سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا ضریب بازیافت نفت از مخازن ایران در مقایسه با نقاط دیگر جهان پایین‌تر است؟

قبل از ورود به این بحث لازم است مکانیسم‌های جابه‌جایی نفت را به دو روش زیر مورد بررسی قرار دهیم.

الف) «جابه‌جایی نفت به‌طر ف جلو » یا به عبارت بهتر «جابه‌جایی با استفاده از فشار».

ب) جابه‌جایی از طریق «ریزش ثقلی» یا به عبارت بهتر «جابه‌جایی به‌صورت طبیعی[1] که بر اثر اختلاف وزن مخصوص بین مایع تزریقی و نفت ایجاد می‌شود. این فرآیند در یک سیستم متخلخل مرتفع به‌صورت فیزیکی اندازه ‌گیری شده[2] و به‌لحاظ نظری نیز مشخص شده است که اختلاف فاحشی بین بازیافت نفت در دو روش فوق الذکر وجود دارد. بازیافت نفت با روش کندتر «ریزش ثقلی» از بازیافت نفت با روش سریع «جابه‌جایی رو به جلو» بیشتر است.

اما در اوایل دوره تولید، روش بازیافت نفت از طریق جابه‌جایی سریع رو به جلو از روش جریان نفت از طریق ریزش ثقلی، عملکرد بهتری دارد. براساس میزان تزریق، بازیافت نفت از طریق ریزش ثقلی می‌تواند تا دو برابر روش جابه‌جایی رو به جلو یا «استفاده از فشار» باشد.

از مجموعه بررسی‌ها چنین برمی‌آید که بازیافت نفت در مخازن تک تخلخلی اصولاً تابعی است از نفوذپذیری سنگ مخزن، سرعت جابه‌جایی، فشار موئینگی و میزان «سیال دوستی»[3] سنگ مخزن. درصورتی که سایر عوامل فوق ثابت فرض شوند، میزان نفت اشباع شده باقی‌مانده تابعی از سرعت جابه‌جایی نفت خواهد بود. در این صورت در حالت جابه‌جایی از طریق ریزش ثقلی، میزان نفت باقی‌مانده کمتر و در حالت جابه‌جایی با فشار یا رو به جلو، میزان نفت باقیمانده بیشتر خواهد بود.

قابل ذکر است که در مخازن شکاف‌دار شکستگی‌ها به‌مثابله محدوده یا اضلاع بلوک‌ها عمل می‌کند و به همین دلیل فرآیند جابه‌جایی رو به جلوی نفت در چنین سیستمی به‌جز در حوزه‌های خیلی نزدیک به چاه‌های تزریقی کارآمد نیست.

فرآیند سریع جابه‌جایی نفت به‌طرف جلو، همراه با فشار موئینگی چندان قابل توجه نیست، زیرا نیروهای «گرانروی»[4] در حال حرکت از نیروهای ناشی از فشار موئینگی بیشتر است. این درحالی است که در فرآیند جابه‌جایی براساس ریزش ثقلی به‌علت آهسته بودن جابه‌جایی، فشار موئینگی نقش بارزی در نگهداری نفت در بلوک‌ها ایفا می‌کند. از طرف دیگر، سرعت بالای تزریق در سیستم تک تخلخلی موجب می‌شود که سیال تزریقی از بخش میانی خلل و فرج‌های کوچک عبور نموده و لذا نفت قابل ملاحظه‌ای برجای می‌گذارد.

برای مقایسه عوامل کاهش بازیافت نفت از مخازن ایران با مخازنی که دارای بازیافت بالاتری هستند لزوماً باید این مخازن را تحت شرایط یکسان مقایسه کرد. به‌عبارت دیگر، ناچاریم پرتقال را با پرتقال و سیب را با سیب مقایسه کنیم، نه این‌که سیب را با پرتقال.

به‌عنوان مثال ما نمی‌توانیم میدان نفتی «لالی»[5] ایران را با 10 درصد بازیافت با مخزن «لیک‌ویو»[6] واقع در آمریکا 77 درصد بازیافت مقایسه کنیم. مخزن لالی مخزنی سنگ‌آهکی شکاف‌دار با میانگین نفوذپذیری 1/0 میلی دارسی با فشار موئینگی بالا و عمدتاً «نفت دوست»[7] است، درصورتی که مخزن لیک‌ویو مخزنی تک تخلخلی از جنس سنگ ماسه‌ای با نفوذپذیری 2000 میلی دارسی و با فشار موئینگی بسیار پایین و «آب دوست»[8] است. اگر مخزن لالی در امریکا کشف و از آن بهره ‌برداری می‌شد حتی 10 درصد نفت آن را بهره‌برداری نمی‌کردند زیرا آن‌ها با استفاده از روش سریع در بهره‌برداری، این میدان را بسیار کمتر از آن‌چه که می‌توانست تولید کند به اتمام می‌رساندند.

مثال مناسب دیگر مقایسه مخزن شکاف دار «اسپرابری»[9] در امریکا با میانگین نفوذپذیری 1/0 میلی دارسی با میدان نفتی هفتکل در ایران است. این دو میدان دارای نفوذپذیری تقریباً یکسان هستند، اما میزان نسبی تولید روزانه از میدان نفتی هفتکل به‌مراتب پایین‌تر از میدان اسپاربری در ابتدای بهره‌برداری می‌باشد.

ضریب بازیافت نفت به‌صورت طبیعی در هفتکل حدود 22 درصد است درصورتی که ضریب بازیافت طبیعی نفت در میدان اسپرابری کمتر از 8 درصد بوده است، ولی آن‌ها بیش از 3000 حلقه چاه در این میدان حفر کردند، درحالی که میزان نفتِ درجا در این میدان 2 میلیارد بشکه و میزان نفت درجا در میدان هفتکل حدود 7 میلیارد بشکه است و حال آن‌که تنها حدود 40 حلقه چاه در آن حفر شده است. پس از یک دوره کوتاه برداشت نفت به‌صورت طبیعی از میدان اسپاربری، برای مدتی طولانی آب و متعاقب آن برای مدت کوتاهی CO2 تزریق شد، در نتیجه کل بازیافت نفت از مخزن فوق تاکنون حدود 12 درصد بوده است.

درصورتی که فشار میدان نفتی هفتکل را به حد اولیه آن در تاج مخزن یعنی [PSI1420[10 رسانده شود، ضریب بازیافت نفت این مخزن به بیش از 27 درصد می‌رسد. از سوی دیگر اگر می‌توانستیم فشار مخزن هفتکل را به حد اولیه فشار مخزن اسپرابری یعنی معادل PSI2250 افزایش دهیم، ضریب بازیافت نفت مخزن فوق به حدود 35 درصد می‌توانست برسد.

تفاوت اصلی بازیافت نفت در میدان‌های هفتکل و اسپرابری نشان‌دهنده آن است که میدان هفتکل اولاً با سرمایه‌گذاری بسیار پایین‌تر به نحو بهتر و صحیح‌تر بهره‌برداری شده است و ثانیاً تخلیه سریع از مخازن شکاف‌دار، همواره افت شدیدی در بازیافت نفت به‌دنبال دارد.

نمونه‌های بالا نشانگر آن است که مخازن ایران با حداکثر ضریب بازدهی، تحت شرایط تخلیه طبیعی قرار داشته‌اند و نباید آن‌ها را با مخازنی که از ویژگی‌های دیگری برخوردارند مقایسه کرد. در حقیقت ضریب بازیافت نفت در مخازن مشابه در کشور امریکا یا هرجای دیگر، فاصله بسیار زیادی با ضریب بازیافت نفت در ایران دارد، چنان‌که به نمونه‌ای از آن درمورد هفتکل اشاره شد. بنابراین ضریب بازیافت نفت در ایران را نباید با هیچ جای دیگر جهان که دارای خصوصیات مخزنی متفاوت و دارای طبیعت تولیدی خاص خود است و یا از ویژگی‌های دیگری برخوردارند مقایسه کرد.

با وجود این، در مطالعه تطبیقی ضرایب بازیافت نفت از مخازن شکاف‌دار ایران با مخازن مشابه در سایر نقاط جهان باید به موارد زیر توجه کرد.

الف) کشورهایی که دارای مخازن شکاف‌دار از جنس سنگ آهک هستند (مشابه آن‌چه در ایران وجود دارد) غالباً در تملک شرکت‌های دولتی است، مانند کشورهای مکزیک، عراق، عمان، لیبی و سوریه. این کشورها اطلاعات کافی درمورد ذخایر نفتی خود منتشر نمی‌کنند، به‌ویژه درمورد ضریب بازیافت نفت از آن‌ها.

ب) مخازن نفت کشورهای فوق عموماً شکاف‌دار است، اما برای مثال مخازن نفتی کشور مکزیک غالباً دارای فشار بسیار بالاتری از «فشار نقطه اشباع»[11] است و بخش عمده‌ای از بازیافت نفت ناشی از جریان انبساط سیال در سنگ مخزن است، درصورتی که بیشتر میدان‌های نفتی ایران از ابتدا درحدود فشار نقطه اشباه هستند و از انبساط سیالِ بسیار کمی برخوردارند.

بنابراین برای مقایسه ضرایب بازیافت نفت از مخازن مکزیک با مخازن ایران در شرایط تقریباً یکسان، باید میزان بازیافت نفت را از فشار نقطه اشباع تا پایان طول عمر مخزن محاسبه و مقایسه کرد.

