‌سازی بشر از حقوق طبیعی استوار باشد» یا «اهل افراط در برخی رویکردهای عرفانی بوده و رهبانیت را تجویز کنند».

از سوی دیگر، به «سرزنش‌های برخی افراد که با طرح نا بجای مسائل مربوط به روابط مشروع جنسی، در پی هتک شریعت محمدی (ص) بوده و هستند، نباید اعتنا کرد، چرا که همگان می‌دانند که هم این حقیقت، بخشی از زندگی واقعی انسانی است و هم رویکردهای معتدل و غیرمعتدل جنسی (افراطی و تفریطی) در زندگی بشر به فراوانی دیده می‌شود.

ص) اکنون در جوامعی چون ایران، آمارهای تاسف‌آوری از «طلاق، سقط جنین، روابط نامشروع، تجاوز به عنف، ازدواج‌های تحمیلی، افسردگی‌های ناشی از عدم امکان تشکیل زندگی جدید برای بیوه زنان و زنان مطلقه، بچه‌های طلاق و…» وجود دارد که شدیدا کام جامعه را تلخ می‌کند.

اکثر ازدواج‌ها بدون شناخت کافی همسران از یکدیگر شکل می‌گیرند و بسیاری از زنان و مردان، در ماه‌های اولیه زندگی به عدم تفاهم و توافق با یکدیگر پی می‌برند. گروه زیادی از آنان، پس از چندی تحمل یکدیگر، به جدایی می‌رسند و گروه بیشتری با کراهت و رودربایستی، زندگی خود را ادامه می‌دهند.

نباید گمان کرد که «ازدواج موقت» یا قانون «تعدد زوجات» ضرورتا سبب سستی «نهاد خانواده» شده و می‌شود. عامل اصلی سستی بنیان خانواده، چیزی جز «بی‌توجهی به چگونگی انتخاب همسر و عدم شناخت روحیات و میزان پایبندی یا عدم پایبندی به تعهدات و قراردادهای اخلاقی و اجتماعی» از سوی دو طرف قضیه نیست.

ما بیهوده فکر می‌کنی






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:19 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
ازدواج نقطه آغاز شیرین زندگی مشترک دو نفر است.

ازدواج احساسانه

این نوع ازدواج با جملاتی نظیر آه که چقدر دوستت دارم! اگر تو نیایی منم بستنی نمی خورم! تو کجا بودی تو آسمونا دنبالت می گشتم رو زمین پیدات کردم و … شروع میشن. بالاخره یکی از اون دو تا به دیگری میگه من از اولم تو رو نمی خواستم!…

هر کسی هم که وضعیت اونا رو میبینه به فرزندش میگه : ببین عاقبت کنار خیابون با هم آشنا شدن و تو ماشین پراید نشستن و شماره دادن و شماره گرفتن همینه…

ازدواج عاشقانه

این نوع ازدواج کمی از احساسات بالاتر است. هر دو یکدیگر را دوست دارند و می خواهند و به یکدیگر اظهار علاقه می کنند و به عهد خود پایبندند. آنان سعی می کنند رفتارهای بچه گانه نشان ندهند و حالت های عاشقی را تمرین کنند. کمی لاغر می شوند . از خواب و خوراک می افتند و بالاخره با اصرار ، ازدواج انجام می شود.هر کسی هم که می بیندشون میگه خدایی همدیگه رو می خوان اگه بدن برای خودشون بدن اگه خوشن برای خودشون خوشن.

ازدواج عاقلانه

این نوع ازدواج بر اساس اصول اعتقادی ، رعایت نظم اجتماعی و توجه به بافت جامعه و خانواده ای طرفین انجام می شود. معمولا اگر احساسی هم در این ازدواج باشد معمولا سمت و سوی عقلی میگیرد. ازدواج هم که صورت گرفت به عنوان یک قرارداد اجتماعی و توجه به بافت جامعه و خانواده های طرفین انجام می شود. و بسیار پایبند و مقید به رعایت حقوق آن هستند. انتظار دتر و پسر از این ازدواج درک منطقی همدیگر است.

هر کسی هم که این موضوع را میبیند می گوید: خوب ازدواجی بود به هم می خوردن. دیگه عاقل شده بودن! خدا کمکشون کنه هر آدمی که برنامه ریزی کنه همین عاقبتو داره!

خلاصه بهترین ازدواج ازدواجیه که عاقلانه و آمیخته از حس عاشقانه باشه. ازدواجی که با عقل ممزوج شده و همراه با عشق و احساس باشه عالیه…!






