سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایرلند
کیک میوه

کیک سنتی عروسی این جزیره سبز رنگ یک کیک میوه مغذی است.
نعل اسب

یک نعل اسب شگون دار را به عروس و داماد می دهند تا همیشه از آن در منزلشان نگهداری کنند.

*ایتالیا

چه چیز در ایتالیا پیوند دختر و پسر را نشان می دهد؟

روبان های گره خورده به هم پیوند زناشویی یک دختر و پسر را نشان می دهد.
بادام نشانه تلخ و شیرین زندگی

بادام های شکر پوش شده ای را به مهمان ها میدهند. گاهی اوقات بادام ها را برای تزیئن میز شام به طرز زیبایی در گوشه ها قرار می دهند.سپس با جعبه های کوچک و زیبای چینی یا کیسه های توری موسوم بهBOMBONIEREکه نام عروس و داماد و تاریخ عروسی شان روی آن نوشته می شود(سمبل تلخ و شیرین)به تزیئن آن می پردازند.
* جامایئکا

کیک مخصوص برای آن ها که به جشن نیامده اند.

کیک میوه ای مغذی عروسی را که به آن عصاره نیشکر افزوده اند. قاچ قاچ می کنند. و برای تمام دوستان و خویشاوندانی که قادر به حضور در جشن عروسی نیستند می فرستند.

* ژاپن

عروس این طور از شر حسود در امان میشود!

عروس و خانواده اش در روز عروسی برای تازه کردن دیدار به خانه داماد می روند. در قدیم عروس نواری مثلث شکل را روی سرش می بست که موسوم به Tsunlsolushiبود تا از شر حسادت زن های دیگر در امان و مصون باشد.

* کره

اردک سمبل حیات

چندین اردک را در جشن عروسی در جایی جای می دهند .چرا که آنها را منبع و سمبل سر زندگی و حیات تلقی می کنند.
داماد غاز میبرد.

داماد سوار بر اسبی کوتوله و سفید به خانه عروس می رود .چرا که این نوع اسب سمبل وفاداری و پای بندی است.او یک جفت غاز نر و ماده خاکستری رنگ را هم با خود به آنجا می برد .(پرندگان سمبل زندگی هستند.)






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:9 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

همه ما به نحوی مشکلات موجود در روابط با جنس مخالف را تجربه کرده ایم. همه چیز از قرارهای ملاقات شروع می شود، در این زمان هر دو طرف بهترین روحیات و خصوصیات اخلاقی خود را به نمایش می گذارند. پس از سپری شدن چند ماه، به تدریج پرده ها از مقابل دیده ها برداشته می شود، حقیقت آشکار شده و افراد خود واقعی شان را نشان می دهند.

آقایون معمولاً در مراحل اولیه ارتباط، دچار اشتباهات بسیار زیادی می شوند، ما هم اینجا هستیم تا به آنها کمک کنیم که از ?? نمونه از بدترین نوع این اشتباهات پرهیز کنند. اگر به تازگی وارد یک رابطه شده اید و یا در یک رابطه طولانی مدت قرار دارید، شاید بهتر باشد قلم و کاغذ را بردارید (و یا خودتان را راحت کنید و از روی این مقاله پرینت بگیرید.)

?- دادن قدرت بیش از اندازه به خانم

اگر مردها در رابطه قدرت بیش از اندازه ای به خانم ها بدهند (البته اگر نخواهیم بگوییم تمام قدرت) خودشان را به دردسر می ا ندازند. اگر خانم تصمیم بگیرد که شما چه زمانی باید بیرون بروید، چه موقع رابطه جنسی داشته باشید، با کدامیک از دوستانتان می توانید ارتباط داشته باشید، و حتی برای رفتن به میهمانی رنگ لباستان را نیز آنها انتخاب کنند، باید بدانید که دچار مشکلات بزرگی خواهید شد.

معمولاً این قبیل مشکلات برای آقایونی پیش می آید که تصور می کنند لیاقت داشتن خانمی، مثل همسرشان را ندارند. به همین دلیل خودشان را در جایگاهی نمی بینند که بخواهند برای رابطه تصمیم گیری نمایند. اگر شما مرد خوبی هستید و شایستگی داشتن یک همسر خوب را دارید پس باید در مورد رابطه تان بازاندیشی کنید. اگر قدرت به صورت ??-?? میان شما تقسیم شود، آنگاه مشکلات به حداقل میزان موجود خواهند رسید. به هر حال ??-?? خیلی بهتر از ??-?? است که شما حتی نتوانید خودتان را در آخرین قسمت ?? نگه دارید.

?- کنترل بیش از اندازه

هر چند پیشنهاد شده که کنترل تمام امور را در اختیار خانم نگذارید، اما در عین حال باید توجه داشته باشید که انجام این کار توسط خودتان نیز گزینه مناسبی به شمار نمی رود. چالش هایی که بر سر مسئله قدرت به وجود می آید می تواند سبب ایجاد جر و بحث و دعوا در محیط خانوادگی شود. در یک رابطه، هیچ جایی برای رقابت وجود ندارد.

زمانی که نوبت به مقوله “قدرت” می رسد هر دو طرف باید با رعایت کامل احترام، و در کمال ادب در این این مسئله با یکدیگر به گفتگو بنشینند. اغلب خانم ها به مردهای کنترل گر علاقه ای ندارند و در کنار آنها احساس ناامنی می کنند.

?- کار خوب امروز فقط تا فردا دوام دارد

خانم ها معمولاً بیشتر از حافظه کوتاه مدت خود استفاده می کنند. گل و شکلات هایی که امروز برایشان هدیه گرفته اید، نشان دهنده ی عشق شما در همین امروز هستند، فردا یک روز جدید است و شما باید به نحوی دیگر عشقتان را به آنها ثابت کنید. آقایون معمولاً اعمال محبت آمیز خود را فراموش نمی کنند و متوجه نمی شوند که خانم دیگر هیچ تمایلی به پوشیدنن لباس زیبایی که همین ? روز پیش برایشان خریده اید، ندارند.

برای اینکه یک مرد ایده آل باشید نیازی نیست از کارهای روزمره خود فاصله بگیرید، اما به هر حال برای رسیدن به موفقیت باید این امور را در ذهن داشته باید.

?- سلطه جویی و مالکیت بیش از حد

اگر همسرتان به شما بگوید که از مردهای سلطه جو، خود پسند و دیکتاتور خوشش می آید، آنوقت رابطه شما کامل خواهد بود –البته اگر اسمتان جوزف استالین باشد– در حقیقت هیچ خانمی از مردهای حسود خوشش نمی آید و دوست ندارد کسی مرتباً به او تذکر دهد که چه کاری را باید انجام دهد و چه کاری را نباید انجام دهد.

البته اصول ابتدایی موجود در روابط همیشه حاکی از این امر هستند که هدایت روابط بر عهده آقایون است. باید توجه داشت که این امر نیازمند رسیدن به بلوغ کامل فکری و پذیرش حس مسئولیت است. یک مرد هیچ گاه نباید تصور کند که همسرش از نظر روحی و یا احساسی در مکانی پایین تر از حد او قرار دارد و به همسرش مانند یکی از مایملکاتش بنگرد.

?- اجازه به دخالت خانواده یا دوستان در رابطه

در اینجا فقط یک “نه” واقعی لازم است. اگر ازدواج کرده اید و اجازه می دهید خویشاوندان سببی در روابط شما دخالت کنند، باید بگویم که شما در حال راه رفتن بر روی یک لایه ی نازک یخ هستید.

اگر خانم اجازه کنترل امور را به شما داده باشد، باز هم دوست ندارد که حرف های شما دیکته ی حرف های مادر، خواهر برادر یا پسر عموهایتان باشد. خانم ها دوست ندارند کارهایشان به آنها دیکته شود و این امر به ویژه زمانیکه از طرف یک فرد خارجی باشد، آنها را بیش از پیش ناراحت می کند.

شما همچنین نباید به خانواده همسرتان هم اجازه بدهید که در روابط شما دخالت کنند. شاید هر کس به شخصه نظری داشته باشد، اما این نظر خود زوجین است که باید مورد توجه قرار بگیرد. نباید اجازه دهید که عقاید خارجی بر روی رابطه شما تاثیر بگذارند.

?- احترام گذاشتن

او ملکه زیبای شماست، گوله نمک است، عسل، شکلات، آبنات…. بله همه این ها هست، اما در عین حال او یک انسان هم هست. به این معنا که اگر به شما احترام می گذارد، دوست دارد شما هم به او احترام بگذارید.

گاهی اوقات باید به انسان ها تنها به دلیل بودنشان احترام بگذاریم:

الف) مادر – چرا که او خانمی است که شما را به دنیا آورده و بزرگتان کرده.

ب) همه خانم ها – چرا که آنها انسان هستند و خداوند به ما گفته که با جنس مؤنث مهربان باشیم و به آنها احترام بگذاریم.

البته در کنار این احترام گذاشتن، در عذر خواهی نباید زیاده روی کنید (مگر اینکه واقعاً اشتباه از جانب شما بوده باشد) تصور نکنید که او همیشه همه ی کارها را درست انجام می دهد و همیشه شما مقصر هستید. هیچ گاه تقصیر امری که اشتباهش از جانب شما سر نزده را به گردن نگیرید.

هیچ گاه او را بر روی سکوی بلندی قرار ندهید که فراموش کند زمین کجاست. یک خانم هیچ گاه دوست ندارد با یک مرد سطحی نگر ارتباط برقرار کند.

?- کمال گرایی

اگر شما در آن موقعیتی نیستید که دلتان می خواسته (حال چه از نظر اقتصادی، علمی، یا عاطفی) مسئله ای نیست. خانم ها اغلب به آینده فکر می کنند، به همین دلیل لازم نیست که در زمان برقراری ارتباط با یک خانم، کل دنیا در دست هایتان باشد.