ج) بعضی از مخازن کشورهای فوق الذکر، حاوی غارهای بزرگ است مانند میدان نفتی کرکوک در عراق و یا قوار در عربستان و بعضی دیگر حاوی «حفره‌های کوچک»[12] مانند بسیاری از ذخایر نفتی مکزیک. ضریب بازیافت نفت از این مخازن به‌دلیل وجود غارهای بزرگ نفتی یا حوزه‌ها به مراتب بیش از ذخایر مشابه آن در ایران است.

د) حدود 15 مخزن شکاف‌دار در قسمت شمال شرقی سوریه وجود دارد که دارای نفت تقریباً سنگین و فشار کم است. این مخازن به‌وسیله متخصصین شوروی سابق و بدون تجربه کافی مورد بهره‌برداری قرار گرفته بود. میزان بازدهی این مخازن کمتر از 16 درصد گزارش شده است که نسبت به موارد مشاقه آن در ایران پایین‌تر است.

ه) در بسیاری از نشریات نفتی به میزان «تولید – فشار» مخازن مختلف اشاره می‌شود، ولی هیچ‌گاه از بازیافت‌ نهایی در این مخازن ذکری به‌میان نمی‌آید. این‌گونه نشریات معمولا به میزان نفتی که در مدت زمانی معین استخراج می‌شود تکیه می‌کند، بنابراین مرجع مستند و کافی در زمینه مقایسه مخازن وجود ندارد.

از توضیحات بالا پیچیدگی مسئله تا حدودی روشن می‌شود. به‌هرحال براساس اطلاعات منتشر شده موجود درمورد مخازنی که تا حدودی مشابه مخازن ایران هستند می‌توانیم از روش‌های درجه‌بندی استفاده کنیم تا تخمین بهتری از ضریب بازیافت به‌دست آورد.

[1] . Displacement, Under Gravity

[2] . Long Core

[3] . Wettability

[4] . Viscosity

5 . در دامنه کوه‌های زاگرس

[6] . Lakeview

[7] . Oil Wet

[8] . Water Wet

[9] . Spraberry

[10] . Pound Per Square Inch

[11] . Bubble Point Pressure

[12] . Vugs






تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:51 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
یکی از راههای صیانت از مخازن در بردداشت های ثانویه و ثالثیه از مخازن حفظ فشار مخازن و جلوگیری از افت فشار آنها می باشد. یکی از روش های جلوگیری از افت فشار تزریق ماده مناسب به درون زمین می باشد.

 

قبل از تزریق معمولا آزمایشات مخزنی و ژئوفیزیکی در منطقه انجام می شود. با این روش حرکت ناحیه هیدروکربنی و نوع مناسب تزریقی را شناسایی می کنند.

چهار نوع تزریق در مخازن نفت صورت می گیرد. تزریق غیر امتزاجی، تزریق امتزاجی، گرمایی و میکروبیولوژی.
در تزریق غیر امتزاجی میان ماده تزریق شده و هیدروکربن های موجود در زیر زمین واکنشی صورت نکرفته و دو ماده بصورت دو فاز مختلف در زیر زمین عمل می کنند. تزریق های شامل تزریق آب، گاز سنگین و مواد هیدروکربنی می باشد. مکانیزیم حرکتی نفت در این نوع تزریق فشار تولیدی توسط ماده تزریق شده می باشد.
در تزریق امتزاجی میان ماده تزریق شده و هیدروکربن های واکنش صورت می گیرد. این اوکنش باعث ایجاد هیدروکربن هایی با ساختار ملکولی میانی (نه سنگین و نه سبک) خواهد شد.

مکانیزیم حرکتی این نوع تزریق شامل کم شدن جاذبه میان نفت و سنگ مخزن، افزایش فشار بوسیله ماده تزریق شده و سبک شدن هیدروکربن در مخزن می باشد.
معمولا زمانیکه با نفت سنگین سر و کار داریم برای حرکت این نوع نفت در مخزن به سمت چاه از روش گرمایی و تزریق آب یا بخار آب به درون چاه استفاده می کنیم. این سبب بالا رفتن تمایل حرکتی نسبی نفت به آب درون مخزن خواهد شد.

روش جدید ایجاد انفجار درون چاه نیز برای روش گرمایی پیشنهاد داده شده است.
روش میکروبیولوژی استفاده از باکتری هایی که موجب شکسته شدن ساختارهای ملکولی هیدروکربن های درون مخزن و بالا رفتن حرکت نسبی آنها می باشد.

این روش جدید بوده و هنوز در مرحله آزمایش و پایلوت می باشد.
برای تزریق می بایستی تمامی عوامل سنگ مخزن، نوع هیدروکربن درون مخزن، فشار مخزن، مرحله بردداشت از مخزن، تجهیزات و پول تعریف شده برای پروژه و عوامل زیست محیطی مورد توجه قرار گیرند. معمولا تزریق در چاه دیگری با فاصله محاسبه شده از چاه تولیدی انجام می شود. در روش گرمایی توجه به نکات ایمنی اولویت دارد زیرا این روش خطرناک می باشد. با توجه به نوع روش های انتخاب شده، نتیجه مطلوب ممکن است سال ها زمان نیاز داشته باشد. معمولا پروژه های تزریق با توجه به قیمت های بازار نفت تعریف می شوند و ممکن است پروژه ای که امروز مقرون به صرفه باشد، در چند هفته آینده متوقف شده و روش های دیگری پیاده شوند. پس برای صرفه جویی در هزینه، مطالعه وضعیت بازار و قیمت ها از اولویت های پروژه های تزریق می باشد. تعیین نوع تزریق همچنین به مواد مورد استفاده و نزدیک بودن مواد اولیه مورد نیاز بستگی دارد. ممکن است در جایی تزریق آب مناسب باشد.

ولی به علت دور بودن از منبع آب، از نظر اقتصادی تزریق آب در منطقه مقرون به صرفه نبوده و از اولویت دوم تزریق مثلا تزریق گاز استفاده شود.
ولی در هر صورت به علت هزینه های بالای تزریق و زمان بردن برای بازگشت سرمایه در پروژه های تزریق، شرکت ها قبل از عملیات مطالعات گسترده زمین شناسی، مخزنی و ژئوفیزیکی را انجام می دهند.






تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:50 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
گاز طبیعی متراکم یا (Compressed Natural Gas) CNG سوختی با مزیت های اقتصادی فراوان و جایگزین خوبی برای بنزین و حتی گازوییل است.
کارخانه های خودروسازی داخلی به زودی کلیه خودروهای خود را به صورت دوگانه سوز (Bi-fuel) تولید و عرضه خواهند کرد، یعنی تولید خودروهایی که قادرند با هر یک از سوخت های CNG یا بنزین حرکت کنند. از آنجا که در آغاز راه رسیدن به این هدف قرار داریم طبیعی است که سؤالات فراوانی درباره این سوخت وجود داشته باشد. در این یادداشت سعی شده به اختصار به شماری از این پرسش ها پاسخ داده شود.

چه تفاوتی میان LPG و CNG وجود دارد؟
بخش عمده ترکیبات شیمیایی CNG را گاز متان تشکیل می دهد، در صورتی که گاز LPG مخلوطی از پروپان، بوتان و اندکی ترکیبات دیگر است. CNG از متراکم کردن گاز طبیعی به دست می آید، اما LPG محصول تقطیر و پالایش نفت خام در پالایشگاه ها است.
متان حتی تحت فشارهای بالا نیز به صورت گاز باقی می ماند، بنابراین CNG با وجود فشار psi 3600 هنوز حالت گاز دارد. البته گاز طبیعی را می توان در تأسیسات خاصی و با پایین آوردن دما تا حد160 درجه سانتیگراد تبدیل به مایع کرد که آن را LNG می نامیم.

گاز بهتر است یا بنزین؟
گاز طبیعی سوختی با احتراق پاک، تمیز و بهینه است که سبب افزایش عمر موتور و کاهش تعمیرات آن می شود. شمع ها در موتورهای بنزینی تا32 هزار کیلومتر دوام دارند ولی در موتورهای گازسوز این عدد به120 هزار کیلومتر افزایش می یابد. این سوخت قابلیت انتقال و مکش از مخزن را ندارد و به این ترتیب احتمال سرقت سوخت به صفر می رسد.
زمان سوخت گیری سریع در پمپ گاز بین5 تا6 دقیقه و آهسته آن5 تا8 ساعت طول می کشد. گاز طبیعی از بنزین ایمن تر است. چون گاز طبیعی برخلاف بنزین در زمان تصادف و حوادث پیش بینی نشده در هوا پراکنده
می شود ولی بنزین روی زمین حوضچه هایی ایجاد می کند که هر لحظه ممکن است به آتش سوزی های مهیب منجر شود. کپسول های ذخیره گاز هم بسیار محکم تر از تانک های سوخت بنزینی هستند.
طراحی این کپسول ها منوط به اجرای شدیدترین آزمون های ایمنی نظیر حرارت، فشارهای بسیار زیاد، تیراندازی و برخوردهای شدید است. یک کیلوگرم گاز معادل1/32 لیتر بنزین و1/22 لیتر گازوییل است.

رانندگی در ارتفاعات
در ارتفاعات، هوا رقیق تر شده و موتور با ترکیب سوخت غنی تری(نسبت بیشتری از سوخت به هوا) کار می کند. به همین خاطر قدرت موتور به دلیل کاهش تنفس موتور و تامین اکسیژن کمتر و همچنین جریان غنی تر و شدیدتر سوخت، افت می کند. در این حالت به علت اینکه گاز در حدود12 درصد حجم ورودی را تشکیل داده و با کاهش چگالی هوا براثر رقیق تر شدن آن، حجم سوخت نیز پایین می آید، توان موتور گازسوز12 تا14 درصد افت می کند. پس در صورت دوگانه سوز بودن وسیله نقلیه بهتر است در ارتفاعات از سوخت بنزین استفاده شود.