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:18 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
-تا حالا شده دیوونه بشی و یا اینکه کنترلت رو از دست بدی؟-بزرگترین ترس تو در زندگی چیه؟ از این ترس، نگرانی؟ به خاطرش گریه هم می کردی؟
-تا به حال به صدای درونی خودت، چه مثبت یا منفی، گوش دادی؟ تحت چه شرایطی؟
-به من بگو تا حالا شده از شدّت عصبانیت آسیب پذیر بشی؟ فکر میکنی چرا چه چیزی عامل اینهمه عصابانیت بوده؟
-وقتی که احساس می کردی عصبانی هستی ای ناش یاز برداشت شخصی تو بوده یا خیر؟ چه طور این احساس بروز کرده و چطور به این احساس غلبه کردی؟
-در کجا بیشتر احساس آرامش داری، در شهر یا روستا؟
-محیط اطرافت برای این که به تو آرامش ببخشد،باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ به عنوان مثال در کنار دریا راحتتری یا در کوهستان؟
-کسی در زندگی تو بوده که آنقدر به تو بدی کرده باشه که نتوانی او را ببخشی؟ تحت چه شرایطی؟
-ناامید کننده ترین و دلسر کننده ترین تجربه زندگی تو چی بوده؟ چطور به اون غلبه کردی؟
-یکر از مواقعی که به گریه افتادی رو برام تعریف کن. معمولاً چقدر گریه می کنی؟
-چی به تو احساس امنیّت و اطمینان می بخشه؟
-فکر می کنی خودت رو خوب می شناسی؟
-آیا تا به حال به عقیده خودت، میل بچه گانه ویا احمقانه ای داشته ای؟
-شده تا حالا به این میل و آرزو عمل هم بکنی؟ مشکلی در زندگی داشتی که نتونی به طور احساسی و یا فیزیکی از پس اون بر بیایی؟
-چطور با عصبانیتت کنار می یایی؟ در شرایط مختلف فرق می کنه؟
-تا به حال فکر و یا احساسی داشتی که اگر بهش عمل می کردی نتیجه خطرناکی داشت؟
-تا به حالا به خودکشی فکر کردی؟ چه احساسی داری؟ نظرت راجع به مردمی که از این راه را انتخاب می کنند، چیه؟
-تا به حال پا روی احساسات گذاشتی؟ به نظرت کار درستی کردی؟ نتیجه اش چه بوده؟
-به راحتی و با آرامش می تونی در برابر جمعیت حرف بزنی؟ به نظرت کدوم بهتره صحبت کردن در جمع چند نفر دوست و یا گروه کثیری از آدمهای غریبه؟ تا حال تجربه ای هم در این زمینه داشتی؟
-وقتی خیلی دلشوره داشتی، دست به کاری هم زده ای؟ چی شده؟
-عقیده ات راجع به عشق در طول این سالها عوض شده؟ الآن چه تعریفی از عشق داری و قبلاً چه نظری راجع به عشق داشتی؟
-به نظرت، آیا همیشه باید با واکنش فیزیکی ابراز عصبانیت کرد؟ تحت چه شرایطی؟
-تا حالا شکست رو تجربه کردی؟ چطور به درد ناشی از این احساس غلبه کردی؟
-فکر می کنی در شرایط فوریتی چقدر اعتماد به نفس داری و مؤثر عمل کنی؟ تا به حال درگیر بحران شدی؟ چطور به اون غلبه کردی؟
-آیا تا به حال حیوانی را که دوست داشتی، مرده؟ چه احساسی از مرگش بهت دست داده؟
-تا حالا افسرده شدی؟ چه حالی پیدا کردی؟چقدر افسردگی ات طول کشیده؟
-تا حالا به چند نفر گفتی عاشقتم ؟ آیا نظرت بعداً عوض شده؟ یا این که همینطوری بهشون گفتی که عاشقشونی؟
-در این برهه از زندگی آیا فکر میکنی توانایی و بلوغ عاتفی یک ازدواج موفق را داری؟ اگر اینطوره کی به این نتیجه رسیدی؟ و اگه این طور نیست، کی فکر می کنی به این احساس برسی؟
-نظرت راجع به مراجعه به دکتر چیه؟ آیا بیماری خاصی هست که ازش بترسی؟
-از چه حیوونی می ترسی؟ از وقتی جون بودی تا حالا چقدر نظرت راجع به حیوونها عوض شده؟ وقتی بچه بودی از حیوونی می ترسیدی؟
-به نظرت آدم بهتره منطق داشته باشی یا احساس؟ چرا؟
-آیا شده تا حالا به آرزویی برسی و از اون پشیمون شده باشی؟
-آیا شده تا حالا با مشاهده تأثیر کاری، از انجام اون کار احساس پشیمونی کرده باشی؟
-خوابهای رنگی رو بیشتر دوست داری یا خوابهای سیاه و سفید را؟ چه رنگی در خوابهایت بیشتر تأثیر گذار هست؟
-آیا روزها را هم رؤیا می بینی؟ چه خواب و خیالی رو بیشتر دوست داری؟
-آیا خوابی هست که مرتب ببینی؟ ای خوابها در طول زمان چه تأثیر ی روی تو داشته اند؟ آیا این خوابها را دوست داری یا اینکه آزار دهنده هستند؟
-تا حالا پیش اومده که خوابهایت، درست از آب دربیان؟
-بدترین کابوسی که تا حالا دیدی چی بوده؟ آیا فقط یک بار این کابوس را دیدی یا این که تکرار شده؟
-ایا شده خوابهات درس مهمی راجه به زندگی و یا نتیجه ای به تو بدهند؟





تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:18 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
معیارهایی که برای انتخاب همسر باید در نظر گرفت
از زمان های خیلی دور همواره این سؤال بین روان شناسان خانواده مطرح بوده است که آیا شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق می شود یا تفاوت ها؟
پژوهش های به عمل آمده نشان می هد که با ثبات ترین ازدواج ها آنهایی هستند که زن و شوهر بیشترین شباهت ها را با هم داشته اند. استفن وایت معتقد است:« با توجه به بررسی های بالینی، شباهت های اخلاقی و شخصیتی زن و شوهر روی موفقیت ازدواج آنها نقش تعیین کننده ای دارد،» میزان بی ثباتی و طلاق در زوج های به هم شبیه، کمتر مشاهده می شود. با توجه به نتایج به دست آمده، نداشتن شباهت با بی ثباتی و طلاق همراه است. بعضی از روان شناسان شباهت های موجود بین زوجین را در حکم سپرده بانکی تلقی می کنند و اشاره می کنند اگر میزان سپرده بانکی شما رقم بزرگی باشد و میزان بدهی بانکی شما کم باشد در آن صورت در مقابل بحران های اقتصادی بهتر می توانید مقاومت کنید و به نحو احسن می توانید احساس امنیت نمایید، ولی اگر میزان بدهی های شما نسبت به سپرده بانکی کم باشد به همان نسبت احتمال این که دچار مشکل شوید زیاد خواهد بود.
این تشبیه نشان می دهد که هر قدر تشابه بین زوجین بیشتر باشد به همان نسبت احتمال این که دچار بحران شوند زیاد خواهد شد، سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که وجود کدام یک از تشابهات مطلقاً برای ازدواج لازم هستند؟
هوش: اگر هوش زن و شوهر به یک اندازه باشد رابطه زناشویی با گرفتاری کمتری روبه رو می شود. توجه داشته باشید که «تحصیلات» ملاک نظر نیست چرا که بعضی از اشخاص بسیار باهوش به هر دلیل ممکن است به کالج و دانشگاه راه پیدا نکنند. منظور این است که زن و شوهر به لحاظ بهره هوشی باید در یک ردیف قرار داشته باشند، باید بتوانند اشیاء و امور را به یک شکل ببینند و درباره آنها به یک شکل صحبت کنند. اگر یکی از طرفین ازدواج اغلب گمان می کند که همسرش متوجه منظور او نشده است، شرایط خوشایندی بین آنها برقرار نمی شود.
بررسی های به عمل آمده نیز نشان می دهند، اگر بهره هوشی زن و شوهر در یک ردیف یا نزدیک به هم باشد ثبات ازدواج بیشتر می شود.
ارزش ها: لازم است که زن و شوهر درباره بسیاری از ارزش ها وحدت نظر داشته باشند. مثلاً مهم است که زن و شوهر درباره معنویات و یا زندگی خانوادگی اختلاف نداشته باشند. اگر در این زمینه ها وحدت نظری وجود نداشته باشد، بروز اصطکاک میان آنها حتمی است.
علایق: اگر زن و شوهر در بسیاری از زمینه ها علایق مشترک داشته باشند زندگی به کامشان شیرین می شود. در این میان هر چه تنوع علایق مشترک بیشتر باشد بهتر است.
توقع از نظامات خانوادگی: زن و شوهر بایستی درباره وظایف و مسئولیت های یکدیگر در رابطه زناشویی وحدت نظر داشته باشند. طرز فکر افراد در این زمینه کلاً به دو نوع تقسیم می شود. بعضی از افراد در مورد وظایف و مسئولیت های زن و شوهر به طور سنتی فکر می کنند بدین معنا که مدیریت داخلی منزل به عهده زن است و مرد نیز به عنوان مدیر بیرونی منزل ، یا نان آور خانواده تلقی می شود. فردی که در این زمینه به طور سنتی فکر می کند باید با فردی ازدواج کند که با او همفکر است. اما اکنون که نقش های زن و مرد دستخوش تغییرات زیادی شده است، عده ای معتقد به تساوی حقوق بین زن و مرد هستند و وظایف و مسئولیت های مشابهی نیز برای آنان قائل می شوند. افرادی که این اعتقاد را دارند باید با همفکران خود ازدواج کند. سؤال دیگری که مطرح می شود این است، تفاوت های مسئله ساز کدام ها هستند؟ یا به عبارت دیگر، چه تفاوت هایی می توانند به خوشبختی زندگی زناشویی آسیب برسانند.