خانم ها به تدریج انتظار دارند که شما پیشرفت کرده و نتایج مطلوبی را بدست آورید. سعی کنید همیشه در همان جایگاه اولیه باقی نمانید؛ حتی اگر بهترین نیستید، باز هم سعی کنید به آرزوهای خود بچسبید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید.

?- انتخاب همسر تنها از روی ظاهر

این کار بسیار خطرناک است؛ اما متاسفانه بیشتر آقایون نمی توانند از آن بگذرند.

جذابیت ظاهری یکی از موارد قابل توجه است؛ به همین دلیل گاهی اوقات آقایون فراموش می کنند که مسائل مهم دیگری نیز وجود دارند. از آنجایی که آقایون تعلق به سرزمین ” تصویرگرایی” دارند، قضاوت اولیه شان بیشتر از روی شمای کلی خانم ها شکل می گیرد. پس از اینکه از نظر ظاهری به خانمی علاقمند شدند، آنوقت تازه به فکر مسائل عمیق تر می افتند که متاسفانه دیگر خیلی دیر شده.

هیچ گاه مسائل مهمی مانند: احساس متقابل، میزان سازگاری، و تفهیم دو جانبه را فراموش نکنید.

?- ارجحیت دادن دیگران نسبت به خانم

این دیگران شامل دوستان، اقوام، همکاران، حیوانات خانگی، اتومبیل شخصی و سرگرمی هایتان می شود.

کاملاً معقول است اگر بخواهید گاهی با دوستانتان بیرون بروید، و یا شاید کارهای بسیار زیادی برای انجام دادن داشته باشید؛ اما هیچ یک از این موارد نباید نسبت به مسائل خانوادگی ارجحیت داشته باشند. زمانیکه یک خانم احساس کند کسی و یا چیزی برای شما از او اهمیت بیشتری دارد، به سختی می تواند ارتبط خوبی با شماو برقرار کند.

??- مجذوب خانم های دیگر شدن

هیچ دلیل مشخصی وجود ندارد که چرا خانم ها بیشتر جذب آقایونی می شوند که نامزد دارند یا ازدواج کرده اند. اگر تصمیم به برقراری یک رابطه جدی را می گیرید، باید هر گونه شهوتی نسبت به سایر خانم ها را کنار بگذارید. نامزد و یا همسر شما نادان نیست و به خوبی متوجه می شود که چشم های شما همواره به دنبال خانم های دیگر است.

اگر خانم کم تحملی باشد و بداند که شما جذب خانم دیگری شده اید، به سرعت رابطه اش را با شما قطع می کند.

در زمان بروز چنین اتفاقی باید گوش به زنگ باشید و در مقابل آن کاملاً صبور باشید.

این هم از ?? نکته ای که به شما قولش را داده بودیم. امیدواریم این موارد به آقایونی که در رابطه خود با مشکل مواجهه هستند، کمک کند.

فقط به خاطر داشته باشید – هر مردی می تواند برای یک مرتبه دچار اشتباه شود. اگر تعداد اشتباهات او از ? بار بیشتر شود، آنوقت از کلوپ خارج می شود






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:8 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

زوج درمانی راهی است برای حل کردن مشکلات و کشمکش های زوج هایی که خود به تنهایی قادر به حل مشکلاتشان نیستند. فرایند زوج درمانی شامل زن و شوهر، و یک فرد آموزش دیده و متخصص در این زمینه است که در خصوص احساسات و افکارشان بحث می کنند.

هدف در زوج درمانی کمک به زنان و مردان است تا همدیگر را بهتر درک کنند و اگر تصمیم دارند و یا می خواهند که تغییر کنند، به آنها کمک شود تا به خواسته و هدفشان برسند.در مقاله زیر ابعاد و شیوه های مختلف زوج درمانی به صورت پرسش و پاسخ مورد بررسی قرار گرفته است.

آیا بچه ها در زوج درمانی شرکت دارند؟

خیر. زوج درمانی فقط زن و شوهر را در بر می گیرد. بچه ها به درجات مختلف در معرض مشکلات زناشویی قرار می گیرند. آنها ممکن است سراسیمه و نگران شوند و مشکلاتی از خود بروز دهند که خود این کمک می کند به بهتر شدن روابط زناشویی یا این که بتوانند بیشتر به بچه ها توجه کرده و به آنها کمک کنند.

البته درمانی که در آن والدین و بچه ها هر دو شرکت داشته باشند، خانواده درمانی نامیده می شود که بر روی روابط بین اعضای خانواده تأکید دارد تا این که فقط بر روی زوج ها کار کند. البته ممکن است در بعضی موارد بحث ها به سوی مسائل زناشویی کشیده شود که در اینجا والدین باید مراقب باشند تا بچه ها مورد بی توجهی قرار نگیرند.

معمولاً چه قبیل مشکلاتی را مردم نزد زوج درمان ها می برند؟

- مشکلات هر زوجی متفاوت است. ولی بیشترین مشکلات و شکایات رایج عبارت اند از:

الف) کاهش رابطه یا ارتباط کلامی

ب) بحث و جدل های همیشگی

ج) برآورده نشدن نیازهای عاطفی و احساسی

د) نگرانی های مالی

هـ) تضاد و اختلاف نظر بر سر بچه ها

این مشکلات در هر ارتباط زناشویی، مهم هستند. اغلب زوج ها به دنبال کمک می گردند برای این که آنها اگر بخواهند خود مشکلات خود را حل کنند نتیجه ای جز ناکامی و ناامیدی نخواهد داشت. بعضی از زوج ها خواهان کمک در زمینه بحران های زناشویی هستند مانند فقدان ظاهری محبت در خانواده یا رابطه نامشروع یکی از زوج ها با فرد دیگری، یا اتفاقات غم انگیزی مانند بیماری و یا مرگ یکی از اعضای خانواده.

درمانگرها چه کاری انجام می دهند؟

درمانگرها نفر سومی هستند که به مشکلات زوج ها گوش می دهند تا این که آنها افکار و احساسات خود را بیان کنند و همچنین به آنها کمک شود تا زمینه مشکلات و مسائل خود را روشن و معین کنند.

درمانگرهای شروع می کنند با:

?) مشکلات و این که زن و شوهر آنها را چگونه می بینند؟

?) تاریخچه ای از ارتباطات خود

?) و تاریخچه زندگی فردی هر کدام از طرفین (زوج ها)

این کار، درمانگر را قادر می کند تا تفاهم بیشتری را برقرار سازد و ارزیابی های خود از موقعیت را به بحث بگذارد و بالاخره، راهکارها و نوع درمان را مشخص کرده و پیشنهاد دهد.

درمانگر ممکن است مانند یک آرام بخش عمل کند به گونه ای که کوشش کند تا کج فهمی ها و سوءتفاهم ها در روابط بین زن و شوهر مشخص شود که نتیجه این امر، نگاه جدیدی است که آنها به رفتار و احساسات خود پیدا می کنند تا بتوانند مشکلات خود را راحت تر حل کنند.نگرانی های رایج در مورد زوج درمانی

من فکر می کنم مشکلات شخصی ام موجب تنش در زندگیمان می شود، آیا من به تنهایی باید از یک درمانگر کمک بگیرم یا هر دو با هم؟

مشکلات شخصی مانند اعتماد به نفس پایین، بیماری، استرس کاری و غیره… بر روی شریک زندگی و روابط بین آنها تأثیر می گذارد. پس معمولاً بهتر است هر دو زوج در جستجوی کمک برآیند تا این که هر زوج قادر شود، مشکلات زوج دیگر را درک کند و درمانگر نیز مشکلات را از هر دو دیدگاه بشنود و بررسی کند و سپس وی می تواند درمان فردی یا زوج درمانی را پیشنهاد دهد.

اگر من به کمک احتیاج داشته باشم، به این معنی است که من دیوانه یا روانی ام؟

جستجوی کمک برای مشکلات شخصی یا مشکلات زناشویی به معنی بیماری های روانی نیست. آن به معنی بالغ شدن و یا آماده شدن برای اداره کردن مسائل و مشکلات است، که اگر بدون حل باقی بماند ممکن است به استرس های قوی تر و یا از هم پاشیدن زندگی منجر شود.

اگر همسر من رفتن پیش درمانگر را رد کرد، من چه باید بکنم؟

زوج ها معمولاً باید همدیگر را به مشارکت تشویق کنند حتی اگر در گذشته مخالف بوده و رد کرده اند. موافقت و تفاهم بر سر رفتن نزد درمانگر می بایست به گونه ای از طرف همسر احساس شود که یعنی «تو درست می گویی و من تقصیر دارم» به ویژه اگر پیشنهاد طوری باشد که او را عصبانی می کند. استرس و نگرانی شما در مورد زندگی و روابطتتان، همسرتان را به فکر وا می دارد. اگر یکی از دو زوج احساس کند که مسئله جدی است درصدد گرفتن کمک برمی آید.

آیا این که ما نیاز به زوج درمانی داریم، به این معنی است که زندگی ما از هم پاشیده است و روابط ما قطع شده است؟

خیر، در جستجوی کمک برآمدن نشانه شکست نیست. بهتر است قبل از این که مشکلات بزرگتر شوند، تقاضای کمک کنیم. که نتیجه آن بستگی به یک سری عوامل دارد.

? عامل مهم در این زمینه:

? – چقدر و تا چه اندازه زوج ها حاضرند بر روی مشکلاتشان کار کنند؟

? – روابط درست برای آنها تا چه اندازه ای مهم است؟






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:8 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

پس از مطرح کردن معیارهای انتخاب همسر ، سؤالی که در ذهن همه افراد مطرح می شود این است که چگونه می توان قبل از ازدواج به خصوصیات روحی و روانی همسر پی برد؟ و آیا می شود با رعایت موازین شرعی و عرفی، شخصی را قبل از ازدواج شناخت؟
خواستگاری در درجه اول احترام و اکرام به جنس مؤنث است.

