سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

امام زمان(ع)؛ متعلّق به همه است!
امام زمان(ع)؛ متعلّق به همه است!
نویسنده : استاد شیخ مرتضی آقا تهرانی

از جمله نعمت‌های باطنی و ارزشمند که خداوند به ما ارزانی داشته و ما آن گونه که شایسته است قدر آن را نمی‌دانیم، نعمت وجود امام زمان(ع) است. ایشان متعلّق به گروه یا فرقة خاصّی نیست؛ او متعلّق به همه است. او واسطة رحمت و فیض الهی است. هر کس هر چه دارد، به برکت وجود اوست، امّا اکثر مردم او را نمی‌شناسند و با وی ارتباط ندارند.
تمامی نعمت‌های خداوند را می‌توان در دو گروه قرار داد؛ برخی از این نعمت‌ها مادّی وظاهری و برخی دیگر غیر مادّی و باطنی هستند.
«وَ اَسبَغَ عَلَیکُم نِعَمَهٌ ظاهِرَةً و باطِنةً؛
نعمت‌های ظاهر و باطن را بر شما سرازیر کرده است.»
نعمت‌های باطن، از نعمت‌های ظاهر ارزشمندترند. نعمت‌های ظاهر، همین چیزهایی هستند که با چشم سر می‌بینیم و متوجّه می‌شویم؛ امّا نعمت‌های باطنی مثل نعمت«هدایت» با چشم ظاهر دیده نمی‌شوند.
خدای متعال در قبال هیچ نعمتی بر بندگان خود منّت ننهاده، امّا در مورد خلقت پیامبر(ص) مسئله به گونة دیگری است. او این نعمت را به رایگان نداده است. او می‌خواهد تمام بندگانش قدر این نعمت را بدانند. خداوند در قبال نعمت هدایت و ولایت رسول اکرم(ص) بر مسلمان‌ها و حتّی غیر مسلمان‌ها منّت می‌نهد و بر ماست که نعمت باطنی«هدایت» و «ولایت» را قدر بدانیم. اگر امیرالمؤمنین(ع) را دوست می‌داریم، باید قدر این نعمت را بدانیم؛ ما نه توان آن را داریم که مانند امیرالمؤمنین(ع) شویم و نه توان آنکه به معنی حقیقی کلمه، شیعة او باشیم، امّا آن حضرت و دیگر امامان را دوست می‌داریم و در این مسیر گام می‌نهیم.

نعمت وجود امام زمان(ع)

از جمله نعمت‌های باطنی و ارزشمند که خداوند به ما ارزانی داشته و ما آن گونه که شایسته است قدر آن را نمی‌دانیم، نعمت وجود امام زمان(ع) است. ایشان متعلّق به گروه یا فرقة خاصّی نیست؛ او متعلّق به همه است. او واسطة رحمت و فیض الهی است. هر کس هر چه دارد، به برکت وجود اوست، امّا اکثر مردم او را نمی‌شناسند و با وی ارتباط ندارند.
یکی از دلایل این معضل بزرگ این است که مردم آن طور که باید امام را نمی‌شناسند، معنای نگه داشتن حرمت حضرت مهدی(عج) را نمی‌دانند و برای ایشان ارج و بهایی قائل نیستند.
اگر ما نسبت به حضرت مهدی(ع) شناخت داشته باشیم و ایشان را حاضر و ناظر بر اعمال خود ببینیم، کاری را که ایشان دوست ندارند و نمی‌پسندند، هرگز انجام نمی‌دهیم، در نقطة مقابل کسانی که از این شناخت محروم هستند، به جاهلیّت درون خود رجوع کرده و مرتکب گناهان بسیاری می‌شوند.
این افراد در حقیقت مصادیق این حدیث مشهورند که:
«مَن ماتَ وَ لا لَمْ یَعرِفُ إمامَ زَمانِهِ ماتَ میتَة جاهِلِیَّة؛
کسی که بمیرد در حالی که امام زمان خود را نمی‌شناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» دلیل دیگر کردار ناپسندانة ما در محضر خدا و امام زمان(ع) غفلت است. ما خدا و امام زمان(ع) را می‌شناسیم و حضور او را حس می‌کنیم. معرفت امام در دل ماست و دوست هم نداریم از او دور باشیم، امّا دست به کارهایی می‌زنیم که موجب می‌شوند، خداوند و اهل بیت(ع) از ما متنفّر گردند. این به غفلت ما باز می‌گردد. باید برای زدودن گرد و غبار غفلت از خانة دل خود چاره‌ای بیندیشیم.