در پاسخ به این سؤال باید گفت وجود اختلافاتی که می توانند به خوشبختی زندگی زناشویی لطمه بزنند عبارت اند از:
? – میزان انرژی: وقتی یکی از طرفین ازدواج پر انرژی باشد و در مقابل همسر او کم انرژی این افراد با مشکلات عدیده ای برخورد می کنند. اختلاف در میزان انرژی در زمینه های مختلف خود نمایان می شود که از جمله می توان به معاشرت های اجتماعی، فعالیت های مذهبی و غیره اشاره کرد. در انجام فعالیت های مربوط به خانه نیز سطح انرژی میان زن و شوهر اغلب مسئله ساز می شود، مثلاً ممکن است زن بخواهد کارهایی را در روزهای تعطیل آخر هفته در منزل انجام دهد و شوهرعلاقه مند باشد که پای تلویزیون بنشیند یا روزنامه بخواند.
? – عادات شخصی: وقتی زن و شوهر عادت های شخصی متفاوتی داشته باشند، به تدریج وحدت میان آنها رو به نقصان می رود. از جمله عادت های مسئله ساز می توان به این موارد اشاره کرد:وقت شناسی، نظم و ترتیب، وابستگی ، احساس مسئولیت ، … می توان به عادات شخصی متعددی اشاره کرد که زن و مرد باید قبل از ازدواج به آن توجه داشته باشند. مثلاً اگر یکی از آنها سیگاری باشد و دیگری نه ، این اختلاف می تواند در رابطه زناشویی آنها دردسر ساز شود. اگر یکی از آنها به خوردن غذاهای مقوی و مغذی علاقه مند باشد و دیگری به این که چه می خورد بها ندهد، مشکلاتی در زندگی زناشویی ایجاد می کند.
? – استفاده از پول: بسیاری از زوج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالی ، دچار مشکل می شوند. یکی به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و دیگری به خرج کردن پول و خوش بودن در لحظه حال علاقه مند است. یکی معتقد به ریسک کردن است و دیگری فکر می کند که باید به تدریج و با ضریب اطمینان بالا بر دارایی های خود بیفزاید. یکی می گوید درآمد را باید خرج فرزندان کرد و دیگری می خواهد پول را نگه دارد. اختلافاتی از این قبیل می تواند شیرازه زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد، به همین دلیل لازم است که قبل از ازدواج در این موارد بیشتر موشکافی شود.
? – علایق و مهارت های کلامی: اگر یکی از طرفین ازدواج زیاد حرف بزند و دیگری کم حرف باشد چه مشکلی پیش می آید؟ اگر زن یا مرد علاقمند به گفت و گو و دیگری خواهان سکوت باشد، استرس فراوانی ایجاد می شود.
اگر کسی به هنگام صرف غذا علاقه مند به صحبت باشد و همسرش بخواهد به هنگام صرف غذا سکوت کند و یا اگر یکی از طرفین ازدواج به صحبت تلفنی طولانی علاقه مند باشد زمینه های اختلاف را پایه ریزی کرده اند.
سؤالی که با توجه به مسائل فوق مطرح می شود این است اگر افرادی با هم ازدواج کنند که در موارد فوق اختلاف داشته باشند چه ویژگی را باید در خود بپرورانند تا بتوانند به زندگی زناشویی ادامه دهند؟
در پاسخ باید اشاره کرد،اگر زوجین دارای ویژگی انعطاف پذیری باشند می توانند به جای این که تحت تأثیر اختلافات قرار بگیرند با تفاوت ها کنار بیایند و برای حل مشکلات راه حل مناسب پیدا کنند






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:14 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

میتوانید از طریق ? رنگ، سرنخ های شگفت انگیزی بدست آورید آیا تا بحال میدانستید که رنگهای سبز و بنفش و نارنجی -رنگ های فرعی) میتوانند نشان دهنده آرزوها و نیازهای شما در روابط عاطفی باشند؟ اگر یکی از این رنگ ها را انتخاب کنید می توانید از روی آن تشخیص دهید که شخصیت شما جذب چه تیپ مردهایی می شود، که البته شامل مرد ایده آل شما نیز می شود! اگر می خواهید از اسرار رنگها سر در بیاورید، و بفهمید که تاثیر و معنای آنها در زندگی شما چیست این تست کوتاه را انجام دهید

مرحله ?: رنگ مورد علاقه خود را انتخاب کنید

به رنگ های زیر نگاه کنید، و هر یک را که بیشتر از سایرین دوست می دارید انتخاب کنید: -البته لازم نیست رنگی را انتخاب کنید که در لباس پوشیدن و آرایش خود به کار می برید

سبز بنفش نارنجی

مرحله ?: نتیجه

حال که رنگ مورد علاقه خود را انتخاب کردید، نگاهی به تفسیر آن بیندازید تا با شیوه های عشق ورزی خود آگاه شوید، و بدانید که خصوصیات اخلاقی مرد ایده آلتان چگونه است

اگر رنگ منتخب شما سبز باشد

زمانی که برای اولین بار با مردی ملاقات می کنید رفتار شما باعث می شود که او از همان آغاز سفره دلش را برای شما باز کنید و در مورد زندگیش با شما صحبت کند. شما راحتی و آرامش را به فرد مقابل منتقل می کنید و او احساس می کند که تحت حمایت کامل و همه جانبه شما قرار گرفته است