جواب این سؤال تا حدودی مثبت است به شرطی که عاقلانه با موضوع برخورد شود. به پسران جوان توصیه می کنیم، دقت کنید شخصی را که برای ازدواج انتخاب می کنید، آیا شخصیت اجتماعی، یعنی مجموعه حرکات، رفتارها، آدابِ معاشرت و برخورد اجتماعی اش با عقاید شما همخوان هست یا خیر؟ اگر همخوانی وجود داشت تحقیقات جزیی در مورد خانواده اش به عمل آورید و خانواده او را با خانواده خود از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی مقایسه کنید، اگر در یک ردیف بودید به خواستگاری بروید.

دختر خانم های جوان باید ابتدا تحقیقات جزیی در مورد خواستگارشان به عمل آورند اگر در کلیات مانند وضعیت اقتصادی و اجتماعی، موقعیت شغلی و تحصیلی، فرد مورد نظرشان با آنها همخوان است، اجازه دهند خواستگار به خانه آنها بیاید.

تاریخچه خواستگاری به قبل از میلاد مسیح برمی گردد. خواستگاری از طرف مردان انجام می شده. به عبارت دیگر مرد به خواستگاری زن می رود، و این امر به خاطر تفاوت های روان شناختی زن و مرد است، خواستگاری در درجه اول احترام و اکرام به جنس مؤنث است.

زمانی که به خواستگاری می روید و یا از شما خواستگاری می شود، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می مانند. عده ای با لباس های نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری می روند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمی گذارد. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب و جلف ، ذهنیت های بدی را رقم می زنند.

هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانید دیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید.

در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید. بهتر است به عنوان اولین سؤال از فرد مقابل بخواهید خودش را کامل معرفی کند؛ به عبارت دیگر از او بخواهید خلاصه ای از گذشته زندگیش برای شما بگوید خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح نمایید.سرگذشت و بیوگرافی شامل این موارد می شود: معرفی کامل نام و نام خانوادگی، شغل، سن، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات هر یک از آنها، وضعیت شغلی و تحصیلی و سنی دیگر افراد خانواده، و این که شما در چه خانواده ای و با چه شرایطی بزرگ شدید و مسائل خاص زندگی شما در گذشته چگونه بوده است.

در هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانیددیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید. بپرسید نگرش شما راجع به مذهب چیست؟ مذهب چقدر در زندگی شما نقش دارد و تا چه اندازه به آن اهمیت می دهید؟ و بعد متقابلاً دیدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح نمایید و دقیقاً نگرش خود را در این مورد تشریح نمایید؛ اگر برای مثال در مورد احکام مقید هستید و علاوه بر واجبات، مستحبات را نیز رعایت می کنید، این مورد را حتماً تذکر دهید و با نگرش ها و احساسات فرد مقابل مقایسه نمایید.

مطلب دیگری که می توانید سؤال کنید نگرش مخاطب شما راجع به مسائل اقتصادی و نحوه درآمد است، در اینجا شغل خود و میزان درآمد ماهیانه خود را مطرح کنید؛ بلوف نزنید، آنچه واقعاً هست را بگویید.

خانم ها نیز باید از خواستگارشان سؤال کنند به نظر شما یک زن و همسر ایده آل چگونه فردی می تواند باشد و بعد صفات مطرح شده را با خصوصیات و ساختمان روانی خود مقایسه کنند، اگر ناهمخوانی یافتند باید بگویند این ویژگی ها را ما نداریم و یا اصلاً با ساختمان روانی ما بیگانه است، خانم ها حتماً سؤال کنند انتظار مرد مورد نظرشان از آنها چیست، به نظر آنها زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست نماید. نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست.

امکانات مالی خود را توضیح دهید، اگر توان مالی شما در شرایط فعلی بیشتر از امکانات موجود نیست این مورد را نیز تذکر دهید و سپس نظر دختر خانم را در این مورد بخواهید، ببینید ایشان چه مقدار پول را برای داشتن یک رفاه نسبی لازم می دانند، و اگر خواسته های ایشان با درآمد شما همخوان نیست موضوع را مطرح و روی آن تأکید نمایید،

وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست ندهید.همیشه برای بهتر شدن زندگی تلاش کنید ولی قول های نابه جا ندهید. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر، در مورد مسائل مادی و اقتصادی باید موقعیت اقتصادی هر دو خانواده را با یکدیگر مقایسه کنید. فراموش نکنید بسیار مهم است که دختر و پسر از یک ردیف اقتصادی با یکدیگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعی اصلاً صلاح نیست.

یکی دیگر از مطالبی که حتماً باید در جلسه خواستگاری پرسیده شود،ارزش های خانوادگی است. باید بفهمید در خانواده فرد مقابل چه چیزهایی ارزش است. اگر در خانواده شما تحصیل جایگاه مهمی دارد و خانواده برای تحصیلات و فرد تحصیل کرده ارزش زیادی قائل هستند، ولی در خانواده شخص مورد نظر شما هیچ بهایی به تحصیل و تحصیل کرده داده نمی شود، جای تأمل دارد؛ باید اندکی دست نگه دارید. یا چنانچه در خانواده شما حجاب و رعایت کردن آن بسیار مهم است و یکی از ارزش های حساس در خانواده به شمار می رود ولی در خانواده طرف مقابل حجاب کم رنگ است و یا اصلاً جایگاهی ندارد و در عوض پول مهمترین ارزش است، در اینجا شما با یکدیگر همخوانی ندارید.

بعد از بررسی نگرش های فرد مقابل راجع به مذهب و مسائل اقتصادی و ارزش های خانوادگی، نوبت به بررسیارزش های درون فردی می رسد. در اینجا افکار، عقاید، ایده آل ها و علائق را به طور کاملاً جزیی مطرح کنید. آقایان حتماً از خانم ها بپرسند، به نظر آنها یک مرد ایده آل چگونه فردی است، و چه شرایطی باید داشته باشد؟ اگر خصوصیاتی را که خانم مطرح می کند در وجود شما نیست سریعاً اعلام نمایید این خصوصیات فردی مورد نظر شما، در ما نیست و یا اصلاً نمی توانیم اینگونه باشیم.

خانم ها نیز باید از خواستگارشان سؤال کنند به نظر شما یک زن و همسر ایده آل چگونه فردی می تواند باشد و بعد صفات مطرح شده را با خصوصیات و ساختمان روانی خود مقایسه کنند، اگر ناهمخوانی یافتند باید بگویند این ویژگی ها را ما نداریم و یا اصلاً با ساختمان روانی ما بیگانه است، خانم ها حتماً سؤال کنند انتظار مرد مورد نظرشان از آنها چیست، به نظر آنها زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست نماید. نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست. اگر خانم ها در شرایط فعلی شاغلند و به شغلشان نیز علاقه مند هستند و کار کردن برایشان اهمیت دارد، ولی احساس می کنند خواستگارشان نظر چندان مساعدی نسبت به شاغل بودن زن ندارد باید به این نکته تأکید شدید کنند، حتی در صورت لزوم آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.

فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت وی جستجو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید در مقابل ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی را که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید مثبت حساب کنید. و سپس آنها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید.

مسئله دیگری که باید در خواستگاری مطرح شودبرنامه های فعلی و برنامه های آینده است. وضعیت فعلی تان را کاملاً مشخص نمایید، برنامه های آینده را نیز حتماً مطرح کنید. اگر قصد ادامه تحصیل دارید این نکته را تذکر دهید. اگر قصد جا به جایی و مسافرت خارج از کشور دارید، باید قبل از ازدواج مطرح نمایید. اگر بیماری های جسمانی خاص دارید، و یا قبلاً در زندگی شما اتفاقی افتاده است (احتمالاً نامزدی یا عقد داشته اید و ناموفق بوده است و یا مسائل مشابهی داشته اید) آنها را پنهان نکنید قبل از این که همسرتان از دیگران بشنود و نسبت به شما بی اعتماد گردد خودتان مطرح نمایید؛ در این صورت وجدان راحتی نیز خواهید داشت.

شاید همه این مطالب را در جلسه خواستگاری نتوان مطرح کرد، هیچ اشکالی ندارد تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط به این که حسن نیت داشته باشید. بعد از این که طی جلسات خواستگاری اطلاعات لازم را دریافت کردید و نکته ای بر شما مبهم نماند، زمان ارزشیابی و تجزیه و تحلیل فرا می رسد. در اینجا فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت وی جستجو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید در مقابل ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی را که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید مثبت حساب کنید. و سپس آنها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید. گاهی اوقات یک مورد منفی به تمام موارد مثبت می چربد مثلاً فرد مورد نظر تحصیلات و شغل خوب دارد از خانواده خوب و نجیب و موقعیت اقتصادی اش نیز مناسب است، اخلاق خوبی هم دارد ولی معتاد است. در این شرایط باید دست نگه داشت و برای ازدواج عجله نکرد و یا این که شرایط زندگی خوب است ولی شغل غیرقانونی دارد. مسلماً زندگی با چنین شخصی سراسر اضطراب خواهد بود.

پس از آنکه ارزشیابی انجام شد و وجوه اشتراک و تفاهم زیاد بود باید تحقیقات کامل، در محل زندگی و محیط کار در مورد چگونگی رفت و آمد با دوستانش و دیگر موارد به عمل آید عده ای معتقد به انجام تحقیق قبل از ازدواج نیستند و می پندارند افرادی که از آنها تحقیق می شود اگر گرایش و نظر خوب به فرد داشته باشند همه چیز را مثبت جلوه می دهند و اگر با فرد مورد نظر مشکل داشته باشند وی را آدمی منفی ارزیابی می نمایند و واقعیات را مطرح نمی کنند. در صورتی که در واقع چنین نیست. اگر از تعداد زیادی تحقیق به عمل آید حداقل نتیجه اش این خواهد بود که به شما می گویند آیا این فرد قبلاً ازدواج کرده است یا خیر؟ و آیا اینها خانواده جار و جنجالی هستند یا خیر؟ آیا برخورد اجتماعی خوبی با مردم دارند یا نه؟ بنابراین تحقیق بدون منفعت هم نیست؛ شناخت شما را نسبت به همسر آینده و فرد مورد نظر افزایش می دهد.