راه‌های ارتباط با امام زمان(ع)

سؤالی که هم اکنون در مقام پاسخ‌گویی به آن هستیم، این است که برای بهره‌مندی از نعمت‌های باطنی، به ویژه نعمت وجود مبارک امام عصر(ع) چه باید بکنیم؟ نکتة قابل توجّه، این است که جوان‌ها بهتر می‌توانند این راه را طی نموده و با حضرت ارتباط برقرار کنند؛ چرا که گناهنشان کمتر و دلشان پاک‌تر است. اگر هم یکی دو گناه مرتکب شده باشند، موفّق به استغفار می‌شوند.
در زیارت اهل بیت(ع) یا توجّه و ارتباط قلبی با امام عصر(عج) نباید به کم راضی شویم.خود امام را بخواهیم. اگر او یک لحظه کنار ما بنشیند، همه چیز درست می‌شود.
چه بسیار افرادی که با یک دیدار امام به هر چه می‌خواستند، رسیدند.چرا یک کفّاش باید از صدای کفش آقا، ایشان را بشناسد، امّا ما هیچ نصیبی از آقای خود نبریم.
اگر به اندازة ارادتی که به دوستان خود داریم، به امام ارادت داشته باشیم، به وصال او خواهیم رسید. متأسّفانه برخی از ما به اندازة سرگرمی دنیوی نیز برای امام خود ارزش قائل نیستیم و توقّع داریم دیدار آن حضرت نصیب ما نیز بشود. توجّه، عبادت، پشتکار و استقامت، اخلاص و تصمیم جدّی برای دیدار امام زمان(عج) به ایجاد رفاقت با ایشان، کمک شایانی می‌کند. باید در دل شب از خواب شیرین بیدار شویم و مناجات کنیم. باید همة کارهای خود را رنگ خدایی بدهیم؛ برای خدا نشست و برخاست کنیم. برای خدا سخن بگوییم و برای خدا درس بخوانیم. برای خدا کار کنیم. هر گاه این گونه شدیم، به وصال امام زمان(عج) نیز خواهیم رسید.
دعا برای سلامتی و فرج آن حضرت نیز در تحقّق این امر بسیار مؤثّر است. همان کاری که همة ائمّة معصومان(ع) به آن مبادرت می‌ورزیدند. در برخی از کتاب‌های روایی، این عبارت از امام حسین(ع) نقل شده است که به هنگام شهادت حضرت علی اصغر(ع) فرمودند: «خدایا! حال که یاری تو از علی اصغر من دریغ شد، یاریت را از فرزندم که روزی ظهور خواهد کرد، دریغ مدار».
امام رضا(ع) نیز سفارش نمودند که این دعا را در قنوت نماز ظهر روز جمعه یا خود نماز جمعه بخوانیم:
«اللّهمَّّ أَصلح عَبدَکَ وَ خَلیفَتَکَ بِما أصلَحتَ بِهِ أنبِیائَکَ وَ رُسُلَکَ وَ حَفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ وَ أیِّدهُ بِرُوحِ القُدُسِ مِن عِندِکَ واسلُکهُ مِن بَین یَدیهِ وَ مِن خَلفِهِ رَصَداً یَحفِظُونَهُ مِن کُلِّ سُوءٍ وَ أبدِلهُ مِن بَعدِ خَوفِهِ أَمناً، یَعبُدُکَ لا یُشرِکُ بِکَ شَیئاً وَ أَذِّن لَهُ فِی جَهادِ عَدُوِّکَ و عَدُوِّهِ وَ اجعَلنِی مِن أنصارِهِ؛
خدایا امر ظهور بندة خود را اصلاح کن، همان طور که کار انبیا و رسولانت را اصلاح کردی. با ملائکة خود او را در بر بگیر و با روح‌القدس او را تأیید فرما. از جلو و پشت سر، او را حفاظت فرما و از هر بدی او را حفظ کن و بعد از این خوف، امنیّت را برایش بیاور.او تو را می‌پرستد و ذرّه‌ای به تو شرک ندارد. اجازة جهاد با دشمنانت و دشمنانش را به او عطا فرما و مرا نیز از یاران او قرار بده.»
امام هشتم(ع) می‌فرماید: «مرا از یاران او قرار بده» امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند:
«اگر من او را درک کنم، همة عمر خدمتکار او خواهم بود.»
برای ایجاد ارتباط قلبی با آن حضرت چند راه وجود دارد:

1. به یاد آن حضرت بودن!

ما باید همواره به یاد آن حضرت باشیم و او را فراموش نکنیم تا ایشان هم از ما یاد کنند. در «قرآن» آمده است:
«پس یادم کنید تا یادتان کنم.»
حضرت آیت الله مظاهری ـ دامت برکاته ـ می‌فرمود: روز‌های آخر عمر علّامه طباطبایی(ره) بود. حال مساعدی نداشتند. با عدّه‌ای از شاگردان علّامه، برای عیادت به خدمت ایشان مشرّف شدیم. بحث‌های مختلفی مطرح شد. با خود گفتم خوب است که از آقا بخواهیم مطلبی بگویند تا از این دیدار خود بهره‌ای برده باشیم. عرض کردم: آقا! مطلبی بفرمایید تا استفاده کنیم. علّامه در فکر فرو رفتند و بعد فرمودند: چیزی به خاطرم نمی‌آید؛ جز این آیه:
«فَاذکُرُنِی أَذکُرکَم وَاشکُرُوا لِی وَ لاتَکفُرُنِ؛
یادم کنید تا یادتان کنم وسپاسم را بگویید و ناسپاسی نکنید.»
چه کسی بیش از خدا به گردن ما حق دارد؟چه کسی مانند خدا ستّار‌العیوب است و بدی‌های ما را پوشانده است؟چه کسی مانند او آبروی ما را در جمع حفظ کرده و ما را از رسوا شدن نگه داشته است؟او حتّی به ما می‌گوید غیبت دیگری را نکنید. اگر کار بدی از ما سر بزند، او اجازه نمی دهد دیگران آن را فاش کنند.او حتّی به ما می‌گوید: حق ندارید گناهی که مرتکب شده‌اید، به کس دیگری بگویید. آیا چنین معبودی شایستة شکر و ذکر و پرستش نیست؟
تعالیم دین اسلام به ما یاد داده است که در نماز شب، چهل مؤمن را یاد کنیم. مؤمن چه کسی است؟کسی که مسلمان باشد و امام علی(ع) را نیز دوست بدارد.گنه‌کار بودن و زن یا مرد بودن در این مسئله تأثیری ندارد. وقتی در نماز شب دستمان را بالا می‌بریم و می‌گوییم: «اَلّلهمَّ اغفِر لِفُلان»، اگر توجّه داشته باشیم، درمی‌یابیم که معمولاً اسامی کسانی به ذهن ما می‌آید که یا بسیار به ما محبّت کرده‌اند یا خیلی ما را آزار داده‌اند. بیشتر، کسانی را به یاد می‌آوریم که یا بسیار دوستشان داریم یا با آنها خیلی مشکل داریم؛ این حالت، خیلی زیباست. خدا این کار را دوست دارد. می‌خواهد دل‌هایمان را به هم نزدیک کند. اینکه کسی در دل شب بر می‌خیزد، با خدا مناجات می‌کند و در قنوت نماز با اشتیاق، مؤمنان را دعا می‌کند، لطف خداست.
خدا به بنده‌هایش می‌گوید: یادم کنید تا شما را یاد کنم. امام عصر(عج) آینة تمام‌نمای خدای تعالی است. او بزرگ‌ترین آیة خداست. اگر او را یاد کنیم، او نیز ما را یاد می‌کند. هرچه بیشتر او را یاد کنیم، او نیز بیشتر از ما یاد می‌کند. یادی که ما از امام عصر(ع) می‌کنیم با یادی که او از ما می‌کند، تفاوت بسیار دارد. خداوند به پیامبرش می‌فرماید:
«وَصِّل عَلَیهِم إِنَّ صَلوتَکَ سَکَنٌ لَهُم؛
بر این امّت درود فرست، درود تو باعث آرامش آنهاست.»
آیا اگر پیامبر(ص) برای ما از خداوند طلب سلامتی کند، با طلب سلامتی ما برای ایشان یکی است؟دعای پیامبر(ص) همیشه مستجاب است، ولی دعای ما همیشه مستجاب نیست. ما کسی نیستیم که خداوند همواره دوستمان بدارد، ولی پیامبر(ص) را خداوند، همیشه دوست می‌دارد.
از آنچه گفته شد، اهمّیت تعظیم شعائر بیشتر آشکار می‌شود. درچراغانی خیابان‌ها، نصب پرچم‌های سیاه، گریستن، عزاداری کردن، به پا کردن جلسات سرور و... عبادت و ذکر و یاد خدا و اهل بیت(ع) نهفته است.
یک سال در ایّام ولادت حضرت مهدی(ع) در شهر مقّدس «قم»، یکی از خیابان‌ها را به شوق امام عصر(عج) چراغانی کرده بودند؛ یکی از بزرگان که به خدمت حضرت مشرّف شده بودند، گفتند: «امام عصر(ع) فرمودند: ما از این مردم متشکّریم. تشکّر ما را به ایشان برسانید». از این رو نباید گمان کنیم اهل بیت(ع) ما را فراموش می‌کنند و به ما توجّه ندارند؛ آنها کوچک‌ترین کارهای ما را نیز به شمار می‌آورند.
حضرت ولیّ عصر(ع) هرگز ما را فراموش نمی‌کند و اگر اهلیّت و لیاقت پیدا کنیم، بی‌گمان به سراغ ما می‌آید، آن هم در سخت‌ترین مواقع و در زمانی که بسیار محتاج او هستیم؛ به شرط آنکه او را خالصانه یاد کنیم. هر چه این یاد و ذکر، خالص‌تر و زیباتر باشد، مؤثّرتر و کارسازتر خواهد بود.