شما از همان آغاز به راحتی می توانید تشخیص دهید که فرد مقابل چه نیازهایی دارد. شما به غرایز خود اعتماد می کنید و به نداهای درونیتان گوش می سپارید و از همین طریق متوجه می شوید که او در رابطه چه چیزی را طلب می کند

نکته قابل توجهی که در شما وجود دارد توانایی کسب اطلاع از طرف مقابل است. شما از این طریق حس کنجکاوی خود را تطمیع می کنید

در نهایت شما با کسی ازدواج می کنید که بتواند آسایش و امنیت را برای شما به ارمغان آورد. شما صاحب خانه ای پر از بچه می شوید، از نظر مادی بی نیاز هستید، برای همسر خود ارزش قائل می شوید و او نیز به شما احترام می گذارد. مرد ایده آل شما باید دارای یک شخصیت ثابت باشد”سبزی ها” با مردهای با ثبات و قاطع ازدواج می کنند

اخطار: شما همواره با روی باز با دنیای اطراف خود ارتباط برقرار می کنید و انسان پاک و معصومی هستید. داشتن این خصوصیات اندکی کار شما را در پیدا کردن مرد ایده آلتان دشوار می کند. بیشتر افراد نمی توانند شخصیت واقعی شما را به درستی بشناسند به همین دلیل زمانی که با خود واقعی شما مواجه می شوند ممکن است شکه شده و نا امید گردند، زیرا ممکن است که شما با معیارهای ذهنی آنها مطابقت نداشته باشید

اگر رنگ منتخب شما بنفش باشد

در اولین ملاقات بیشتر جذب انرژی و تحرک فرد مقابل می شوید، اما در واقع شما به مردی علاقمند هستید که در کنار او احساس راحتی کنید و از او آرامش بگیرید. رمز موفقیت شما در مقابل مردها گیرایی، جذبه و هیجانتان است. شما سرشار از ذوق و اشتیاق هستید به همین دلیل آقایون نیز احساس می کنند که زندگی شان در کنار شما مهیج و جالب خواهد شد

شما وفادار و وظیفه شناس هستید و ارتباط عاطفی برای شما یک امر جدی تلقی می شود

اگر فردی را برای ازدواج انتخاب کردید، به این معناست که او تمام معیارها و ملاک های مورد نظر شما را دارا بوده که توانسته به این مرحله راه پیدا کند. در ضمن لازم به ذکر است که شما برای وضعیت ظاهری افراد اهمیت خاصی قائل هستید. “بنفشی ها” با مردهای خوش تیپ و قیافه ازدواج می کنند

اخطار: بهتر است اگر فرد مناسب پیدا شد اندکی به او فرصت دهید و شروع نکنید به حدس زدن خصوصیات اخلاقی او. بهتر است وی را بر اساس رفتارش ارزیابی کنید نه اینکه او را با مرد ایده آل ذهنی خود مقایسه کنید

اگر رنگ منتخب شما نارنجی باشد

شما یک فرد جذاب، دوست داشتنی، مهربان و خونگرم هستید و با این خصوصیات می توانید دل مردها را بدست آورید. باید حقیقت را لمس کنید تا بتوانید آنرا باور کنید. با رفتار خود به دیگران نشان می دهید که به حرف های آنها گوش می دهید و برایشان ارزش قائل هستید

به راحتی فریفته ظاهر افراد می شوید اما جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد چراکه ازدواج شما همیشه از روی عقل و منطق می باشد

شما جذب مردهای با هوش می شوید و هنگامیکه به او بله گفتید، بله شما به معنای تا ابد و همیشه و در رنج و شادی است. شما با مردی ارتباط برقرار می کنید که بتوانید از او چیزی بیاموزید. “نارنجی ها” با مردهای با هوش ازدواج می کنند

اخطار: شما فردی هستید که سعی می کنید نقاط ضعف و منافذ حساس و نفوذ پذیر خود را پنهان کنید، تنها چیزی که فرد مقابل می تواند در شما ببیند استحکامات زیرکانه است. او احتمالا در مورد شخصیت اصلی شما دچار اشتباه می شود. سعی کنید در طول زمان وی را با کاراکتر واقعی تان آشنا کنید






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:11 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
پژوهش ها نشان می دهد «پول» یکی از عوامل اصلی سوء تفاهم های زوج هاست. اگر با صداقت و صراحت قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی صحبت کنید، ازدواج با دوامی خواهید داشت.