پشتوانه تمامی مسائل گفته شده، توکل به خدای متعال و قادر مطلق است. در صورتی که تشابهات زیاد و تحقیقات انجام شده، مثبت بود با توکل بر خدا ازدواج کنید. ان شاءا… زندگی خوب و سرنوشت خوبی در انتظار شما خواهد بود.

در اینجا نکته ای قابل ذکر است و آن این که، هر ازدواجی علیرغم تمامی دقت هایی که برای آن به عمل آید و با رعایت کلیه ملاک ها و معیارهای گفته شده، باز هم حدود بیست درصد ریسک دارد. و این ریسک به خاطر جنبه های ناشناخته آن است یا پیش بینی هایی که به وقوع پیوسته است یا خلاف تصور بوده است و به خاطر مسائلی بوده که قبل از ازدواج سؤال و مطرح نشده اند و یا اگر پرسیده شده اند جواب صحیحی برای آنها دریافت نکرده اند. بنابراین رعایت کردن معیارهای ازدواج ، تضمین صد در صد برای ازدواج موفق را همراه ندارد ولی در بسیاری از مواقع از به وجود آمدن مشکلات پس از ازدواج جلوگیری می کند و از تنش ها و ناراحتی های درون خانوادگی پس از ازدواج می کاهد.

سخنی با خانواده ها

بعضی از خانواده ها مقیدند بلافاصله پس از یک جلسه خواستگاری، تکلیف دختر و پسر مورد نظرشان مشخص شود و موافق نیستند خواستگاری به چندین جلسه موکول شود. به این دسته خانواده ها متذکر می شویم انتخاب همسر و ازدواج نیاز به مطالعه و شناخت دارد و این شناخت در یک جلسه خواستگاری مثلاً یک ساعته مقدور نیست. بنابراین اگر دختر و پسر به قصد ازدواج می خواهند با یکدیگر صحبت بیشتری داشته باشند ، خانواده ها باید در این مورد قدری انعطاف به خرج دهند:شناخت لازمه زندگی است. نگرانی این نوع خانواده ها به خاطر قضاوت مردم و آشنایان است در صورتی که مردم، آشنایان و همسایگان هم نظر منفی راجع به خواستگاری کردن از دختران ندارند. پسری هم که به قصد خواستگاری وارد خانه شما می شود حریم خانه برایش اخلاق ایجاد می کند و این امر بسیار بهتر از آن است که دختر و پسر در خارج از محیط خانه و دور از اطلاع خانواده ها رفت و آمد داشته باشند و تصمیمات نسنجیده بگیرند و یا معضلات اخلاقی به وجود آورند






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:7 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
برای موفقیت و شادکامی در ازدواج نمی‌توان راهنمایی‌های مخصوصی را در نظر گرفت، با این وجود این پیشنهادات لازم و ضروری به نظر می‌رسد.
?- قاعده طلایی اول: همسر خود را گرامی بدارید. ازدواج یعنی اعلان استقلال، هنگامی که ازدواج می‌کنید قول می‌دهید که در مشقت و راحتی، فقر و ثروت و سلامتی همسر خود را دوست و گرامی بدارید. عشق شما به یکدیگر بر پایه زندگی زناشویی استوار می‌باشد. لذت عاشق سرور و خوشحالی معشوق است. همسر خود را گرامی بدارید و عقد ازدواج را محکم کنید. زن و شوهر با طناب بسیار محکمی به هم متصل هستند. رشته‌های بسیاری این طناب را به وجود می‌آورند که از همه مهم‌تر رشته عشق و علاقه‌ای است که نسبت به یکدیگر ابراز می‌دارند. رشته‌های دیگری چون رشته علایق مشترک، تجربیات مشترک، وفاداری مشترک و تشریک مساعی در زندگی لازم است. هر چه رشته‌های این طناب محکم تر باشند، ازدواج نیز باثبات‌تر خواهد بود. پس رشته‌هایی درست کنید که هرگز گسیخته نشوند.
?- قاعده طلایی دوم: وقتی ازدواج می‌کنید با همسر خود چون یک روح در دو جسم باشید. پس از ازدواج به والدین خود متکی نباشید، بلکه باید با زن خود روح جدیدی را به وجود آورید. به پدر و مادر خود احترام بگذارید. خانواده‌ای جدا بسازید و شانس موفقیت زیادی در زندگی به وجود آورید.
?- قاعده طلایی سوم: فن عشق‌ورزی را بیاموزید. هماهنگی سبب ایجاد علاقه زناشویی می‌شود. در روابط خود احساسات و عواطف را توام سازید. هر چه روابط شما هماهنگ‌تر باشد شانس موفقیت شما نیز بیشتر خواهد بود.
?- قاعده طلایی چهارم: خود را برای پدر و مادر شدن آماده کنید. درباره حقایق مربوط به پدر شدن اطلاعات کسب کنید، سلامتی روحی و جسمی اطفال شما بستگی به دقت‌های اولیه شما دارد. هر چه توجه و دقت شما بیشتر باشد سلامتی آنها بهتر تامین می‌شود برای آنها زمینه مستعدی تهیه کرده و مقدمه خوبی برای زندگی آنها به وجود آورید.
محیط خانواده، بهترین مکان برای تربیت کودک است. کودکانی که عضو خانواده‌های مهربان و فداکار هستند از نظر روحی بهتر تربیت می‌شوند. بهترین آمادگی جهت پدر و مادر شدن، ازدواج حقیقی است.
?- قاعده طلایی پنجم: در زندگی زناشویی بردبار و صبور باشید! هرگاه بخواهید به تنهایی حرکت کنید هر کجا بخواهید قدم می‌گذارید ولی هنگامی که با یک نفر دیگر هستید قدم‌های شما باید با او هماهنگ باشد. در ابتدای کار ممکن است پای یکدیگر را لگد کنید ولی سپس تجربه‌ کسب می‌کنید که چگونه خود را با یکدیگر هماهنگ سازید. در ازدواج نیز برای ایجاد هماهنگی جسمی و روحی گذشت زمان لازم است، برای موفق شدن باید صبور و بردبار باشید.
خویشاوندان زن و شوهر نیز باید صبور باشند و برای ایجاد چنین صبر و شکیبایی گذشت زمان لازم است، وقتی که دختری عاشق پسری می‌شود نمی‌تواند الزاما مادر او را یا پدرش را دوست بدارد.
عروس و داماد نمی‌توانند خیلی سریع با زندگی داخلی همسرشان پیوستگی ایجاد کنند! برای حل و فصل این موضوع زمان برای درک، فهم و شعور لازم است.
?- قاعده طلایی ششم: ریشه ازدواج خود را محکم سازید! به زندگی زناشویی مانند گیاه باید توجه کرد، به خصوص زمانی که هنوز تازه و نورس است ریشه آن را باید با اندیشه مشترک، دقت و توجه، مهر و محبت و بالاخره حس‌ تفاهم که به منزله خورشید و باران هستند سیرآب و تقویت کرد. به یکدیگر ابراز علاقه کنید، به هر شکلی که می‌توانید احساسات خود را به یکدیگر نشان دهید.
ممکن است عشق از گفتار عمیق‌تر باشد ولی گاهی با محبت نمایان می‌گردد. روابط زناشویی را پرورش داده و آن را برویانید. برای توجه به گیاه باید علف‌های هرز را چید.
هرگاه علف‌های هرز رشد و نمو کنند، گیاه مزبور پرورش نیافته و خشک می‌شود!
چنانچه علف‌های هرز را سریعا از بین ببریم، گیاه رشد کامل خود را به دست می‌آورد. در ازدواج نیز علف‌های هرز را به محض پیدایش از بین ببرید. بگذارید گیاه ازدواجتان آن طوری که شایسته است، رشد و نمو نماید.
?- قاعده طلایی هفتم: در صورت لزوم با افراد مطلع مشورت کنید. مشورت درباره ازدواج به منزله هنر و علم اجتماعی ظهور کرده است.
پزشکان، صاحب‌نظران علوم اجتماعی، متخصصین تعلیم و تربیت و مشاوران ازدواج خود را برای چنین وظیفه اجتماعی آماده می‌سازند و مشاور مطلع به شما بصیرت و ادراک کافی داده و شما را از بیماری‌های زناشویی و اختلالات روانی که ممکن است هیچ کدام از شما آگاهی و بینش بر منابع کشمکش‌های خود نداشته باشید آگاه می‌سازد زیرا علت بعضی از نارضایتی‌ها واضح و آشکار نمی‌باشد. ممکن است یک بحث جزئی مربوط و منوط به حسن عدم امنیت، آرزوی قدرت و محرومیت جنسی باشد.
اگر شما قادر به حل موضوع نباشید، مشاور شما آن را حل خواهد کرد. از دیگران راهنمایی بخواهید و بر شانس موفقیت خود در زندگی زناشویی‌تان بیفزایید.
?- قاعده طلایی هشتم: از قوانین هشتگانه طلایی پیروی کنید!
با همسر خود همان طور رفتار کنید که میل دارید او با شما رفتار کند. از احساسات یکدیگر مطلع بوده و به احتیاجات دیگری توجه داشته باشید. ببخشید، همان طور که میل دارید بخشیده شوید. از جسارت، اهانت و بی‌‌وفایی بپرهیزی





تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:7 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

ازدواج به عنوان سنتی پسندیده در تمامی جوامع در طول تاریخ از جایگاه خاصی برخورداربوده است . شروع زندگی مشترک روزنه ای بر ارضای نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی می باشد ، با این حال بنا به دلایل متعدد امروزه بسیاری از ازدواجها به طلاق منجر می شود .