چگونگی CNG سوز کردن خودرو
باک مخصوصی در صندوق عقب خودرو شما نصب می شود و مداراتی که بتواند گاز را برای احتراق به سمت موتورها هدایت کند، به آن مرتبط می شود. در صورتی که ذخیره CNG در خودرو تمام شود، می توان از بنزین استفاده کرد. زمانی که شما خودروی مورد نظرتان را برای استفاده از CNG تبدیل می کنید، هنوز کاربراتور، باک بنزین و مدار سوخت رسانی جهت بنزین را روی خودرویتان دارید. بنابراین به سادگی با زدن یک کلید روی داشبورد، می توانید مسیر بنزین، به سمت موتور را برقرار کنید. حتی لازم است که هر چند وقت یک بار از بنزین استفاده کنید. استفاده هر چند وقت یک بار از بنزین باعث روانکاری مکانیزم کاربراتور و آمادگی بهتر سیستم سوخت رسانی بنزین در مواقع لازم خواهد شد. نصب کیت مخصوص و تبدیل خودروCNG سوز4 یا5 ساعت بیشتر وقت نمی گیرد. یک باک پراز CNG ، به طور معمول معادل10 تا15 لیتر بنزین است. بدیهی است اگر میزان مصرف خودرو را با واحد Km/Litr در این عدد ضرب کنید، میزان مسافت پیمودن با یک باک پر از CNG به دست می آید. برای مثال برای یک خودرو متوسط با حجم سیلندر1300 سی سی این مسافت چیزی در حدود155 کیلومتر خواهد بود. در صورت نیاز با افزودن تعداد باک می توان این مسافت را افزایش داد.

آیا استفاده از گاز طبیعی فشرده در خودرو ایمن است؟
بله، CNG به خاطر سه ویژگی مهم از سوخت های بنزین، گازوییل و LPG ایمن تر است. اول آنکه این گاز از هوا نیز سبکتر است. بنابراین در صورتی که نشت کند، در جو، صعود کرده و محو می شود. دوم اینکه درجه حرارت خود اشتعالی CNG برابر700 درجه سانتیگراد است، در حالی که درجه حرارت خود اشتعالی بنزین455 درجه سانتیگراد است. سومین مورد این که باک های ذخیره CNG از فولادهای آلیاژی خاص و با رعایت بالاترین سطوح ایمنی ساخته می شوند که بسیار محکم تر و ایمن تر از باک های بنزین خودروها هستند.

آیا استفاده از CNG برای موتور خودرو ضرری نداشته و به آن آسیب نمی رساند؟
خیر، برعکس، عمر برخی از قطعات موتور در صورت استفاده از CNG افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال عمر مفید روغن موتور تا حد زیادی افزایش می یابد، چرا که CNG باعث آلودگی یا رقیق شدن روغن موتور نمی شود. از طرفی چون هیچگونه سربی به همراه این سوخت نیست رسوبات سخت سرب روی شمع ها ایجاد نشده و عمر مفید شمع ها نیز تا حد چشمگیری افزایش می یابد. همچنین از آنجا که CNG سوختی گازی است، هیچ کربنی به عنوان محصول احتراق تشکیل نشده و سطح داخلی موتور تمیز باقی می ماند.

عملکرد و کارایی CNG در مقایسه با بنزین در یک خودروی تبدیل شده به دوگانه سوز چگونه است؟
هنگام استفاده از CNG شتاب حرکت خودرو در مقایسه با بنزین اندکی کمتر خواهد بود که این مساله ناشی از افت5 تا15 درصدی قدرت موتور به هنگام استفاده از CNG است. شایان ذکر است این میزان افت توان موتور را می توان با تنظیم کیت CNG به حداقل رساند و در شرایط معمول رانندگی در شهر این میزان افت قدرت، محسوس نخواهد بود.
آیا تجهیزات و سیستم سوخت رسانی CNG نصب شده روی خودرو نیاز به تعمیر یا سرویس خاصی دارد؟
به طور کلی سیستم سوخت رسانی، سیستم پیچیده ای نیست و می تواند سال ها بدون اشکال کار کند اما برای آنکه همواره در شرایط حداکثر کارآیی خود قرار داشته باشد بازدید دوره ای تجهیزات مربوط به آن بعد از هر یک هزار کیلومتر کارکرد پیشنهاد می شود.

آیا خودروهای دیزلی را نیز می توان CNG سوز کرد؟
بله می توان خودروهای دیزلی را هم به CNG سوز و هم به دوگانه سوز (Dual Fuel) برای مصرف CNG و گازوییل تبدیل کرد.

یک خودروی CNG سوز چگونه کار می کند؟
گاز طبیعی حدود200 بار فشرده و در مخازن مخصوص خودروها ذخیره می شود. این مخازن ممکن است در صندوق عقب، زیر بدنه و یا روی سقف خودروها نصب شوند. سوخت گاز طبیعی از طریق یک لوله فشار قوی به یک رگولاتور فشار قوی منتقل می شود.
(اغلب این رگولاتور در کنار موتور نصب می شوند) و فشار گاز در این رگولاتور تا حدود فشار اتمسفر تقلیل می یابد. در موتورهای کاربراتوری گاز طبیعی از طریق یک میکسر هوا و سوخت که در دهانه کاربراتور تعبیه شده است، وارد موتور می شود. در موتورهای انژکتوری، گاز طبیعی از طریق انژکتورهای جداگانه (مخصوص گاز طبیعی) در فشار حدود6 بار به داخل منیفلد هوا تزریق می شود. در ادامه گاز طبیعی وارد محفظه احتراق شده و اشتعال صورت می گیرد. در هنگام خاموش بودن موتور شیرهای سولنوئیدی مخصوص، از ورود گاز به محفظه موتور جلوگیری می کنند. در خودروهای دوگانه سوز (Bifuel) نوع سوخت (بنزین یا گاز طبیعی) توسط یک کلید انتخاب سوخت (Change Over Switch) انتخاب می شود. در برخی از خودروها این کلید بطور اتوماتیک و بعد از اتمام سوخت گاز طبیعی عمل می کند تا بنزین را به عنوان سوخت جایگزین وارد موتور کند. این کلید انتخاب سوخت در محل مناسبی در داشبورد نصب می شود. در ضمن در این محل نشانگری نیز وجود دارد که میزان گاز موجود در مخزن یا مخازن خودرو را نشان می دهد. شایان ذکر است بعضی از خودروها فقط برای کارکرد با گاز طبیعی طراحی شده اند. در یک روش دیگر می توان گاز طبیعی با کاهش دما تا164- درجه سانتیگراد، بصورت مایع (LNG) در آورده و ذخیره کرد. این گاز در دمای معمولی تبخیر می شود و سپس می توان آن را همانند CNG مورد استفاده قرار داد.

یک متر مکعب گاز طبیعی فشرده (CNG) تقریباً معادل چهار لیتر بنزین بوده و همان پیمایش را برای خودرو خواهد داشت. پیمایش کلی یک خودرو در حالت گازسوز به ظرفیت مخزن یا مخازن آن و نیز عملکرد آن بستگی دارد. بطور متوسط توان خودروهای دوگانه سوز در حالت گازسوز حدود10 درصد کمتر از بنزین است و دلیل این امر این است که گاز طبیعی را نسبت به سوختهای مایع حجم بیشتری را اشغال می کند و در نتیجه اکسیژن کمتری نسبت به حالت بنزین سوز وارد موتور می شود. البته ذکر این نکته ضروریست که این مساله فقط برای خودروهای دوگانه سوز مطرح بوده و بطور کلی بدلیل عدد اکتان بالاتر گاز طبیعی، یک موتور گازسوز (Dedicated)، بازدهی بیشتری نسبت به یک موتور پایه بنزینی داراست. در ضمن هرچقدر موتور بزرگتر و قویتر باشد، این افت توان بسیار ناچیز خواهد بود، هر چند موتورهای چهار سیلندر دوگانه سوز در تمامی شرایط دمایی عملکرد خوبی را از خود نشان داده اند. در مورد شتاب خودرو، عدد اکتان بالای متان(130) تضمین کننده این است که شتاب در حالت گازسوز مشابه شتاب در حالت بنزین سوز خواهد بود. برای گازسوز کردن موتورهای دیزلی، آنها را کاملاً به یک موتور گازسوز (Dedicated) تبدیل می کنند. در روش دوم آنها را به یک موتور دوسوخته (Dual Fuel) تبدیل می کنند. سوخت اصلی این موتورها گاز طبیعی بوده و در آنها به جای شمع از پاشش مقدار کمی گازوییل استفاده می شود. (توضیح اینکه در مرحله تراکم، مقدار کمی گازوییل روی مخلوط داغ هوا و گاز طبیعی پاشیده شده و عمل احتراق صورت می گیرد.) بدین ترتیب در این موتورها گازوییل و گازطبیعی با هم مورد استفاده قرار می گیرد






تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:11 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
یک از متداولترین روشهاى تعیین ذخیره مخازن نفتى سطح آزمائى از نقشه هاى میزان منحنى تحت الارضى مى باشد که در دو نوبت صورت مى گیرد. یکبار براساس سطح فوقانى یک سازند و بار دیگر بر اساس سطح تحتانى همان سازند. از آنجایى که سطوح تحتانى سازندهایى مانند آسمارى و بنگستان با وجود سطوح منعکس کننده هاى REFLECTOR موثر همراه نیست معمولاٌ با داشتن نقشه میزان منحنى بر یک سر سازند و ضخامت حقیقى همان سازند که از حفارى یکى دو چاه بدست مى آید با روش EXTRAPOLETION مى توان نقشه میزان منحنى تحت الارضى بر سطح تحتانى آن سازند رابدست آورد. اما مطالعات چند ساله اخیر نشان داده اند که ضخامت حقیقى یا چینه اى سازندهایى مانند آسمارى بین ??? تا ??? متر تغییر مى نماید که البته نحوه پیدایش این تغییرات موضوع بحث ما نیست ولى بطور کلى مى توان این پدیده را معلول DISCONFORMITIES ساختارهاى رویشى و تغییرات رخساره اى دانست.
اکنون مبرهن است که اکتفا به ضخامت حقیقى یک یا دو چاه حفارى شده کافى نبوده و براى محاسبه ذخیره استفاده از نقشه خطوط هم ضخامت ISOPACH الزامى است هر چند دقت چند مترى ممکن است ناچیز به نظر برسد ولى ابعاد مثلاٌ چهل در ?? کیلومتر مى تواند صاحب مفهوم باشد و چون این نقشه ها چیزى بجز به تصویر درآوردن ضخامت هاى حقیقى یک لایه مشخص در یک محدوده جغرافیایى نیست ناچاراٌ دقت در محاسبه این ضخامتها مى بایستى در حداکثر ممکن باشد.
روشهاى گذشته براى محاسبه ضخامت حقیقى بر چند فرض استوار بوده است که به قرار ذیل اند:

الف) انحراف چاه در ضخامت سازند تغییر نمى کند.
ب) ازیموت انحراف ثابت یا برابر معدل تغییرات است.
ج) شیب سازندى در کل ضخامت لایه ثابت و برابر شیب اندازه گیرى در سر سازند مربوطه است.
د) امتداد شیب سازندى و بالنتیجه امتداد طبقات در کل ضخامت لایه ثابت فرض مى شوند.
ه) این محاسبات به روش مماسى صورت مى گیرد که هر کمان معادل مماسى که از نقطه اندازه گیرى عبور مى کند فرض شده است.
روشهاى گذشته براى لایه هاى کم ضخامت حدود ?? تا ?? متر از دقت کافى برخوردار هستند ولى در حقیقت تمامى آن فاکتور براى مناطق نفت خیز به شرح ذیل داراى تغییرات مى باشند:

الف: انحراف طبیعى چاهها در سازندهاى ضخیم مانند سورمه حدود ???? متر و گروه بنگستان حدود ???? متر و تا حدود سازند آسمارى متغیر است و چاه مى تواند بطور طبیعى به ازاء هر صد متر تا ? درجه منحرف شود و نسبت به قرار گرفتن چاه در موقعیتهاى مختلف ساختارى مانند CRUST و FLANK متفاوت خواهد بود.
ب: ازیموت انحراف معمولاٌ متغیر است.
ج: شیب سازندى در ضخامت لایه چنانچه مقدمتاٌ اشاره شد ثابت نیست و به خصوص وقتى که ضخامت لایه زیاد باشد براساس قوانین چین هاى متحد المرکز شیب با عمق افزایش مى یابد. حال اگر تغییر رخساره هم در کار باشد مى توان حدس زد که تغییرات شیب به چه وضعى خواهد افتاد. و یا در صورتیکه با ساختارهاى رویشى سرو کار داشته باشیم بدون شک شیب در سطوح فوقانى و تحتانى متفاوت خواهد بود.
د: امتداد طبقه در یالهاى یک چین و یا در CRUST آن مى تواند تقریباٌ ثابت باشد ولى در نواحى بلانچ و یا چین هاى گنبدى به نسبت تغییرات ازیموت انحراف مى توان امتدادهاى خاص براى طبقه منظور نمود.
تلاش این مقاله فرموله کردن کلیه متغیرهاى فوق مى باشد که با تحلیل و مرورى به روش گذشته آغاز گردیده و در انتها با پیشنهاد یک بسط تحلیلى و کاربرد کامپیوترى آن ارائه مى گردد.






تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:10 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
IT یا Information Technology در لغت به معنی فن آوری اطلاعات می باشد. اصطلاحی است عام، ناظر بر تمام فنونی که در آنها از رایانه و فناوری ارتباطات برای ایجاد، ذخیره سازی، نمایش، تبادل و مدیریت اطلاعات استفاده می شود. قابل ذکر است که حوزه IT از سه بخش سخت افزار، نرم افزار و خدمات تشکیل شده است.

سخت افزار یعنی تمامی ابزارهایی که برای ورود و جمع آوری، ذخیره سازی و نمایش داده ها مورد استفاده قرار می گیرند.

نرم افزار یعنی تمامی برنامه هایی که برای ارتباط انسان با سخت افزار مورد استفاده قرار می گیرند.
و در پایان خدمات یعنی تمامی کارهایی که در جهت ارائه بهترین راهکار برای ارتباط این دو صورت می گیرد را شامل می شود.

دقت کنید که در این میان اگر سهم خدمات را 80 درصد، سهم نرم افزار را 15 درصد و سهم سخت افزار را 5 درصد معرفی شده است. با توجه به آمار ارائه شده، می توان خدمات پس از فروش را مهمترین فاکتور در زمینه انتخاب بهترین خرید معرفی کرد.

با توجه به گسترش IT در صنعت، صنعت نفت (در اینجا منظور از نفت، کل حوزه های مربوطه می باشد. یعنی نفت، گاز، پتروشیمی و ...)  نیز از این مقوله مستثنی نبوده و متخصصین توجه ویژه ای به این صنعت نموده اند. همان طور که می دانید، یک پروژه عملی، در صورت توجیه اقتصادی از حوزه تئوری به حوزه عمل وارد می شود. سرمایه گذاری ها و درآمد های نفتی در حال حاضر از بالاترین ارقام برخوردار می باشند. بنابراین احتمال خارج شدن پروژه ای از حالت تئوری محض در صنعت نفت بالا می باشد. از نسبت گیری ورودی به خروجی از یک پروژه IT به بازده ای بالای این پروژه ها چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت کاملاً واقف می شویم. بزرگترین مزیت IT دادن سرعت و دقت به کارها می باشد. قابل ذکر است که IT در نفت در دو حوزه تخصصی و عمومی بکار می رود.

حوزه تخصصی
منظور از حوزه تخصصی، همان محاسبات و عملیات مهندسی این شاخه از صنعت می باشد. با توجه به تخصصی بودن این بخش، شرکت های معدودی پا در این حوزه گذاشته اند. دلیل آن سختی کار و طولانی بودن زمان رسید به نتیجه کامل در پروژه، ذکر شده است.

اصولاً اکثر شرکت ها، بدنبال پروژه های زود بازه بوده و در کارهای پژوهشی و مطالعاتی کمتر سرمایه گذاری می کنند (در ایران و کشورهای خاورمیانه این مسئله کاملاً مشهود می باشد). حال با توجه به نیاز بالای کارهای پژوهشی در این حوزه، فقط شرکت های بزرگ بین المللی که حاضر به سرمایه گذاری و پذیرش ریسک در این زمینه اند، حرفی برای گفتن دارند. در خارج از این مجموعه، کارهای پراکنده ای، نه بصورت منسجم، در بقیه شرکت ها صورت گرفته که در مقایسه با گسترش پروژه های نفتی، قابل چشم پوشی اند.

قابل ذکر است که در این بخش نیاز مبرمی به همکاری مهندسین نفت در کنار مهندسین IT احساس می شود. پس بهترین گزینه برای مهندس نفتی که قصد پا گذاشتن در این حوزه دارد، انتخاب بهترین همکار می باشد و آن کسی بجز متخصص IT در زمینه کاری اش نیست! البته در این میان به یک مهندس compiler نیاز است. مهندس compiler فردی است که هم به مهندسی نفت و هم به علم IT آشنایی دارد. این فرد زبان نفت را با زبان IT به مهندس IT منتقل می کند. بهترین گزینه انتخاب یک مهندس compiler، اختیار کردن آن از میان مهندسین نفتی است که آشنایی با حوزه IT مورد نظر داشته باشند.

حوزه تخصصی IT  صنعتی رابطه مستقیمی با دانشگاه (در اینجا دانشگاه و مرکز عملی یکی دانسته شده است) دارد. در اکثر شرکت های بزرگ، با توجه به هزینه های بالای پژوهش و سختی مدیریت و رهبری آن، با دانشگاه های معتبر بین المللی قراردادی منعقد شده که بر اساس آن هزینه تحقیقاتی و پژوهشی را شرکت بر عهده می گیرد. در عوض وظیفه صنعتی کردن، بازاریابی، فروش و ارائه کلیه خدمات پس از فروش آن با این شرکت می باشد. توجه داشته باشید که در این قرارداد، دو طرف قرارداد، متعهد به انجام صورت قرارداد بوده، و هر در این میان هر دو طرف بوسیله نمایندگان ویژه خود مراحل پیشرفت کار را بطور دقیق دنبال می کنند. بزرگترین نتیجه این قرارداد، بالا رفتن سرمایه های شرکت از ارائه نرم افزار در صنعت، انتخاب مهندسین منتخب از دانشگاه طرف قرارداد و مطرح شدن بصورت بین المللی و گرفتن پروژه های بزرگتر در زمینه کاری آن شرکت می باشد. در طرف دیگر، دانشگاه طرف قرارداد، بخش پروژهشی فعالتری را خواهد داشت که این خود باعث بالارفتن سطح علمی و معروف شدن دانشگاه و بالارفتن rank بین المللی آن خواهد شد. در این میان نیز در سود فروش نرم افزار شریک خواهد بود.