پول تعیین کننده ثروت است. اما در ایجاد مساوات، امنیت، عشق، قدرت و آزادی زوج ها نقش دارد. احساس شما نسبت به پول به مراتب مهمتر از میزان دارایی تان است.سوزان بایردر نویسنده «پرسش های مشکل؛ ??? سؤال مهمی که از نامزدتان می توانید بپرسید» می گوید: ازدواج امیدها، آرزوها و ترس های مالی خاص خود را به همراه دارد. بسیار مهم است که تصویر روشنی از توقعات، انتظارات و خواسته های خود داشته باشید. با نامزدتان در مورد مسائل مالی صحبت کنید. نظر او را نسبت به نحوه اداره مسائل مالی بپرسید. هر چه اطلاعات کامل تری از او و انتظارات خود داشته باشید، بهتر می توانید تصمیم گیری کنید.

نظر او را نسبت به بیمه درمانی، بیمه عمر، صرفه جویی در محدودیت های مالی موجود، محل اقامت، هزینه رهن، اجاره و وام، و هزینه ادامه تحصیل بپرسید.ادامه تحصیل مستلزم فداکاری همسران است. زیرا باید مخارج اضافی را برای تحصیل شما اختصاص داد. از طرفی در صورت ادامه تحصیل، شاید فرصت کافی برای کار کردن نداشته باشید.

طرح چنین مسائلی بسیار مشکل است. ولی باعث می شود حالا و پس از ازدواج خیالتان راحت باشد و تصمیم گیری تان بر اساس واقعیات موجود باشد نه رؤیاها و آرمان ها. اگر فرهنگ خانواده تان اجازه نمی دهد خودتان این مسائل را مطرح کنید، از والدین بخواهید آنها را بپرسند.

پرسش های زیر به شما کمک می کند تا تصویر روشن تری از وضعیت مالی آینده داشته باشید:

? – درآمد ماهانه خواستگارتان چقدر است؟

? – آیا کار کردن هر دوی شما لازم است؟

? – اگر خانم کار نکند، آیا همسر، خانه داری را باارزش می داند؟

? – برای گذران زندگی چقدر درآمد کافی است؟

? – چگونه باید خرج کرد؟ چه هزینه هایی در اولویت است؟

? – آیا با نحوه خرج کردن یکدیگر توافق دارید؟ با چه مواردی موافق و با چه مواردی مخالفید؟

? – اگر هر دو کار می کنید، پولتان را با هم خرج می کنید یا جداگانه؟

? – چه مبلغی (هر دو) در بانک دارید؟

? – اگر خواستگارتان شغل آزاد دارد، چه مقدار از درآمدش را پس انداز یا سرمایه گذاری می کند و چه مقدار را خرج می کند؟

?? – چه کسی مسئولیت برنامه ریزی مالی را در درازمدت برعهده می گیرد؟

?? – برای داشتن احساس امنیت، چه مقدار پول کافی است؟

?? – چند درصد از درآمد را پس انداز می کنید؟ آیا نامزدتان با پس انداز در بانک موافق است؟

?? – چه کسی حساب دخل و خرج را دارد؟ چه کسی قبوض آب، برق، تلفن و گاز را می پردازد؟

?? – در صورت بیمه نبودن نامزدتان، آیا با بیمه اختیاری (خویش فرما) هر دو شما موافق است؟

?? – آیا نامزدتان باید خرج والدینش را بدهد؟ در صورت پاسخ مثبت ماهانه چقدر از درآمدش را به این کار اختصاص می دهد؟

?? – اگر خدای نخواسته ازدواج تان به طلاق منجر شود آیا می تواند مهریه را پرداخت کند؟

?? – آیا او با خرید وسایل اضافی برای منزل یا کادو برای دوست موافق است؟

?? – آیا نامزدتان می پذیرد که دارایی قبل از ازدواج مثلاً زمین، خانه و ماشین به اسم خودتان باشد؟

?? – آیا خواستگارتان بدهی ندارد و ورشکست نشده است؟ در صورتی که بدهی دارد تا چه مدت پس از ازدواج چه مبلغی باید پرداخت کند؟

?? – آیا می توانید حساب جداگانه ای برای هزینه های منزل داشته باشید؟ یا هر کسی بخشی از درآمد خود را برای آن اختصاص دهد؟

?? – آیا موافقید که حساب پس انداز جداگانه ای داشته باشید؟

?? – اگر پس از ازدواج با پول کار هر دو شما خانه یا ماشین خریداری شود، آیا موافقید که سند آن به نام هر دو باشد؟

?? – اگر پس از ازدواج با بحران مالی یا ورشکستگی روبه رو شوید چه می کنید؟

??- آیا موافقید مبلغی را برای موارد غیره منتظره نظیر هزینه عمل جراحی یا بیمارستان پس انداز کنید؟






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:11 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
آیا ما در دورانی زندگی نمی کنیم که باید به مادرهای
مجردی که به تنهایی فرزندانشان را بزرگ می کنند و خانم
هایی که مقامات شغلی بالایی را از آن خود کرده اند،
تبریک بگوییم؟ از آنجایی که جنس مونث پیشرفت های
چشمگیری داشته عده ای از افراد ممکن است تصور کنند
که آنها در دنیای قرارهای ملاقات نیز مانند سایر جنبه های
زندگی پرتکاپو هستند و ترجیح می دهند خودشان همه
چیز را هدایت کنند.