انگیزه های افراد برای تشکیل زندگی مشترک، متعدد است ، بعضی از این انگیزه ها به دلیل ناهمخوانی با واقعیتهای زندگی زناشویی محکوم به شکست می شود . در این مطلب سعی ما بر این است تا به به انگیزه هایی که احتمالا به شکست در زندگی مشترک(طلاق) منجر می شود ، نظری افکنده بیفکنیم .

?- ازدواج به منزله پاسخی به منتهای خانواده:
ازدواج در بسیاری از خانواده ها به عنوان یک سنت محسوب می شود، خصوصاً زمان ازدواج فرزندان ، در تعدادی از خانواده ها از قواعد خاصی تبعیت می کند . مثلاً بعضی از والدین اعتقاد دارند که فرزندانشان در سنین پایین تشکیل زندگی مشترک دهند . با توجه به مشکلات متعددی که در مسیر یک زندگی مشترک وجود دارد تبعیت از این باورها مخاطراتی را برای فرزندان امروزی به دنبال خواهد داشت .

?- ازدواج به منظور فرار از تنهایی:
انسان موجودی اجتماعی است ودروجود او تعامل با دیگران در ارضای نیازهای انسانی سهم شایسته ای دارد . به همین خاطر بسیاری از افرادی که بنا به دلایل متعدد ، تنها زندگی می کنند و یا در عین حال که با خانواده خود زندگی می کنند احساس تنهایی می نمایند . گاهی برای کنار آمدن با این خلأ احساسی، به فکر تشکیل زندگی مشترک می افتند. به طور قطع ازدواج راهی به سوی تعامل، تبادل احساسات و همدردی محسوب می شود و این فرآیند به ایجاد رضایت در انسانها از زیستن با هم می افزاید. اگر احساس تنهایی ، ناشی از ضعف مهارتهای اجتماعی فرد در تعامل با دیگران باشد و یادلایل شخصیتی و ابتلاء فرد به اختلالات روانی سبب به وجود آمدن چنین حالتی در او شده باشد ، در چنین شرایطی ازدواج راه حل مناسبی برای کنار آمدن با این احساس نیست.

?- ازدواج به منظور جبران کمبودهای شخصی:
گاهی افرادی که در شرایط سختی زندگی می کنند و امکانات موجود نیازهای ایشان را ارضا نمی کند ، برای جبران این خلاء ، اقدام به ازدواج می کنند. مثلاً دختری که در یک خانواده فقیر زندگی می کند ، ممکن است پیشنهاد ازدواج با یک فرد ثروتمند را به راحتی قبول کند .

?- ازوداج به خاطر ارضای نیاز جنسی:
ازدواج در جامعه ، شیوه پسندیده ای در جهت ارضای نیازهای جنسی است . با این حال ارضای این نیاز در جامعه ، منوط به ازدواج نمی باشد . متاسفانه در جامعه ما ازدواج برای جوانان به دلیل مشکلات عدیده، بسیار دشوار شده است ، همچنین عدم وجود شرایط خاص برای حل نیازهای غریزی افراد از طریق شرعی و قانونی ، تبعات خاص یا زمینه پژمردگی احساسات غریزی را به وجود آورده و یا این نیاز را به سمت و سویی غیر از جهت اصلی آ ن منحرف ساخته است . این بن بست مضاعف ، موجب می شود که تعدادی از جوانها به دلیل فشار غرایز جنسی ، تن به مسئله ازدواج بدهند و این وضع در کوتاه مدت به دلیل مهیا نبودن سایر عوامل به جدایی زوجین منتهی می گردد .

?- ازدواج به منظور داشتن فرزند:
دربعضی اوقات ، ازدواج به عنوان راهی برای والد شدن محسوب می شود . برخی به خاطر نیاز غریزی به داشتن فرزند و ارضای این نیاز به ازدواج گرایش پیدا می کنند . چنین انگیزه ای بدون در نظر گرفتن سایر عوامل در تشکیل زندگی مشترک تبعات منفی را به دنبال دارد .

?- پذیرش انتظارات اجتماعی:
امروزه در رسانه های گروهی جامعه ما ، به طور مستقیم و غیر مستقیم، تلاش برای ورود جوانها به زندگی مشترک دیده می شود، چنین روندی بدون در نظر گرفتن ملاحظات متعدد، گاهی به گرایش جوانها به ازدواج و در نهایت به دلیل فراهم نبودن شرایط لازم جهت ادامه زندگی مشترک ، به جدایی زوجین منتهی می شود .

?- رفع مشکل بیکاری:
درجامعه ما بنا به دلایل متعدد، از جمله شرایط استخدام در برخی از مشاغل، متاهل بودن ِ متقاضی است . لذا گاهی این شرایط موجب شکل گیری ازدواج در بین جوانها می شود که در بعضی اوقات به دلیل تداوم بیکاری و عدم کسب شرایط مناسب ، موجب جدایی زوجین می گردد .

?- ازدواج به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر:
گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک ،عشق به فرد مقابل و نیاز روان شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست ؛ بلکه وی وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر می شود . مثلاً خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند ، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج با وی ازدواج کند ولی بعد از ورد به کشور خارجی ، در مدت کوتاهی از شریک زندگی اش جدا می شود .

?- ازدواج به خاطر بالارفتن سن:
امروزه ، بنا به دلایل متعدد، سن ازدواج در بین جوانها بالا رفته و این مشکل خصوصاً برای دختران جامعه به خاطر مسائل فرهنگی استرس های متعددی را به دنبال داشته است . لذا گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی، از دست دادن زیبایی، از دست دادن والدین، کاهش شور زندگی و …. صورت می گیرد . در چنین فضایی امکان سازگاری با مشکلات زندگی ، ضعیف بوده و در نهایت ضریب ریسک این ازدواجها بالا می باشد .

??- ازدواج به خاطر نجات یک انسان:
گاهی انگیزه فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهایی، فشارهای زندگی ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و دلایل دیگراست. مثلاً دختری که وابستگی شدید به پسری دارد ، مسئولیت زندگی وی از جمله کار، مسکن و مسائل مالی را می پذیرد . چنین انگیزه هایی بعد از مدتی کوتاه رو به خاموشی می رود و در نهایت زندگی مشترک را با بحران مواجه می سازد .

??- ازدواج به خاطر رفع بحران:
گاهی ازدواج به دلیل آسیب دیدگی جنسی ناخواسته، اتفاق می افتد. به این معنی که طرفین برای حمل این مشکل به ازدواج تن می دهند، چنین شرایطی بدون آمادگی لازم جهت ورود به این فضا، مخاطراتی را به دنبال دارد که در نهایت حداقل آن احساس به تله افتادن و حس اجبار به ازدواج با یکدیگر است . چنین شرایطی خطر پذیری فزاینده ای برای ادامه زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد .

??- ازدواج به خاطر فرار از مشکلات خانوادگی :
گاهی انگیزه افراد برای ازدواج به دلیل دوری آنها از محیط استرس زای خانواده از جمله درگیری والدین، اعتیاد والدین، سوء رفتار جسمی و جنسی، بی توجهی، طرد و خشونت و موارد دیگر است . در چنین شرایطی افراد آمادگی روان شناختی لازم جهت ارزیابی متقابل را نداشته و در نهایت احتمال آسیب زا بودن این رابطه بالا می باشد .

??- ازدواج به خاطر عشق:
گاهی دو نفر ، چنان علاقه ای به یکدیگر پیدا می کنند که گمان می برند به راستی عاشق هم هستند . وقتی هیجان ، با سرعت چشمگیری در روابط پیش برود ، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود پیش نمی رود، زیرا وقت کافی برای این امر وجود نداشتهاست.صراحت ، صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه محکم است احتیاج به زمان دارد . یک آشنایی سریع، هر چقدر هم که هیجان آور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری به بار می آورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی اشتباه می شود ، به همین دلیل ازدواج هایی که در کوتاه مدت اتفاق می افتند ، مخاطراتی را به دنبال خواهند داشت .

??- ازدواج به خاطر فرار از یکنواختی زندگی:
گاهی افراد بدون آگاهی و آمادگی لازم وارد یک زندگی مشترک می شوند و پس از مدتی احساس از دست دادن آزادیهای فردی و یا احساس در دام افتادن می کنند، ازدواجهایی که درآن انگیزه مزه کردن زندگی مشترک ، بدون توجه به سایر مؤلفه ها وجود دارد ، اغلب مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت .

??- ازدواج به دلیل برداشت غلط از مفاهیم :
افراد در دوران نامزدی ممکن است به فاش سازی مسائل شخصی خود بپردازند که گاهی بی توجهی به محتوای مطالب ابراز شده مشکلاتی را به دنبال دارد . مثلاً مردی به نامزدش می گوید که اعتیاد دارد ؛ اما زن می گوید چون با صداقت این موضوع را گفته من همسر او می شوم و بعد از ازدواج این مسائل ایجاد مشکل خواهد کرد.

??- ازدواج به مفهوم پذیرش جبر:
تعدادی از جوانان، خصوصاً آنهایی که نگرشهای سنتی دارند گاهی ازدواج با فرد مقابل برایشان موضوعی از پیش تعیین شده محسوب می شود . در جامعه ما ، گاه این فرآیند با عنوان«قسمت» شناخته می شود، لذا این تصور وجود دارد که خواستگار فرد در واقع شخصی است که انگار مقدر شده است با او زندگی کند . چنین طرز تفکری جزء آسیبهای پیش از ازدواج محسوب می شود .

??- دوران کوتاه نامزدی:
دوران نامزدی حداقل ، شرایطی را برای آگاهی زوجین از هم فراهم می آورد . تعدادی از افراد در این دوران متوجه تفاوتهای بسیاری بین خود و فرد مقابل می شوند یا در این دوران متوجه ناراحتی و یا مبتلا بودن فرد به یک اختلال روانی یا وابستگی او به مواد مخدر می شوند ، اما به رغم وقوف به این مسائل ، بنا به دلایل فرهنگی از جمله اینکه به هم خوردن نامزدی را مساوی با بی آبرویی و از دست دادن حیثیت خود قلمداد می کنند تن به ازدواج می دهند چنین تجاربی در زندگی مشترک، بسیار بحران زا بوده و احتمال جدایی زوجین قابل پیش بینی است .