البته روش بالا یکی از راهکار های مطرح شده در راه اندازی سیستم تخصصی IT در حوزه نفت می باشد. توجه کنید که این سیستم تخصصی هم در زمینه سخت افزار(مانند ابزار نمودار گیری) و هم نرم افزار (مانند نرم افزار CMG) می باشد.

حوزه عمومی
منظور از حوزه عمومی در صنعت نفت، بخشی است که بدون وجود مهندسین نفت این حوزه بکار خود ادامه می دهد. مثلاً اکثر سخت افزارهای مورد استفاده در صنعت نفت در حوزه عمومی قرار می گیرند ولی ساخت و طراحی این تجهیزات در صنعت IT از تخصصی ترین کارها در این حوزه می باشد.

همانطور که می دانید، طرفداران حوزه عمومی بسیار زیاد می باشد. در حال حاضر در کشور ما تعداد زیادی شرکت کامپیوتری خدمات مورد نیاز شرکت ها را پوشش می دهند. این خدمات از تهیه کامپیوترهای اداری گرفته تا راه اندازی سیستم های ویدیو کنفرانس و پورتال های بزرگ می باشد. البته این خدمات اکثراً زیر نام های بزرگ بین المللی و به اسم نمایندگی شرکت های بزرگ می باشد!

تخصص مورد نیاز در این حوزه بیشتر IT بوده و مهندسین نفت نقش کم رنگتری را در اینجا بازی می کنند. تخصص در این حوزه به معنی شناختن نیاز و انتخاب بهترین گزینه از ابزار موجود می باشد. در حال اکثر خدمات ارائه شده در شرکت های نفتی (شاید شما هم این را احساس نموده اید) با نیاز آن شرکت منطبق نیست. یعنی در جایی که ضرورت احساس می شود کم کاری شده و در جایی که ضرورتی وجود ندارد، هزینه و کار سنگینی صورت گرفته است. از بزرگترین مشکل شرکت های نفتی، به عدم پایداری سیستم های داخلی آنها می توان اشاره نمود.

بهترین راهکار برای جلوگیری از این اتفاق، مشاوره قبل از انجام کار می باشد. در اینجا تخصص افراد، آشنایی آنها با سیستم های موجود در بازار و ارتباط آنها با شرکت ها و مشاورین بزرگ معتبر حرف اول را می زند. پس نمی توان همین طور کسی را فقط بدلیل سابقه مدیریت، در این واحد قرار داد.

مطالعه نمونه عملی
نمونه عملی فن آوری IT در حوزه نفت، سهمیه بندی نفت می باشد. حوزه تخصصی این سیستم، همان محاسبه مقادیر سهمیه بندی است که با توجه به نیازهای کشوری محاسبه و اعلام شده است. در بخش عمومی آن می توان به کارت هوشمند، دستگاه های کارت خوان، و برنامه ای که شما را قادر به اتصال به سیستم و برداشت از مقدار سهمیه تعیین شده تان می کند. دقت کنید که مقدار خدمات ارائه شده در این سیستم، قابل مقایسه با خدمات سخت افزاری و نرم افزاری سیستم نمی باشد.




تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:10 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
نفت خامی که از اعماق زمین استخراج می شود، شامل هیدروکربورهای سنگین و نیمه سنگین است که اشکال مختلف و خصوصیات متفاوت دارد. هیدروکربورهای سنگین شامل واکس ها، مواد اسفالتی و رزین ها هستند که می توانند به صورت جامد، در ترکیبات ظاهر شوند که در این بین، واکس ها اهمیت خاصی دارند.
    تغییر عواملی مانند دما، فشار و ترکیب اجزای سبک در ترکیبات نفتی، سبب تشکیل رسوب های واکس پارافینی جامد در این ترکیبات می شود. رسوب واکس تشکیل شده به طور عمده شامل پارافین ها، نفتن ها و به مقدار کمی از دیگر هیدروکربورها، مانند آروماتیک هاست. تشکیل این رسوبات در مرحله اول می تواند منافذ زیرزمینی را مسدود کرده، باعث کاهش شدید نفوذ پذیری آنها شده و راندمان استخراج نفت را کاهش دهد.
    در مراحل بعدی نیز تشکیل رسوبات، مشکلات زیادی را به دنبال خواهد داشت. به عنوان مثال تشکیل رسوبات واکس در خطوط انتقال نفت خام، می تواند باعث گرفتگی لوله ها و افزایش مقاومت در برابر جریان و در نتیجه افت فشار جریان شده و علاوه بر افزایش توان مورد نیاز جهت پمپ نمودن سیال، موجب استهلاک زودرس تاسیسات شود.
    تشکیل رسوبات واکس در تجهیزات پروسسی مانند مبدل های حرارتی و خطوط لوله کاهش کارآیی این تجهیزات را به دنبال دارد.
    با توجه به اینکه در فرآیندهای روغن سازی یکی از مراحل اصلی فرآیند، جداسازی واکس می باشد، اهمیت این پدیده مشخص می گردد. مساله تشکیل رسوب واکس و عوامل موثر بر آن، سالهای متمادی مورد بحث پژوهشگران بوده و اکثر روش ها و مدلهایی که جهت توصیف و پیش بینی این پدیده ارائه شده اند، توافق ضعیفی با داده های آزمایشگاهی دارند و از هیچکدام نمی توان به عنوان یک راه حل عمومی، جهت پیش بینی این پدیده، استفاده کرد. این مدلها اغلب دمای پیدایش واکس و میزان رسوب تشکیل شده را بالاتر از مقدار تجربی و آزمایشگاهی آن، تخمین می زنند.
    با توجه به توضیحات یاد شده، پیش بینی دمای تشکیل رسوبات واکس و در نظر گرفتن این دما در طراحی تجهیزات مربوط به استخراج، تولید و بهره برداری از نفت خام یا برش های نفتی، اهمیت خاصی دارد. مدل سازی ترمودینامیکی، یکی از راههای بررسی این پدیده است.
    
    اجزای تشکیل دهنده واکس
    واکس ها ترکیبات سنگین هیدروکربوری هستند که به طور عمده از پارافین های نرمال که محدوده عدد کربنی آنها از 15 تا 75 متغیر است، تشکیل شده اند. البته واکس ها دارای ترکیبات شاخه دار پارافینی، ترکیبات نفتی و گاهی به مقدار کم ترکیبات آروماتیکی نیز هستند. با توجه به این توضیحات، واکس ها را می توان به دو گروه عمده واکس های Macrocrystalline و واکس های Microcrystalline تقسیم کرد.
    گروه اول به طور عمده از ترکیبات پارافینی با شاخه های مستقیم تشکیل شده اند که به آنها واکس های پارافینی گفته می شود. گروه دوم از ترکیباتی که دارای پارافین های شاخه دار و هم چنین نفتن ها هستند، تشکیل شده اند و به آنها واکس های نفتنی گفته می شود. واکس های گروه اول، ارزش بیشتری به نسبت واکس های گروه دوم دارند.
    پارافین های نرمال اولین اجزایی هستند که در شرایط مناسب رسوب می کنند، ولی رسوب پارافین های شاخه دار با تاخیر همراه است.
    
    درجه حرارت های کلیدی در مورد واکس ها
    پدیده تشکیل رسوبات واکس، معمولاً بوسیله سه نقطه (درجه حرارت) مهم مشخص می گردد:
    س1- نقطه ابری شدن یا Cloud Point
    س2- نقطه ریزش یا Pour Point
    س3- نقطه ذوب یا Melting Point
    نقطه ابری شدن دمایی است که در آن اولین کریستال های واکس شکل می گیرند. همان گونه که قبلاً نیز توضیح داده شد، اولین رسوبات تشکیل شده، ترکیبات پارافینی با شاخه های مستقیم می باشند. این درجه حرارت به WAT یا Wax Appearance Temp معروف است. نقطه ریزش، دمایی است که مخلوط موجود در یک ظرف، در صورت قرار گرفتن در وضعیت افقی، جریان نداشته باشد. این نقطه کاربرد صنعتی مهمی دارد و یکی از مشخصه های واکس های صنعتی و یا روغن های صنعتی (که شامل مقداری ترکیبات واکسی هستند) می باشد. روش های استاندارد توسط موسسات معتبر، جهت اندازه گیری این دما، ارائه شده است. نقطه ذوب نیز درجه حرارتی است که یک ماده خالص به مایع تبدیل می گردد. برای یک ماده خالص، نقطه ابری شدن و نقطه ذوب با هم برابر هستند و برای یک مخلوط، این نقاط تفاوت اندکی با هم دارند. با توجه به توضیحات ارائه شده، تشخیص نقطه ابری شدن، اهمیت خاصی در مدل سازی پدیده تشکیل رسوب واکس دارد.
    