شاید عده ای کمی از این نوع خانم ها وجود داشته باشد
که شما اصلا نمیتوانید سر به سر آنها بگذارید و دستشان
بیندازید اما باید قبول کنیم که تعداد آنها محدود است.
علیرغم وجود پشتکاری که خانم ها در وجوه دیگر زندگی از خود نشان می دهند در مورد قرار های ملاقات کمی خجالتی می باشند و ترجیح می دهند این مطلب را طرف مقابل بازگو کند. پس زمانی که نوبت به گذاشتن قرار ملاقات می رسد این نوبت مردهاست که دست به کار شوند.

کیش و مات
چرا خانم ها اگر قرار باشد، ?? سال هم صبر می کنند اما حرفی از قرار ملاقات به زبان نمی آورند؟ اگر واقعا این کار مردهاست پس چطور مثل سایر کارهای دیگری که روزی تنها به آقایون تعلق داشته خانم ها در آن “پیشرفت” نمی کنند و پشتکار بالایی خود را نشان نمی دهند؟

زمانی که صحبت از قرار ملاقات به میان می آید شکی وجود ندارد که اولین حرکت دشوار است. من در این یک موضوع طرف آقایون را می گیرم. این کار هم درست مثل سایر شغل هایی می ماند که خانم ها مشغول انجام دادن آنها هستند. چرا آنها نباید برای گذاشتن قرار ملاقات پیش قدم شوند و چرا نباید خانم ها به آقایون را پیشنهاد ازدواج دهند و به خواستگاری آنها روند. چنین کارهایی همیشه جزء وظایف مردها بوده است.

در این قسمت دلایلی وجود دارد که چرا خانم ها هیچ گاه در این امر پیشقدمی نمیکنند و همیشه مردها باید جور این کار را به گردن بگیرند.

درست مثل یک امتحان
با روشی که یک مرد به یک زن نزدیک می شود، قضاوت های بیشماری می توان در مورد او برداشت کرد؛ آیا او اعتماد به نفس دارد یا دارای شخصیت متزلزلی است؟ شاید بیش از اندازه از خودش مطمئن باشد. آقایون برای انجام این کار ترفند های بیشماری دارند (که من تمام آنها را به عینه دیده ام و دیگر غافلگیر نخواهم شد) که برخی از آنها به خوبی جواب می دهند و متاسفانه سایرین باعث ایجاد بدبختی برای فرد می شوند. این روش ها چه کار کنند یا نه باید همیشه توجه داشته باشید که نشان دهنده شخصیت درونیتان هستند.

خانم ها دوست دارند مردها را در یک چالش قرار دهند و ببینند مردها برای رسیدن به آنها چگونه تلاش می کنند، به همین دلیل است که هیچ گاه خودشان پیش قدم نمیشوند و این کار را به عهده آقایون می گذارند. اگر مردی در رستوران به خانمی برسد و حوصله او را با تعریف از خود سر ببرد و به ???? دلیل مختلف خانم را راضی کند که کس بهتری از او پیدا نخواهد کرد؛ این امر گویای دو مطلب می باشد (که هر دو به شدت ناخوشایند می باشند): عدم اعتماد به نفس یا/و اعتماد به نفس بیش از اندازه.

مردی که در زمان شروع گفتگو با او جسورانه و خشن صحبت کند و انتظار داشته باشد که خانم شماره تلفن خود را در آورده و دو دستی تقدیمش کند (نه اینکه فقط شماره را به او بدهد بلکه تقدیم کند) باید اعتماد به نفس بیش از حدی داشته باشد.

اگر مردی بتواند از این امتحان سربلند بیرون آید این شانس را پیدا می کند که خانم یکی دو مرتبه دیگر نیز با او قرار بگذارد و این بار به طور حتم خانم پیش قدم خواهد شد.

مردهای قابل تحسین
مردی که از خود احساسات نشان دهد چیزی جز موفقیت انتظار او را نخواهد کشید.

مرکز مبارزه در ملاقات معمولا چیزی شبیه به این است: شما زمانیکه از کسی تقاضای بیرون رفتن می کنید چیزهایی مضاف بر آنچه که باید را به او تقدیم کرده اید و اگر یک چنین کارهایی را انجام ندهید درست مثل یک جلودار صف جنگ هستید که هیچ گونه مهماتی را با خود حمل نمی کند. اگر بدون هیچ سلاح و مهماتی بخواهید به خط مقدم بروید بدون شک شکست می خویرید. آقایون می بایست تمایل خود را به انجام چنین کارهایی بیشتر کرده و تمایلات احساسی خود را بیش از پیش برای خانم ها باز گو کنند.