??- در کل احتمال آسیب زا بودن ازدواج افراد با شرایط زیر قابل پیش بینی است :
-ازدواج دو فرد با فرهنگهای کاملاً متفاوت.

-ازدواج در سنین پایین زیر ?? سال

-تفاوت سنی زیاد بین زوجین مثلاً ??تا??سال

-بالاتر بودن سن دختر از پسر ( زن از مرد)

-ازدواج یک مرد با زنی بیوه یا مطلقه

-ازدواج دختر با مردی که از ازدواج پیشین خود فرزندی دارد .

-ازدواج دو فرد مطلقه که دارای فرزندان بزرگسال می باشند .

-ازدواج افرادی که فاصله طبقاتی بسیار زیادی با هم دارند .

-ازدواج دختری برخوردار از تحصیلات دانشگاهی با پسری که از لحاظ تحصیلی پایین است .

-ازدواج با فرد معتاد به مواد مخدر

-ازدواج با شخصی که قبلاً ازدواج های متعددی داشته است .

-ازدواج با فردی که خانواده اش شدیداً مخالف این وصلت هستند .

-ازدواج بدون داشتن اطلاعات کافی از موقعیت فردی ، خانوادگی و اجتماعی شخص مقابل .

-ازدواج با فردی که ثبات شغلی نداشته و به دلیل مسائل شخصیتی خاص ، قادر به سازگاری در محیط کار نیست .

-ازدواج با دختر یا پسری که هنوز دانشجو است و از ثبات اقتصادی، شغلی و فکری لازم برخوردار نمی باشد .

??? ازدواج به خاطر جذابیت ظاهری:اهمیت جذابیت جسمانی به عنوان یک عامل مهم در دوستی ها و مناسبات اجتماعی، غیر قابل انکار است . به نظر می رسد افرادی که جذابیت ظاهری دارند ، رفتارهای پسندیده تر و ویژگیهای شخصیتی زیبایی هم داشته باشند . به خاطر چنین تصوری ، تعداد زیادی از دختران و پسران مجذوب جذابیت جسمانی هم می شوند . زمانی که اهمیت این عامل درمعیارهای افراد برای تشکیل زندگی مشترک بدون توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی افراد لحاظ می شود ، ضریب خطر پذیری چنین ازدواجهایی نیز طبیعتاً بالا خواهد رفت .

در پایان باید به نکته اشاره کنیم ، که مسائل مطرح شده فوق به صورت مطلق تأثیر گذار نبوده و موارد استثنا هم وجود دارد .

دوست عزیز! امید واریم با توجه به مطالب ذکر شده ، بتوانی برای زندگی آینده خویش، انتخابی صحیح داشته باشی






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:6 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

شاگردی از استادش پرسید: عشق چست؟

استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاوراما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.استاد پرسید:چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد:هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم

استاد گفت: عشق یعنی همین

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟

استاد به سخن آمد که:به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت:به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم

استاد باز گفت:ازدواج هم یعنی همین






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:5 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

جنبه عاطفی ازدواج برای زنان بیش از مردان تاثیر گذار است . به عقیده مشاوران خانواده از نظر زنان همسر به معنی امنیت , حمایت , قدرت و فرد صمیمی برای در میان گذاشتن احساسات و افکار است .به گزارش واحد مرکزی خبر از دید زن , شوهر کسی است که با او می توان هر آنچه را با دیگران حتی والدین و خواهر و برادر نمی توان تقسیم کرد در میان گذاشت و به معنی واقعی کلمه شریک شد.
در عین حال شوهر کسی است که پدر فرزندان اوست پس نقش او در هماهنگ ساختن این نقش ها بسیار است.بیشتر این نقش ها برای زن از نقطه نظر احساسی حائز اهمیت است.اگر شوهر از این امر طبیعی آگاه نباشد و سعی نکند به همسرش اطمینان خاطر دهد که زندگی مشترک آنان در اولویت است مشکلا تی برای زن ایجاد خواهد شد.

زن در افکار و روحیات خود دچار استرس و تنش شده و به تدریج به انواع بیماری های جسمی و روحی هر چند خفیف دچار می شود.وقتی او وابسته به شوهر باشد اما احساس راحتی و آرامش خاطر نکند از نظر امنیت به ویژه امنیت مالی نیز احساس ناامنی خواهد کرد.هر چقدر هم زن به والدین , خواهر و برادر و دوستان و آشنایان نزدیک باشد وقتی احساس کند شوهرش از نظر روحی نزدیک به او نیست احساساتی از قبیل خشم , تاسف و نارضایتی بر او مسلط شده و به روحیه او لطمه می زند.

حتی اگر بسیاری از افراد به او احترام بگذارند از آنجا که وقتی همسرش دور و بر اوست احساس اعتماد به نفس بیشتری می کند درغیر این صورت این احساس دچار ضعف می شود و احساس می کند نیاز به تایید و تحسین را از جانب افراد دیگری دریافت کند که همین امر موجب بسیاری از دلسردی ها و دلزدگی ها از زندگی مشترک خواهد شد .






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:4 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
پیدا کردن مرد ایده آل زندگی یکی از حیاتی ترین مسائل در زندگی بعضی از خانم هاست. آنها همواره امیدوار به یافتن او هستند. به عنوان مژده ای به این خانم ها باید بگویم که نگران نباشید، مرد ایده آل وجود دارد و شما می توانید پیدایش کنید. البته همه ی ما در زندگی هدف ها، جاه طلبی ها و آرزوهای کوچک و بزرگ داریم. همین هدفهاست که ما را مشغول نگاه می دارد. این سال ها عبارات مرد ایده آل و زن ایده آل بسیار استفاده می شوند. همه ی ما برای این مرد ایده آلمان لیستی از خصوصیات تهیه می کنیم.

بیشتر ما بدی های خودمان را نادیده می گیریم و انتظار داریم که مرد ایده آل از راه برسد و دستمان را بگیرد. با خود فکر می کنیم که لیستی که ما تهیه کرده ایم خیلی کوچک و ناچیز است. در طول سالیان سال، مردم در این زمینه ها خبره تر شده اند. می دانند که چطور ارضا شوند، درآمد خوب و خانه ای زیبا دارند و تحصیلات عالیه هم کرده اند. و اینجاست که تصمیم می گیرند کسی را پیدا کنند که از هر لحاظ با آنها جور باشد و حمایت و یاریشان کند. و مشکلات آغاز می شود.

نکته ی مهم اینجاست که آن مرد ایده آل شما هم برای خود یکی از این لیست ها دارد و برای زن ایده آل خود خصوصیاتی را تعیین کرده است. او زنی می خواهد جوان، تحصیل کرده، زیبا و خوش اندام. ناراحت می شوید. و می بینید که این مرد ایده آل چه انسان معمولی بوده است. به لیستتان با دقت نگاه کنید و خصوصیات مرد ایده آلتان را دوباره مرور کنید. آیا فکر می کنید چنین شخصی را می توان پیدا کرد؟ اگر از لیستتان راضی هستید، پس مشکل کجاست؟

حالا می خواهید خودتان بیرون بروید و مرد ایده آلتان را پیدا کنید یا در خانه می مانید تا او سراغ شما بیاید؟ اکثر زنان می گویند آنها منتظر می مانند تا مرد ایده آل خودش سراغشان برود. کلمه ی “منتظر ماندن” کمی توجهم را جلب می کند. منتظر ماندن به این معنی است که مردها به طور اتفاقی به سراغتان می آیند، شما آنها را یکی یکی مطابق با لیستتان بررسی می کنید. و آنهایی را که با لیست هماهنگ نبودند را دور می اندازید. بله، اما دوستان من همیشه بیاد داشته باشید که مرد ایده آل شما هم دنبای زن ایده آل خودش می گردد. شما چقدر برای این مسئله تلاش کرده اید؟ چقدر سعی کرده اید که زن ایده آل او باشید ؟ یا اینکه گفته اید شما را باید همینطور که هستید بپذیرد و تغییری نمی کنید؟

سوالی که این روزها مردها مکرراً از هم می پرسند این است که “این دخترهای خوب کجا رفته اند؟” به این کلمات خوب فکر کنید. ببینید مردها واقعاً دنبال چه هستند. آنها می پرسند که آن دخترهایی که از این لیست ها در دست ندارند کجا رفته اند. اکثر مردها دنبال کسی هستند که دوستش داشته باشند، احساس ویژه ای نسبت به او داشته باشند و همه چیز را با او شریک شوند. مشکل اینجاست که نمی توانند چنین شخصی را پیدا کنند چون زیر فشار این لیست ها قدرت عمل خود را از دست داده اند. به آنها گفته می شود که باید خود را با این لیستها تطبیق بدهند، آنها تلاششان را می کنند و بعد خودشان هم دیگر دنبال زن ایده آلشان می روند.

شما به عنوان یک زن ایده آل نگاهی به لیستتان بیندازید و ببینید که چقدر انعطاف به خرج داده اید. بعد نگاهی به مرد ایده آلتان بیندازید و ببینید که چقدر به دست آوردنی است. بعد نگاهی به خصوصیات و توانایی های خودتان بیندازید و ببینید چقدر با خصوصیات زن ایده آل سازگاری دارید. بعد از خانه بیرون بروید و دنبال مرد ایده آلتان بگردید.

در خانه منتظر آمدن مرد ایده آل نباشید، چون ممکن است یکدفعه ببینید که مرد ایده آلتان با زن دیگری ازدواج کرده در حالی که می توانست مال شما باشد. و در آخر بدانید که سازش اساسی ترین نکته در زندگی است. همانطور که از مرد ایده آلتان یکسری خصوصیات را انتظار دارید، سعی کنید خود را هم با خصوصیات زن ایده آل او هماهنگ کنید.