    عوامل موثر در تشکیل رسوب واکس
    اگر چه نقطه ابری شدن ونقطه ریزش، خواص ترمودینامیکی مشخصی برای ترکیبات نفتی دارای واکس هستند، موقعیت نسبی آنها در دیاگرام P-T و هم چنین میزان رسوب تشکیل شده و تجمع آن، به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد که از جمله مهمترین این فاکتور ها عبارتند از:
    ترکیب یا Composition سیال، دمای ترکیب و سرعت سرد شدن، فشار ترکیب، غلظت پارفین ها، و جرم مولکولی پارافین ها.
    وجود رسوبات دیگر مانند مواد اسفالتی و یا ناخالصی های جامد، و مقدار آب موجود در ترکیب را نیز باید در نظر گرفت.
    تحقیقات انجام شده نشان می دهد که تشکیل رسوب واکس در مراحل اولیه، حساسیت بسیار زیادی به ترکیب سیال دارد.




تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:5 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
نوع پوسته(Crust)  : پـوسـتـه ایــــران  پوسته ای است اقیانوسی قاره‌ای که بصورت پراکنده دیده می‌شود . سنگهای اقیانوسی نشانگر محل برخورد لیتوسفرهای قاره‌ای و بالارانش(upduction) پوسته اقیانوسی هستند . از دیدگاه زمین ساختی پوسته ایران پوسته‌ای است قاره‌ای که بر روی گوشته‌ای ناپایدار قرار گرفته است . در واقع حاصل تجمع قطعات پوسته‌های قاره‌ای متفاوت است که حدفاصل این قطعات لیتوسفری قاره‌ای پوسته اقیانوسی شکل گرفته است . از نظر سنی قدیمی‌ترین سنگهای یافت شده در پوسته ایران 1.4 میلیارد سال سن دارد . که مربوط به سنگهای دگرگونی است . سنگهای سازند کهر ، چاپدونی ، سنگهای دگرگونی ناحیه شورم سنگهای ناحیه کلمرد ، قدیمی‌ترین سنگهای ایران را تشکیل می‌دهند . در ناحیه شمال سبزوار ، شمال تربت حیدریه ، بخشهای شمالی و شمال غربی گناباد ، جنوب بیرجند ، شمال بندرعباس ، ناحیه صحنه و کنگاور ، بخشهای نزدیک ده‌شیر ، بصورت پراکنده در حاشیه ارتفاعات زاگرس ، ناحیه میناب ، جازموریان ، بشاگرد و در جنوب شرق ایران ، همچنین قره‌داغ در شمال غرب ایران ، مناطقی هستند که آثار پوسته اقیانوسی دیده می‌شود که اصطلاحا به آن افیولیت ملانژ گفته می‌شود . وجود پوسته اقیانوسی بصورت پراکنده در بخشهای مختلف ایران نشانگر آن است که در یک دوره زمانی خاص پوسته ایران تحت تاثیر کشش بوده، به شکلی که باعث شده قطعات لیتوسفری قاره‌ای از هم فاصله بگیرند و پوسته اقیانوسی در بین آنها شکل گیرند .تغییر رژیم تکتونیکی منجر به از بین رفتن نیروهای کششی شده و عملکرد ورقه‌های لیتوسفری حاشیه فلات ایران از جمله و‌رقه عربستان ، شبه قاره هند ، فلات توران ، منجر به شکل گیری رژیم فشاری گردیده است که منجر به بالارانش (upduction) و در بخشهایی فرورانش (subduction) ورقه اقیانوسی شده که افیولیت ملانژها را بوجود می‌آورد . بررسی نقشه عمقی موهو در ایران نشانگر ضخیم بودن پوسته در ناحیه زاگرس با ضخامت تقریبی 55 کیلومتر و نازک بودن پوسته در ناحیه سیرجان با عمق 20 کیلومتر می‌باشد (ساحل مکران 28 کیلومتر ، ناحیه البرز 30-35 کیلومتر ، شرق ایران 45 کیلومتر ، کویر لوت 35 کیلومتر ، دشت خوزستان 30-35 کیلومتر ، شمال تنگه هرمز 32 کیلومتر ) . مطالعه نقشه آنومالی گرانی در بخشهای مختلف ایران نشانگر اختلاف زیاد از نظر جرم در پوسته است . در کویر لوت آنومالی 50+ میلی‌گال و در حاشیه دریای عمان کاهش آنومالی تا حد 45- میلی‌گال وجود دارد ، که نشانگر فرورانش یک بخش سنگین به درون زمین است .

نوع پوسته بستگى کامل به سرشت فیزیکوشیمیایى آن دارد. در ایران، پوسته از دو نوع قارهاى((Continental و اقیانوسى((Oceanic است که به صورت نوار و یا قطعات نامتجانس در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. از همینرو نوروزى (1972)، دیویى و همکاران (1973)، پوسته ایران را مجموعهاى از خردقارههاى ((Micro – Plates به هم پیوسته میدانند. از میان دو نوع پوسته گفته شده، پوسته قارهاى سهم بیشترى دارد، به گونهاى که بخش اعظم پوسته از نوع قارهاى است و از حدود 20 میلیون سال پیش تاکنون، در یک رژیم زمینساختى فشارى، ستبرشدگى و کوتاهشدگى بر آن تحمیل شده است. با این وجود، بستر دریاى عمان از نوع پوسته اقیانوسى است که با سرعت 8/4 سانتیمتر در سال به زیر مکران کشیده میشود (لوپیشون، 1968) و یا، در بستر دریاى خزر، یک پوسته قدیمى اقیانوسى وجود دارد که به طور شیبدار به زیر بخش شمالى (البرز) کشیده شده است (گالپرین و همکاران، 1962 – بربریان و کینگ، 1981 )جدا از پوستههاى اقیانوسى در جا (Authochton) بستر عمان و خزر، مجموعههاى افیولیتى موجود در امتداد پارهاى از گسلهاى عمده ایران نیز نوعى پوسته اقیانوسى نابرجا((Allochton  هستند که به دلیل بسته شدن اشتقاقهاى درون قارهاى، به روى پوسته قارهاى رانده شدهاند و رخنمون آنها، محل تقریبى مرز قارههاى کهن را ترسیم میکند.

 






تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:4 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
 

» ضخامت پوسته : از نقشه گرانیسنجى موهو، تهیه شده توسط دهقانى و ماکریس (1983)، قابل تفسیر است. بر اساس این نقشه، در زیرراندگى اصلى زاگرس (زاگرس مرتفع)، بیهنجاریهاى ثقلى به حداقل (230 ± میلیگال) میرسد و در این ناحیه، پوسته ایران با 50 تا 55 کیلومتر ضخامت، بیشترین ستبرا را دارد. ولى، به سوى جنوب باختر، ناپیوستگى موهو (Moho) در ژرفاى 40 کیلومتر است، از این رو به نظر میرسد که در زاگرس، پوسته از شمال خاور به جنوب باختر نازک میشود. اشنایدر و برزنجى (1986) نیز نشان دادند که در کمربند چینخورده زاگرس، ناپیوستگى موهو، به سمت شمال خاورى، حدود یک درجه شیب دارد و در ژرفاى  40 کیلومتر است. ولى، در نزدیکى راندگى اصلى زاگرس ناپیوستگى موهو 5 درجه شیب دارد و در ژرفاى 65-58  کیلومتر است. در خاور ایران هم پوسته به نسبت ستبرى به ضخامت 40 تا 48 کیلومتر، قابل شناسایى است. در امتداد ساحل دریاى عمان پوسته با ستبراى 25 کیلومتر نازکترین بخش از پوسته ایران است. در مرز شمالى ایران به سمت دریاى خزر، رشته کوه‎‎هاى البرز ریشهاى نشان نمیدهد و ضخامتى کمتر از 35 کیلومتر دارد. از سوى دیگر، در فرونشستهاى لوت و کویر، پوسته قارهاى با ضخامت کمتر از 40 کیلومتر، در تعادل ایزوستازى (Isostatic equilibrium)  است. در کمان ماگمایى ارومیه  بزمان، ضخامت پوسته 45 تا 50  کیلومتر است و در جنوب باخترى زون سنندج سیرجان ضخامت پوسته به حدود 60 کیلومتر میرسد.

دادههاى گوناگون نشان میدهند که میانگین ستبراى پوسته قارهاى در ایران، حدود 40  کیلومتر است . اگرچه افزایش ضخامت پوسته در سنندج سیرجان و زاگرس مرتفع به رانده شدن ورق ایران مرکزى به روى ورق عربستان و تکرار موهو نسبت داده شده است، ولى با توجه به الگوى ساختارى ایران، دیده میشود که افزایش ضخامت پوسته به طور عمده در محل تقریبى برخورد ورقها استاز همینرو دهقانى و ماکریس، ضخیم شدگى پوسته زاگرس مرتفع و سنندج سیرجان را حاصل فرآیند فشارشى وابسته به بازشدن دریاى سرخ میدانند و بر این باورند که در این منطقه، دگرشکلى بیشتر در اثر راندگى و جابجایى سفرههاى رانده است و برخورد بین ورقایران و زاگرس از نوع قاره قاره است و در حال حاضر هیچگونه فرورانشى در زیر منطقه راندگى زاگرس وجود ندارد. در کمان ماگمایى ارومیه بزمان نیز علوى (1994) افزایش حدود 5 تا 10 کیلومتر ضخامت پوسته را به فعالیت ماگمایى و گسلش راندگى نسبت میدهد. در کوههاى خاور ایران هم، برخورد ورقهاى لوت و افغان میتواند در ستبر شدگى پوسته نقش داشته باشد.

 

»  ایزوستازى پوسته : نقشه بیهنجارى همایستایى ایران که بر پایه انگاره تعدیل شده آیرى Airy hypothesis تهیه شده است نشان میدهد که چگالى بلندیها 67/2، چگالى میانگین پوسته 75/2، چگالى ریشه کوهها 85/2، چگالى گوشته بالایى 35/3 گرم بر سانتیمتر مکعب و ضخامت عادى پوسته 30 کیلومتر است (دهقانى و ماکریس، 1983).