این قسمت جایی است که امتیاز به دست خانم هاست. آنها به خوبی می دانند که اگر کسی از همان ابتدای کار احساسات خود را بیش از اندازه بروز دهد و علاقه خاصی به نمایش گذارد فرد آسیب پذیری است و شریک خوبی برای زندگی نخواهد بود. اما زمانیکه یک مرد با اعتماد به نفس برای گذاشتن اولین قرار ملاقات گام بر می دارد در نظر خانم ها خیلی بهتر از شخص اول جلوه می کند. هر کس بتواند بیشترین تاثیر را بر روی خانم بگذارد، قابل تحسین بوده و به نتایج بهتری در این رابطه دست پیدا خواهد کرد. این امر در مسائل عشقی و عاطفی جایگاه ویژه ای دارد و شما نیز باید همیشه اهمیت آنها را در ذهن خود نگاه دارید.

خانم ها چه از روی عمد و یا به طور ناخودآگاه انتظار دارند پیشنهاد را از فرد مقابل دریافت کنند و ترجیح می دهند برای برقراری قرار ملاقات پیشقدمی نکنند.

گاهی اوقات ارزش های قدیمی و از مد افتاده (که در فیلم هایی نظیر کازابلانکا و بر باد رفته به درستی به تصویر کشیده شده اند) از مردها انتظار می رود که به خانم ها نزدیک شوند و حرکت اول را آنها انجام دهند. این موارد به صورت یک قانون در ذهن ما (به ویژه خانم ها) حک شده است و زن ها همیشه منتظر هستند تا مردها گام اول را در شروع یک رابطه بر دارند.

در حالیکه امروزه خانم ها دیگر انتظار ندارند که آقایون به شیشیه اتاق آنها سنگ پرتاب کنند و یا از درخت بالا بیایند تا بتوانند به آنها برسند اما از فضای رمانتیک بدشان نمی آید. حداقل طوری برخورد کنید که احساس کنند شما در حال تعقیب کردنشان هستید.

به طور قطع رسانه های امروزی و همچنین فرهنگ حاکم بر جامعه طوری پیش می رود که به خانم ها بقبولاند، افراد مستقلی هستند و به هیچ مردی نیاز ندارند. شاید به همین دلیل باشد که خانمها دوست دارند آن فضای کلاسیک و مردانه را در ذهن خودشان نگه دارند. آنها دوست دارند کسی تعقیبشان کند، از آنها قدردانی کند، و با گلبرگ های گل سرخ دوش بگیرند….. خوب شاید این آخری یک کمی زیاده روی باشد!

خوب، فکر می کنم آقایون تا این لحظه متوجه شده باشند که چرا باید روش های برقراری روابط خود را باز سازی کنند. ممکن است دختری که برای ازدواج در نظر دارید شما را به بهترین ها برساند به همین دلیل باید بدانید که برای رسیدن به موفقیت رفتاری کاملا طبیعی از خود نشان دهید، با او دوستانه برخورد کنید و خودتان را بیش از اندازه دست نیافتنی نشان ندهید. همین که او تلاش شما را برای رسیدن به خودش مشاهده می کند متوجه می شود که شما به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته اید که این کار را انجام داده اید بنابراین دیگر نیازی ندارید که اطمینان بیش از اندازه از خودتان نشان دهید. اگر او نیز در رسیدن به شما از خود علاقه نشان داد که چه بهتر






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:10 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

عروس شورشی یکی دیگر از مشکلات رایج است. او همان کسی است که از وفق دادن خود، یا حتی گوش سپردن به دلیل و منطق، خودداری و امتناع می کند. مشکلات او ممکن است واقی یا خیالی باشند. در هر صورت اگر خانوادة همسر شوهر شروع به فکر کردن به زن پسرشان به عنوان A« یکی از خودمانA» نه به عنوان A«اوA» یا A«آن زنی که او باهاش ازدواج کردهA» کنند، مؤثر خواهد بود. او مادر نوه های شماست و نمی تواندیک غریبه باقی بماند، حتی با وجود اینکه به عنوان یک غریبه وارد خانوادة شما شده است.شورش وعصیان اغلب، فریادی برای جلب توجه است. شاید اگر کسی با او بنشیند و صحبت کندو سعی کند دلیل رفتار متمردانة او رابفهمد، بشود به او کمک کرد تا بتواند بر آنچه که باعث ایجاد رفتار عجیبش شده، غلبه کند.عروس ها لایق توجه بیشتریاز آنچه که معمولاً به آنها می شود، هستند.
تنها زمانی می توانند آن توجه را به دست آورند که بتوانند این فهم و درک که آنها A«جزئی و عضوی از خانواده هستند A» را گسترش دهند. گفتن اینکه او عضوی از خانواده است یک چیز است و عمل به آن چیزی دیگر. بیشتر افراد آن را تنها بیان می کنند، چرا که از آنها انتظار می رود چنین بگویند. اما عمل کردن به این حرف، به صبر وتحمل زیادی نیاز دارد. به محض اینکه عروستان احساس کند که درخانواده پذیرفته شده، شورش او همچون جوش های دورة بلوغ ونوجوانی، از بین خواهد رفت.
بگویید متأسفید و معذرت خواهی و آشتی کنید!

آیا انجام این کار خیلی ساده وآسان نیست






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:9 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.