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:4 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

کوتاه و مختصر مطلبی را متذکر می شوم
در امر خاستگاری ، تا زمانی که هر دو طرف به تفاهم کامل در امر ازدواج نرسیدند مساله را در بین اقوام و خویشان مطرح نکنید .
این مساله به آن جهت لازم است که در صورتی که هر یک از طرفین ، زندگی مشترک را صلاح نداند و اعلام عدم رضایت نماید در صورتی که فقط طرفین آگاه باشند مساله به خوبی پایان می یابد ، اما اگر اطرافیان هم از مساله آگاه باشند حرف ها و تهمت های های نا صحیح هم به هر یک از طرفین چاشنی پایان این ارتباط است .
یک مساله دیگر آن که لازم است خانواده طرفین (مخصوصا خانواده دختر خانم) به صورت کنترل شده اجازه چند جلسه گفتگو را بدهند ، تا هر دو طرف با هوشیاری بیشتری در انتخاب عمل کنند .
یک اصل : هرگز قبل از جواب قطعی از طرف مقابل دلبسته و علاقمند نشوید . در بسیاری از موارد آسیب های روحی در این مساله از همین جا ناشی می گردد.
در خانواده هایی که هر دو عضو خانه خانه کار می کنند مسائل مالی کمی متفاوت است . در این خانواده ها هم از نظر تقسیم پول و هم از نظر نحوه برخود با پول انواع خاصی وجود دارد .
از نظر تقسیم پول چند مورد حائز اهمیت است .
- در منزل در آمد و تامین نیاز مالی منزل از نظر قانونی بر عهده مرد است .
- از نظر قانونی در آمد زن برای خود اوست و مجاز است تمام آن را صرف مصارف مورد علاقه خود کند .
- مرد وظیفه دارد به اندازه تعیین شده در عرف (قانون) به زن نفقه پرداخت کرده و بقیه پول را برای خود نگه دارد.
و بسیاری از قوانین موجود که پی گیری آنها در این جا ضروری نبوده و بر عهده شما خواننده و علاقمند به دانستن مساله است.
در ابتدا توجه داشته باشید این نوع تقسیم بندی ریشه خاص علمی ندارد و بر اساس تجربیات و مطالعات شخصی بنده انجام می گیرد
حال با دانستن این مسائل در خانواده ها تقسیم پول بصورت های زیر است :
- زن درآمد خود را سخاوتمندانه در خانه مصرف می کند (در آمد خانواده جمع در آمد هر دو طرف است)
- زن درآمد خود را برای خود خرج کرده و مرد نیز مخارج خانه را بی کم و کاست و حتی بیش از آن تقبل می نماید
- زن درآمد خود را برای خود خرج کرده و مرد به دادن نفقه اکتفا می نماید .
- زن درآمد خود را به اجبار به صورت کامل در اختیار همسر قرار می دهد.
این داستان دیگری هست که در خانواده ها اتفاق می افتد. داستانی که بنده تا به امروز عاقبت خوشی از آن ندیدم .
دو خانواده مختلف را مورد توجه قرار می دهیم (این مطلب را در نظر داشته باشید که در خانواده هایی که خانم نیز شاغل است کمی متفاوت است . این خانواده ها را در مطالب بعدی بررسی می کنیم)
اول : در خانواده اول شوهر از همان اول زندگی تمام درآمد خود را نزد خود نگاه می دارد . دراین خانواده زن یا فهم مالی دارد که از همان نخست از این نحوه برخورد ناراضی خواهد بود و یا در مسائل مالی صاحب نظر نیست که در این صورت مسئولیت مالی در دست مرد بوده و این در زندگی مشترک امری خوشایند نیست.
دوم : این داستان کمی پیچیده تر است . مرد در ابتدا بخش قابل ملاحظه ای از درآمد خود را در اختیار همسر قرار می دهد . همسر با بی دقتی در خرج و گاهی به اصطلاح ولخرجی و عدم قناعت در شوهر خود سلب اعتماد می نماید . پس از مدتی شوهر خرج و مخارج را خود به عهده می گیرد و از این پس کلماتی همچون : بی کفایت و ولخرج در فرهنگ لغت شوهر و خسیس و سختگیر در فرهنگ لغت زن جای می گیرد.
جلوگیری از این امر هم وظیفه شوهر است وهم وظیفه زن . مرد با سیاست مالی و زن با قناعت و حسابگری جلوی چنین مسائلی را خواهند گرفت .
شاید لازم نباشد یاد آوری کنم که این مساله برهم زننده ی بسیاری از زندگی ها و برخورد درست با آن تداوم دهنده بسیاری از زندگی هاست .
ارتباطات بعد از تاهل::::
داستان از زمانی آغاز می شود که آقا و یا خانمی در محل تحصیل و کار یا در روابط خانوادگی با افراد جنس مقابل ارتباط نزدیک دارند . در جریان این ارتباط به علت اینکه طرفین مجرد هستند سعی بر کنترل بر اعمال بیشتر هست و افراد فاصله خود را با طرف مقابل حفظ می کنند . اما داستان از زمانی که یکی از طرفین این ارتباط متاهل می گردد کمی فرق می کند .
این کمی فرق گاهی به مشکلات حاد خانوادگی برای فرد متاهل تبدیل می گردد .
به سبب اینکه هر دو نفر در ارتباط با یکدیگر احساس امنیت بیشتری می کنند (که برخی دلایل این احساس را در زیر بیان خواهم کرد) ارتباط نزدیکتری برقرار می نمایند ؛ از این پس کنترل در استفاده از کلمات کمتر شده و بیان احساسات راحت تر اتفاق می افتد . هر دو طرف با امنیت کامل در مورد مسائلی که یا قبل از این صحبتی در مورد آن نمی کردند و یا بسیار کنترل شده آنها را بیان می کردند با صراحت بیشتری صحبت می کنند .
پس از این اتفاق است که آهسته برخی مشکلات در زندگی ها شکل گرفته و حتی کار را به آسیب های خاص خانوادگی و اجتماعی می کشاند .
در زیر برخی دلایل حس امنیت و پس از آن برخی آسیب ها را ذکر می کنم .

دلایل حس امنیت :
- آرامش خیال از اینکه در طرف مقابل حس کشش عاطفی ایجاد نخواهد شد .
- احساس امنیت از اینکه از این پس بسیاری از سخنان برای فرد مقابل عادی و حل شده است .
- آرامش و احساس امنیت جنسی در برابر فرد مقابل
و بسیاری از دلایل که عنوان کردن آنها از حوصله بلاگ خارج هست

آسیب ها :
- ایجاد کشش ناخواسته عاطفی و گاه جنسی به فرد مقابل .
- حس صمیمیت بیش از حد و اندازه با فرد مقابل (حتی بیش از حد صمیمیت میان فرد و همسرش)
- ایجاد بدبینی در همسر فرد متاهل و البته در خانواده هر دو همسر
- در مراحل حاد مساله ایجاد آسیب هایی همچون قتل ، جدایی های مخاطره آمیز ، خودکشی ها و …..
و البته باز هم بسیاری از مسائل و آسیب های دیگر .

با امید به اینکه بتوانیم در روابط خود با دیگران کنترل صحیح و حساب شده تری داشته باشیم و بدانیم که کنترل ارتباط پس از ازدواج بسیار مهمتر و لزوم آن بیشتر است

کنجکاوی یک اشتباه ناخواسته:::
یکی از اشتباهاتی که در طول دوران قبل از ازدواج و نیز بعد از ازدواج گریبان گیر همسران می گردد ، بیان برخی خاطرات و اتفاقات گذشته افراد هست .
شاید مهمترین مثال در این زمینه صحبت در مورد افرادی است که در گذشته به عنوان کاندیدای ازدواج در منزل پدری مطرح و یا حتی گاهی تا مرز شکل گیری ازدواج پیش رفته اند .
در بیانی ساده و اجمالی وقتی در مورد این اتفاقات صحبت می شود چند چیز ناخواسته در ذهن همسر شکل می گیرد :
- چه ایراد و اشکالی می تواند در همسر وی وجود داشته باشد که موجب شده رابطه قبلی شکل نگیرد.
- آیا چنین اشکالی در خانواده وی وجود دارد و یا در خود فرد .
- آیا هنوز رگه هایی از علاقه به کاندیدای قبلی در همسر وجود دارد یا خیر ( این عامل موجب افزایش بی اعتمادی نسبت به همسر می گردد)
- آیا کاندیدای قبلی به سبب انتخاب خود و یا علاقه احتمالی در آینده ایجاد مشکل خواهد کرد (این موضوع سبب کم شدن ارتباط خانوادگی با کاندیدا(های) قبلی که عضوی از خانواده طرفین هستند می گردد)
و بسیار مواردی از این دست .
راهکار موجود برای عدم بروز این مشکلات ، عدم بیان این نوع خاطرات است ؛ با توجه به اینکه صحبت در مورد این مسائل دلیل بر صداقت در برابر فرد مقابل نخواهد بود .و عدم بیان این حقیقت ها نیز دلیل بر بی صداقتی و یا مخفی کاری نیست .
لذا نتنها خود چنین خاطراتی را بیان نکنید ، بیان چنین مسائلی را از همسر خود نیز درخواست ننمایید و اجازه دهید این خاطرات در ذهن تاریخ مکتوم باقی بماند
حفظ ارتباط کلامی:::
یک روش به نظر غیر علمی هم هست که البته با ذکر برخی دلایل علمی بودن رو نشون خواهم داد ولی الان و در این مطلب می خوام در مورد یکی از مهمترین مسائل موجود در بین طرفین زندگی صحبت کنم .
در رابطه بین همسران زمان هایی وجود دارد هر دو پس از یک روز طولانی در کنار یکدیگر هستند . زمانی که به دور از مسائل موجود در منزل و محل کار و بدور از مشغله فرزندان با یکدیگر تنها هستند . شاید این زمان بهترین موقعیت برای یک ارتباط کلامی زیبا و پر محبت باشد . زمانی که طرفین با صبر و دقت به سخنان هم گوش می کنند و در این میان موجبات آرامش یکدیگر را فراهم می آورند .
ذکر دو نکته در این مورد مناسب است . اول اینکه سعی کنید مسائل و درد دل های همسر خود را صبورانه گوش دهید ، با روش های صحیح که در آینده چند نمونه ذکر خواهم کرد موجبات آرامش و آسایش وی را فراهم آورید و در صورتی که درد دلی دارید با توجه به موقعیت روحی وی با او مطرح کنید تا اگر برای مشکل و مساله ای احتیاج به یافتن راه حل های دو طرفه هست بتوانید راه ها و روش های مناسبی را اتخاذ نمایید . اینکه چه وقت چه چیزی را به همسر خود بگویید کمی زیرکی و دقت و شناخت لازم دارد ؛ تا در نهایت ارتباطی زیبا با هم داشته باشید .
و دوم آنکه ارتباط خصوصی همسران ارتباطی کاملا خصوصی است تا به این حد که در احادیث و روایات ذکر شده که زمانی که دو همسر با یکدیگر در تنهایی مشغول صحبت هستند ، خداوند به آن دو ملک نگهبان امر می کند که این دو نفر را تنها بگذارید که نمی خواهم هیچ کس در خلوت آن دو وارد شود .
لذا در چنین موقعیت مقدس و زیبایی احساس عشق و علاقه را تقویت نمایید و پایه های زندگی خود را محکم سازید
کنترل صحیح:::::