2. هدیه دهید!

از دیگر کار‌های مؤثّر در ایجاد ارتباط با حضرت ولیّ عصر(عج) این است که هدیه‌ای برای آن حضرت بفرستیم. انجام کارهای نیک، خدمت به دوستان، لبخند به یتیم، کشیدن دست نوازش بر سر او، درس دادن، درس خواندن، گناه نکردن، طاعت خدا را به جا آوردن از هدیه‌های خوب ما به آن حضرت است.
نکتة قابل توجّه در این مسئله این است که باید بسیار مراقب باشیم تا مبادا هدیه‌ای که برای آن حضرت می‌فرستیم، خراب باشد؛ هر چند آن حضرت از روی مهربانی هیچ وقت خراب بودن آن را به روی ما نمی آورد.
خدای تعالی، امام عصر(عج) را بیش از همه دوست می‌دارد. وقتی می‌بیند ما به او توجّه داریم، حتماً به ما نیز عنایتی می‌کند؛ بنابراین از جمله چیزهایی که باعث محبوبیّتمان نزد خداوند می‌شود، هدیه فرستادن برای آن حضرت است.

3. توسّل

یکی دیگر از راه‌های رسیدن به دیدار حضرت ولیّ عصر(عج)، توسّل به اهل بیت(ع) است. این بسیار شایسته و پسندیده است که توفیق زیارت امام زمان(ع) را از محضر خود اهل بیت(ع) درخواست نماییم. نه تنها در این مورد، بلکه در تمامی امور زندگی خود، نباید توکّل به خدا وتوسّل به ذات مقدّس اهل بیت(ع) رافراموش نماییم. اگر اهل توسّل باشیم، بی‌ایمانی در زندگی ما داخل نمی‌شود و بسیاری از گرفتاری‌هایی که دیگران دارند، نخواهیم داشت. اهل بیت(ع) و توسّل به آنها هم مایة دل‌خوشی ما در زندگانی است.