در نواحى بزرگى از ایران همچون لوت، فرونشستهاى کویر و همچنین رشته کوههاى خـاور ایران و بخش وسیعـى از کوهزاگرس، بیهنجاریهـاى همایستایى بین صفــر تا 10± میلیگال و حاکى از تعادل همایستایى کامل این مناطق است.

در نواحى بزرگى از ایران همچون لوت، فرونشستهاى کویر و همچنین رشته کوههاى خـاور ایران و بخش وسیعـى از کوهزاگرس، بیهنجاریهـاى همایستایى بین صفــر تا 10± میلیگال و حاکى از تعادل همایستایى کامل این مناطق است.

آشفتگیهاى همایستایى، بیشتر در منطقه خوزستان، ساحل دریاى مازندران و مرز میان رشته کوه زاگرس و پهنه مکران دیده میشود. در راندگى اصلى زاگرس، هر چند که مقادیر ایزوستازى بسیار کم است، ولى هنوز به حالت جبــراننرسیده است. رشته کوههایالبـرز، فراتر از حالت جبران است و هیچ ریشهاى در زیر آن وجود ندارد که به نظر دهقانى و ماکریس، به احتمال زیاد حاصل سفرههاى رورانده نابرجاست. حوضه خزر جنوبى، آنومال ثقلى شدید (100- تا 250- میلیگال) دارد که نشانه نبود تعادل ایزوستازى است.محاسبات زون شاین و لوپیشون (1986) نشان داده است که در حال حاضر، در حدود یک تا دو کیلومتر از فرونشینى زمینساختى در آن جبران نشده و این امر ممکن است ناشى از نیروهاى فشارشى باشد که در 6  میلیون سال گذشته این ناحیه را تحت تأثیر میداشته است




تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:4 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
 

مجله علمی»نیوساینتیست» در گزارشی موفقیت پژوهشگران مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف درشناسایی و بهره‌گیری از گونه‌های جدید میکروارگانیسم‌های گوگردخوار را به عنوانروشی موثر در گوگردزدایی از نفت خام سنگین به عنوان پیشرفتی بزرگ در تصفیه نفت خام مورد تقدیر قرار داد.

 

به گزارش سرویس پژوهشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، محققان پژوهشکده صنعت نفت دانشگاه صنعتی شریف به تازگی با کشف گونه‌های جدیدی از میکروارگانیسم‌های گوگردخوار درمناطق نفت‌خیز ایران و ابداع یک روش بیولوژیک جدید موفق به حذف گوگرد از نفت خام سنگین شده‌اند.

 

در گزارش مجله «نیوساینتیست» عدم نیاز به شرایط بسیار خاص و دشوار دما و فشار که از محدودیت‌ها والزامات روش‌های متداول شیمیایی است و همچنین اثربخشی و سرعت بیشتر تصفیه نفت با این روش از ویژگی‌ها ومزایای روش ابداعی توسط دکتر جلال‌الدین شایگان و همکارانش در دانشگاه صنعتی شریف عنوان شده است.

 

دکتر جلال الدین شایگان، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف و مجری طرح در گفت‌و‌گو با خبرنگار «پژوهشی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)گفت: در این طرح که در قالب یک رساله دکتری انجام شده از روش جدیدی استفاده شده است؛ البته حذف سولفور به روش زیستی از ترکیبات نفتی در دنیا انجام شده و در ایران هم اقداماتی مثل حذف گوگرد ازگازوئیل به دلیل داشتن گوگرد بالا و افت مرغوبیت آن صورت گرفته است، اما در موردنفت خام سنگین که در حال حاضر با توجه به افت فزاینده ذخیره نفت خام سبک ایران جزومحصولات بسیار مهم کشور ما به حساب می‌آید و تکیه ما در مقطع کنونی بر روی نفت خام سنگین است، چنین کاری انجام نشده است.

 

وی خاطرنشان کرد: نفت خام سنگین بین 4 تا 8 درصد گوگرد دارد که مرغوبیت نفت را کاهش داده و به هنگام سوختن هم آلاینده مهم CO2 را به وجود می آورد و به طور کلی این نفت از نظر اقتصادی هم نفت مرغوبی نیست ولذا پروژه‌ای را با شرکت توسعه مهندسی نفت برنامه‌ریزی کردیم. در این پروژه چندگونه میکروارگانیزم از خاک‌های آلوده مناطق نفتی به ویژه جنوب کشور پیدا کردیم که قادر هستند گوگرد نفت خام را تا میزان 90 درصد از بین ببرند که بین آنها هم باکتریو هم قارچ وجود دارد.

 

دکتر شایگان خاطرنشان کرد: در این روش بیولوژیکی کیفیت یا ارزش حرارتی نفت کاهش پیدا نمی‌کند و خود نفت توسط باکتریهاخورده نمی‌شود، بلکه تنها گوگرد نفت توسط باکتریها مصرف می‌شود و این مساله که ارزش حرارتی نفت هیچگونه کاهش پیدا نمی‌کند بسیار حائز اهمیت است.

 

رییس انجمن مهندسان شیمی ایران در مورد چگونگی انجام این طرح به ایسنا گفت: در تحقیقات این طرح با رفتن به مناطقی که مدتهابا نشت نفت خام مواجه بودند در جست‌و‌جوی میکروارگانیسم‌هایی بودیم که برای رشدنیاز به مواد داخل نفت دارند. به طور طبیعی میکروارگانیسم‌های موجود در این مکان‌هامقاوم هستند و ما این نمونه ها را از جاهای آلوده منتقل کردیم و از بین اینهاگونه‌هایی را که از گوگرد تغذیه می‌کنند پیدا کردیم.

 

وی خاطرنشان کرد: ما به باکتریها موادغذایی مختلف دادیم اما گوگرد به آنها ندادیم و در نتیجه این باکتریها مجبور شدندگوگرد مورد نیازشان را از نفت استخراج کنند، آنها از این طریق ترکیبات پیچیده باوزن مولکولی بالا را که شامل چند اتم گوگرد هستند از نفت جدا کرده و گوگرد آنها راجذب و مصرف می‌کنند و در نتیجه ساختار نفت با وجود شکسته شدن بعضی از مولکول‌هامرغوبتر شده و این شکسته شدن مولکول‌ها، گرانروی یاویسکوزیته یا لزجت نفت را پایین می آورد.

 

به گفته رییس انجمن مهندسان شیمی ایران،چون این نمونه میکروارگانیسم‌ها در مناطق گرمسیر یافت شده‌اند فرضیه‌ای مطرح شدمبنی بر این که باکتری‌های گرما دوست (ترموفیلیک) هم در این مناطق یافت خواهند شد وتصادفا این حدس درست از آب در آمد و باکتری‌های ترموفیلیک که در دمای 60 درجه سانتی‌گراد فعالیت می‌کنند یافت شدند.

 

وی خاطرنشان کرد: در دمای 60 درجهسانتی‌گراد اصولا نفت سنگین گرانروی کمتری دارد و در نتیجه عملیات سولفورزدایی دراین دما و با وجود باکتری‌های ترموفیلیک بهتر انجام می‌شود، اما به طور کلی معمولادر دنیا بیشتر پژوهشگران با باکتری‌های مزوفیلیک که در دمای 30 تا 35 درجهسانتی‌گراد فعالیت می‌کنند کار می‌کنند و ما خوشبختانه توانستیم در دمای 60 و 65درجه سانتی‌گراد با این باکتری خاص کار کنیم که بازدهی بسیار بسیار خوبی داشتیم بهطوری که مقالات ما در این زمینه با استقبال واقعا خوبی مواجه شد و ما توانستیم بهعنوان اولین یابنده این باکتری‌ها مقالات خود را به صورت بین‌المللی منتشر کنیم.

 

دکتر شایگان در پاسخ به این که تحقیقاتاین طرح در چه مرحله‌ای است به ایسنا گفت: کار آزمایشگاهی این طرح تمام شده و ما درآزمایشگاه آزمایش‌ها را ابتدا در مقیاس ارلن مایر آزمایشگاه و در حدود 250 سی سیانجام داده‌ایم و پس از آن در ارلن دولیتری و پنج لیتری آزمایش کردیم و نتایج خوبیرا مشاهده کردیم و در آخر سیستم پایلوتی را در مقیاس کامل و با سیستمهای کنترلی وتمام شرایط یک واحد صنعتی طراحی کرده‌ایم که چیزی حدود یک میلیارد تومان هزینه دربرداشت که اگر شرکت توسعه مهندسی بودجه این کار را تامین کند و در سطح پایلوت اینکار انجام شود راه رسیدن به مقیاس صنعتی آن بسیار هموار خواهد شد.

 

دکتر شایگان در پایان تصریح کرد: از آن جاکه در حال حاضر نفت استخراجی ما بیشتر به سمت نفت خام سنگین می‌رود و ما در فروشنفت سنگین و تصفیه آن مشکل داریم، اگر بتوانیم گوگرد آن را کاهش بدهیم، کیفیت آن راهم از نظر کاهش گوگرد و هم از نظر شکستن مولکولهای خیلی سنگین بالا برده ایم یعنیهم کار پالایش نفت راحت‌تر خواهد شد و هم فروش آن بین 10 تا 15 دلار افزایش قیمت خواهد داشت.






تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:3 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

تعریف بعضی از واژه های مستعمل در صنعت نفت نفت درجا - نفت خام سبک - نفت خام ترش - نفت خام شیرین - گاز مایع - شدت انرژی - نفت میعانی - ذخیره اثبات شده - LNG - GTL - متان - اتان - پروپان - گاز ترش - گاز غنی - گازهای سبک - گاز همراه - CNG - نفت سفید - نفت گاز - بنزین موتور


نفت درجا
Oil Place

نفت درجا نشان دهنده حجم نفت موجود در مخازن است. آمار نفت درجا معمولاً به صورت " نفت در جای اولیه " اعلام می شود، یعنی حجم نفتی که در زمان کشف و قبل از بهره برداری از مخازن گزارش شده است. بدیهی است در خلال زمان شناخت دقیق تری از مخازن به دست می آید، لذا آمار نفت درجا تغییر می کند.
نفت خام سبک
Light Crude Oil

نفت خام از هیدروکربورها (Hydrocarburs) تشکیل شده است که متشکل از عناصر کربن و هیدروژن است.
هیدروکربورهای کوچک تر و سبک تر از طریق تقطیر ساده که در پالایشگاهها انجام می شود، قابل جداسازی است. به این دسته از نفتهای خام اصطلاحاً نفت خام سبک (Light Crude Oil) می گویند که در مقابل نفت خام سنگین (Heavy Crude Oil) قرار می گیرد. نفت خام سبک قاعدتاً گران تر از نفت خام سنگین است زیرا فرآورده های ارزشمندتری را می توان از آن به دست آورد.
نفت خام ترش
Sour Crude Oil
نفت خام (Sour Crude Oil) سولفور بیشتری دارد و API آن کمتر است و سهم فرآورده های سنگین تر مانند نفت کوره که در فرایند پالایش از آن به دست می آید، بیشتر خواهد بود.
نفت خام شیرین
Sweet Crude Oil
نفت های خاصی که بالنسبه میزان سولفور کمتری دارند به " نفت خام شیرین " Sweet Crude Oil معروف اند. نفت خام شیرین دارای API بالاتری است و در پالایش آن می توان مقادیر بیشتری فرآورده های سبک تر و با ارزش تر چون بنزین و نفت سفید و گازوئیل به دست آورد.
گاز مایع
LPG- Lipuefied Petroleum Gas
گاز مایع یا به اختصار (( ال - پی - جی )) مخلوطی از هیدروکربن های سنگین گازی شکل از سری پارافینی که به طور عمده از بوتان و پروپان تشکیل شده است و به آسانی به حالت گاز تبدیل می شود.
گازی که در سیلندر نگهداری شود و در منازل مورد استفاده قرار می گیرد همان (( گاز مایع )) است.
شدت انرژی
Energy Intensity
شدت انرژی عبارت است از انرژی مورد نیاز برای تولید مقدار معینی از کالاها و خدمات. شدت انرژی بر حسب عرضه انرژی اولیه و یا مصرف نهایی انرژی محاسبه میشود. این شاخص معمولا" در سطح کلان مورد استفاده قرار گرفته و درجه بهینگی استفاده از انرژی در یک کشور را نشان میدهد .
نفت میعانی
Condensate

ترکیبی از هیدروژن و کربن ( هیدروکربن ) که در شرایط سنگ مخزن به حالت گاز و در شرایط سطح زمین ( دما و فشار متعارفی ) به حالت مایع در می آید.
کندانسه یا میعانات از پنتان (Pentane) ، بوتان (Butane) ، پروپان (propane) ، و کمی اتان (Ethane) و متان (Methane) تشکیل شده است. کندانسه، هیدروکربوری بی بو و بی رنگ مانند آب مقطراست که سبک ترین و گران ترین نفت محسوب می شود.
ذخیره اثبات شده
Proven(proved) Reserve

یعنی حجمی از هیدروکربورها که به کمک دانش فنی موجود و با توجه به وضعیت اقتصادی و قیمتها و هزینه های فعلی قابل بازیافت است .
Liquefied natural gas
LNG
به طور عمده از گاز متان تشکیل یافته است. این عمل "مایع سازی" یعنی تبدیل حالت گاز به مایع به خاطر سهولت حمل آن است .
GTL/ gas to liquidبه کمک فن آوری GTL و بدون تحمل هزینه های سولفور زدائی در پالایشگاه ها، می توان مستقیما" گاز طبیعی را به فراورده های سوختی با سولفور پائین یا اساسآ عاری از سولفور تبدیل نمود.
متان
ماده اصلی گاز طبیعی، " متان " است . بسته به اینکه گاز طبیعی از کدام حوزه استخراج شده است درصد متان آن تغییر میکند، معمولا" قلمرو این تغییرات از 70 تا 90 درصد میباشد. اتان، پروپان و بوتان از دیگر مواد تشکیل دهنده گاز طبیعی میباشند.
متان گازی است بی رنگ و سبک تر از هوا، وزن مخصوص آن نسبت به هوا حدود 56% میباشد. متان یکی از مواد اصلی پایه برای تولید محصولات پتروشیمی میباشد.
اتان
اتان یکی از هیدروکربن های خانواده آلکان یا پارافین است که در شرایط عادی یک هیدروکربن گازی شکل، بی رنگ و بی بو است .
پروپان
پروپان نوعی هیدروکربن از دسته پارافین که در شرایط عادی ( فشار و دمای معمولی ) به صورت گاز است ولی به راحتی به مایع تبدیل میگردد. پروپان عضوی از گاز سیلندر یا گاز نفتی مایع شده LPG است عضو دیگر گاز سیلندر عبارت است از گاز بوتان. مخلوط مایع شده این گاز و گاز بوتان تحت عنوان گاز مایع در سیلندرهای مخصوص و تحت فشار متوسط، در منازل به منظور سوخت، مورد استفاده واقع میشوند . ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که در دمای بالا، مولکول پروپان شکسته شده (cracking) تبدیل به اتیلن و متان میشود و این واکنش، یکی از مهمترین منابع تهیه اتیلن محسوب میگردد.
در صنایع نفت ، از پروپان در زمینه های متعددی، منجمله پالایش مواد نرم کننده و روان کننده و سایر فرآورده ها استفاده میشود.
گاز ترش
Sour Gas
گاز ترش ، گاز طبیعی حاوی سولفید هیدروژن، که گازی است بسیار سمی و بدبو و با ایجاد اسید سولفوریک ، در لوله های فلزی ایجاد خوردگی میکند. از طریق فرآیند تجزینه ، سولفید هیدروژن از گاز طبیعی جدا میشود.
گاز غنی
Enriched Gas
گاز خروجی از میادین نفتی و یا کلاهکهای گازی و یا میادین مستقل گازی را اصطلاحا" " گاز غنی" می گویند. گاز غنی بعد از پالایش به " گاز سبک " تبدیل میشود.
گازهای سبک
Light Gas
این گازها شامل هیدروژن و هیدروکربن های سبک است و به عنوان سوخت صنعتی و یا ماده اولیه پتروشیمی به کار میرود.
گاز همراه
Associated

آنچه از میادین هیدروکربور استخراج می شود. معمولاً ترکیبی از نفت و گاز می باشد، مسأله مهم، درجه ترکیب گاز و نفت است. اگر میزان نفت به مراتب بیش از گاز باشد، اصطلاح (( گاز همراه )) را به کار می بریم، یعنی گازی که همراه تولید نفت به دست آمده است. اگر میزان گاز بیش از نفت تولیدی باشد، تولید اصلی در واقع گاز است ولی در عمل مقداری نفت به همراه گاز به دست آمده است که اصطلاحاً به آن (( کندانسه )) می گویند. کندانسه نفت خام بسیار سبک و با ارزشی است و اساساً نفت کوره ندارد. گاز همراه را اصطلاحاً (( گاز حل شده )) ، (( گاز همراه نفت ))، (( گاز درون نفتی )) می گویند.
CNG/ Compressed Natural Gasگاز طبیعی استخراج شده را اصطلاحاً گاز طبیعی مرطوب (Wet Natural Gas) می گویند که بعد از نم زدایی گاز طبیعی خشک (Dry Natural Gas) نتیجه می دهد.
گاز طبیعی قابلیت تبدیل به گاز طبیعی فشرده (CNG) را دارد و می توان آن را به عنوان سوخت اتومبیل مورد استفاده قرار داد.
نفت سفید
نفت سفید برشی از نفت خام و متشکل از سه نوع هیدروکربور پارافینی، نفتینی و آروماتیک می باشد. این فرآورده به عنوان سوخت گرمایشی و سوخت مراکز حرارتی به کار می رود و یکی از موارد اصلی تشکیل دهنده سوخت جت است.
نفت کوره(مازوت): نفت کوره از بازمانده تقطیر نفت خام در برجهای تقطیر پالایشگاه به دست می آید. این فرآورده به سبب دارا بودن هیدروکربورهای سنگین، به آسانی نمی سوزد و یکی از سوختهای عمده کشتیها و واحدهای بزرگ صنعتی از جمله نیروگاههای برق به شمار می رود.
نفت گازنفت گاز فرآورده ای است که بعد از برش نفت سفید به دست می آید و به عنوان سوخت ماشین آلات کشاورزی، صنعتی و سوخت تعدادی وسایل نقلیه عمومی و تأسیسات حرارتی به کار می رود
بنزین موتور: بنزین موتور آمیزه ای است از هیدروکربورها به طور عمده حلقوی وایزومر با نسبتهای متفاوت که برای افزایش درجه آرام سوزی آن، برخی از ترکیبات آلی به آن اضافه می شود.






تاریخ : شنبه 89/7/17 | 8:2 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.