شاید یکی از مسائلی که امروز خانواده ها با آن دچار مشکل هستند وجود کامپیوتر در خانه هایی است که پدر و مادر هنوز آشنایی با کار کردن با کامپیوتر ندارند . فرزندان با فراغ بال و خیال راحت انواع فیلم ها و بازی های مستهجن و آلوده را به دور از والدین خود می بینند و تجربه می کنند و این مساله باعث بسیاری از آلودگی های روحی و جسمی در فرزندان می شود .
در این خانواده ها والدین به دلایل مختلف مبادرت به تهیه کامپیوتر برای فرزندان می کنند و بدون توجه به این که این رسانه با قدرت عظیم خود می تواند فرزند آنها را به قهقرای اخلاقی بکشاند ، بدون کنترل بر روی فرزندان هر گونه آزادی را در اختیار فرزند یا فرزندان خود می گذارند . گاهی نیز با شنیدن اینکه برای مثال استفاده از اینترنت ممکن است موجب فساد شود فرزندان خود را از استفاده از این شبکه جهانی در منزل منع می کنند و بالطبع نوجوان و جوان کنجکاو به کافی نت ها روی آورده و به دور از کنترل خانواده به انواع سایت ها دست رسی پیدا میکنند .
حال راه کار مناسب برای جلوگیری از این مفسده چیست ! من چند راهکار ارائه می نماید :
- اول قبل از تهیه کامپیوتر خود به آشنایی به کامپیوتر مبادرت بورزید .
- کودکان و نوجوانان خود را چنان تربیت کنید که خود قبح گناه را درک کنند و از آن دوری جوید .
- با کنترل صحیح ، مناسب و نامحسوس بر روی دوستان و رفقای فرزندان خود بر روند رشد آنها نظارت نمایید.
- هر چند مدت یک بار کامپیوتر را به دقت وارسی نمایید و اگر فیلم ها و تصاویر غیر اخلاقی در آن یافتید با سیاست و کیاست و بدور از از تندی و پرخاش علت وجود آنها را جستجو کرده و در جهت رفع سبب و دلیل اصلی اقدام نمایید . توجه کنید که صحبت دوستانه با فرزند و درخواست از خود وی برای حذف چنین مواردی راه مناسبی است .
- یکی از پایه ها در تربیت ایجاد نوعی امنیت و اعتماد در فرزندان است به این نحو که اجازه بدهید فرزندان از دوران کودکی همه حرفهایشان را برایتان بزنند و شما هم بدون تعصب و پرخاش به آنها توجه نمایید . اجازه دهید حتی نمره بد مدرسه را با آسودگی به شما نشان دهند و شما کاملا منطقی مساله را با آنها حل نمایید .
- توجه به مسائل مربوط به ورود به سن نوجوانی و جوانی بسیار اهمیت دارد و نباید آنها را بدون توجه رها کرد .
- کامپیوتر وسیله ایست برای کار و پیشرفت علمی لذا سعی کنید فرزندتان را به نوعی آموزش دهید که کامپیوتر را به دیده ی بازی و وسیله ای برای گذران وقت نگاه ننماید .
به طور کلی رعایت تربیت صحیح فرزندان از همه چیز برتر و مهمتر است .
مشاجره !؟!؟!؟

در بیشتر خانواده ها مشاجره همسران امری است اجتناب ناپذیر . و این اتفاق هم به خاطر تفاوت در فرهنگ ها و تربیت هاست . البته این نکته که حتی خواهر و برادر ها نیز گاهی با هم دچار مساله می شوند و یا به قول یکی از اساتید آدم ها با خودشان هم گاهی مشکل پیدا می کنند را نباید از یاد برد . لذا اجتناب از مشاجره، کاری مشکل است و به قول بزرگتر ها «دعوا نمک زندگی است» اما باید توجه کرد که این دعوا نباید به درازا بیانجامد و باید با گذشت یک طرف یا طرفین این مساله و مشکل به خاطره ای تبدیل گردد .
بیان این نکته ضروری به نظر میرسد که بگومگو ها و مشاجرات به دو نوع کلی تقسیم می شوند . اول آن نوع از مشاجراتی که به سبب رفتارهای خودخواهانه و شاید کودکانه افراد شکل می گیرد . دعوا بر سر غذا ، مهمانی ، دکراسیون خانه و بسیاری از این مسائل . دوم دعوا هایی که مربوط به خواست های صحیح هر دوطرف است و به نوعی مبنای عقلانی در آنها وجود دارد . به طور کلی اگر دعوا و مشاجره به صورت عقلانی و با گفتگوهای سازنده و حتی با استفاده از یک مشاور آگاه و متخصص به نقطه تفاهم برسد ، می توان گفت هر دعوا پله ای خواهد بود به سوی پیشرفت و کمال و حتی تفاهم بیشتر .
اما چطور از دعوا های احتمالی و یا از مشاجره پیش آمده اجتناب و آن ها را متوقف کنیم .
راه های زیادی برای این کار وجود دارد و هر کسی می تواند بوسیله توافق با همسر خود این مسائل را کنترل نماید . من در اینجا سعی می کنم چند راه کار ساده و عملی را در اختیار شما دوستان قرار بدهم .
- با همسر خود قرار بگذارید هر وقت مساله خاصی پیش آمد که موجب کدورت هر کدام گردید ، آن مطلب را ? ساعت بعد (انتخاب زمان بر عهده خود زوجین است) با هم در میان بگذارید . خوبی این کار به این است که گذشت زمان از عصبانیت های ناشی از آن کدورت کاسته و بعد از مدتی به راحتی با هم مساله را حل می نمایید .
- سعی کنید با نامه اشتباهات یکدیگر را به هم گوشزد نمایید . این نامه باید شامل مطالبی همچون بیان اشکال و ایراد های شخص نویسنده و محل و مقام وی در دعوا باشد و پس از پذیرفتن مسئولیت اشتباهات به زبانی نرم و محبت آمیز اشکالاتی را که همسر و طرف دیگر باید متوجه آن گردد را متذکر شود.این شاید یکی از بهترین روش ها باشد ، زیرا شما یا همسرتان با محبت نامه را نگاه می دارید و از آن به عنوان یک خاطره و سندی بر تفاهم نگهداری کرده از همه مهمتر به آن عمل می کنید .
- اگر مطلبی که باعث کدورت می گردد بسیار ناراحت کننده است و شما (یا همسرتان) را بسیار ناراحت کرده است . دو راه برای برطرف کردن ناراحتی وجود دارد (البته راه های زیادی وجود دارد که من به دو تا از آنها اشاره می کنم) .
اول : شرح واقعه و عامل عصبانیت خودتان را در دفتری (شاید دفتر خاطرات) بنویسید و چیزی را از قلم نیاندازید
آنگاه ذهن شما از مطلب خالی می شود و با فراغ بال و آرامش برای یافتن راه حل تلاش کنید .
دوم : یک تصویر از فردی که شما را دچار ناراحتی کرده (این فرد می تواند هر کسی باشد) به بد ترین شکل و زشت ترین فرم تصویر کنید و آن را تا کرده در جای مطمئنی قرار دهید . توجه کنید که این تصاویر را هر چند مدت از بین ببرید .
- در دنیای زندگی خود دو چیز را حتما رعایت کنید .
اول : واقع نگر باشید . به این معنی که اگر روزی با اخلاق تند همسر رو برو شدید سریع جبهه گیری نکنید و علت این تندی را جستجو کرده و با همدردی (با توجه به نوع مطلوب همدردی) همسر خود را آرام کرده و محبت او را نسبت به خود زیاد کنید .
دوم : به همسر خود اطمینان کنید و قبل از اینکه هر حرفی را در مورد همسر خود بپذیرید ، اول صحت آن مطلب را با روش های لازم و حتی با مشورت و صحبت با خود وی بررسی نمایید . این مساله راه آسیب های اطرافیان بدخواه را خواهد بست و از بسیاری مشکلات جلوگیری خواهد نمود .
با توجه به این موارد هیچگاه سعی نکنید همسر خود را با کسان دیگری مقایسه کنید . بلکه سعی کنید او را بشناسید و از وجود او با تمام خصوصیاتش لذت ببرید .
ا آرزوی زندگی سراسر خوشی و تفاهم…………..






تاریخ : سه شنبه 89/7/13 | 7:3 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.