4. دوری از گناه

راه دیگر ارتباط معنوی با حضرت، دوری از گناه است. بر ماست که از تمامی کارهایی که باعث آزردن آن حضرت می‌شوند، پرهیز کنید. امام عصر(ع) از گناه نفرت دارد و ما نیز باید به گونه‌ای باشیم که حتّی اگر زمینة گناه پیش آمد، به احترام آن حضرت گناه نکنیم.
برخی که خود را به دیدن بعضی عکس‌ها، فیلم‌ها، ... عادت می‌دهند، به دست خود از دیدن جمال حضرت محروم می‌شوند. جوانی که به مجلس امام حسین(ع) می‌آید و با اشک چشم، این پلیدی‌ها را می‌شوید، نباید دیگر بار به گناه رو کند.
از مواردی که به دوری از گناه کمک می‌کند، احساس حضور در برابر حضرت ولیّ عصر(عج) است.
ما نیز یتیمان آل محمّد(ص) هستیم. امام زمان(ع) در حکم پدر ماست؛ اگر چه ما او را نمی‌بینیم، امّا او ما را می‌بیند، با ما هم‌دردی می‌کند، غصّة ما را به جام می‌خرد، ولی ما نه او را می‌بینیم، نه غمش را می‌دانیم، نه غصّه‌اش را می‌خوریم و نه با او هم‌دردی می‌کنیم. ما با حضرت فاصله داریم، فاصله‌ای که خود ایجاد کرده‌ایم.
اگر به دنبال رضایت و دیدار امام خویش هستیم، باید برای درمان بیماری غفلت، چاره‌ای بیندیشیم. یکی از راه‌های درمان این بیماری، همین درس‌های اخلاق است. تذکّر وتنبّه، انسان را از غفلت بیرون می‌آورد، راه دیگر، پیدا کردن دوست خوب است.«یَذکُرُکُمُ الله رُؤیَتُهُ؛ با کسی همنشین باش که تو را به یاد خدا بیندازد.» و چه بهتر که این فرد، همسر، فرزند، پدر و مادر انسان باشد. به طور کلّی هر آنچه که تذکّر دهنده باشد و انسان را متوجّه کند، در علاج بیماری غفلت، مؤثّر است. از همین رو در تعالیم دینی ما آمده است که قرآن بخوانید، چون مُذکِّر است.پیامبر اعظم(ص) و ائمّة معصومان(ع) هم مذَکِّر هستند.
هر روز و هر ماه، ذکر مخصوص خود را دارد. وقتی ذکر، به زبان جاری شد، بر اثر استمرار و دوام، به اندام وجوارح نیز راه می‌یابد و دل، چشم، زبان و گوش انسان نیز متذکّر می‌شوند. باید مواظب دوستان غیر متذکّر خود باشیم؛ چرا که مراودة زیاد با این افراد می‌تواند ما را از مسیر الهی خارج کند. از امام(ع) در مورد آیة «رَبَّنا آتِنا فی الدُّنیا حَسَنَة و فی الاخِرَةِ حَسَنَة» سؤال کردند، حضرت در جواب فرمودند:
«حسنة دنیا، همسر خوب است که مانع گناه انسان می‌شود و وسایل حرکت را برای او فراهم می‌کند.»
مرحوم آیت الله صافی از علمای اصفهان بودند. حال معنوی خوشی داشتند و در اواخر عمر خود به دیدار حضرت صاحب الامر(ع) نایل شدند. آیت الله صافی دربارة این دیدار گفتند: وقتی که مشغول ساخت خانه بودم، به ایشان عرض کردم: «توصیه می‌کنید خانة خود را چگونه بسازم؟» فرمودند: «خانه را به گونه‌ای بساز که اگر روزی امام زمان(عج) در حال عبور از کنار خانه‌ات بودند و تصمیم به استراحت گرفتند، نگویند در این خانه جای من نیست؛
خانه‌ات را طوری بساز که حضرت بگویند درِ این خانه را می‌زنیم، یک ساعت استراحت می‌کنیم و می‌رویم. در خانه‌ات را به روی آقا مبند! به راستی چرا ما با دل خود کاری می‌کنیم که دیگر جای آن حضرت نباشد؟ چرا با چشمان خود کاری می‌کنیم که دیگر او را نبیند؟

5. زیارت اباعبدلله الحسین(ع)

از دیگر مواردی که می‌تواند موجبات دیدار ما با آن حضرت را فراهم آورد، زیارت اباعبدالله(ع)، شب جمعه در کربلاست. مرحوم بافقی(ره) فرمود:
«چرا علی بن مهزیار بیست سفر به حج رفت تا امام زمان(عج) را ببیند؟ اگر یک شب جمعه یا شب نیمة شعبان به کربلا می‌آمد، آن حضرت را زیارت می‌کرد.»
حماسة کربلا دین خدا را احیا کرد.کربلا یعنی نهضتی عظیم که ما همّت استفاده از آن را نداریم. اگر اهداف امام حسین(ع) را آن گونه که باید، تعقیب کنیم، خواهیم دیدکه چگونه کفّار و مشرکان در برابر ما تاب مقاومت از کف می‌دهند.

6.گریه بر امام حسین(ع)

یکی دیگر از راه‌های ارتباط با امام عصر(عج) گریه بر امام حسین(ع) است. اهل بیت(ع) بسیار از ما خواسته‌اند که برای امام حسین(ع) گریه کنیم. امام رضا(ع) فرمودند:
«یَابنَ شَبیبِ إِن کُنتَ باکیًا لِشَیءٍ فَابکِ لِلحُسَین بنِ عَلِیِّ علیهما السّلام؛
ای پسر شبیب! اگر بهر چیزی گریان بودی، بر حسین گریه کن.»
اگر بر مصائب حسین(ع) گریه کردیم، مشابهت با امام عصر(ع) پیدا می‌کنیم و این مشباهت ما را به ایشان می‌رساند. یکی از بزرگان که در «مشهد مقدّس» به سر می‌برند، سه تشرّف خدمت امام عصر(ع) داشته‌اند. در یکی از تشرّف‌ها حضرت فرمودند: ایرانی‌ها برای جدّم حسین(ع) خوب عزاداری می‌کنند.
گریه برای امام حسین(ع)، ما را از لحاظ عاطفی و احساسی با امام زمان(ع) همراه می‌کند و این بستر خوبی برای برقراری ارتباط معنوی با حضرت است. برخی گمان می‌کنند چون اعمال دیگر ما خوب نیست، گریة ما هم فایده ندارد و باید این عمل را نیز رها کنیم. ولی این صحیح نیست، باید تلاش کنیم تا در سایة گریه بر امام حسین(ع) یا راه‌های عنوان شدة دیگر، ارتباط معنوی خود را با حضرت ایجاد نموده و روز به روز این رابطه را عمیق‌تر کنیم.
گاه ارتکاب یک گناه، سبب نرسیدن ما به محضر امام عصر(ع) خواهد شد. افراد بسیاری به خدمت آن حضرت مشرّف شده‌اند و اگر ما به وصال او نمی رسیم، به دلیل گناهان ماست.
منبع: ماهنامه موعود شماره 111.





تاریخ : پنج شنبه 91/2/7 | 9:23 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

سرش بر پای ارباب است ، حر شد
دوباره جام های سرخ پر شد
در باغ شهادت باز ، باز است
که لاله سوخت ، پرپرشد ، ترور شد


...


نامه خانواده شهید مصطفی احمدی روشن به رهبر معظم انقلاب

 

 

 

(روی تصاویر کلیک کنید)

...



آقایان به خاطر رد صلاحیت شدن جنجال می کنند
 اما مردان خیلی زود تایید صلاحیت می شوند
باخون !

 






تاریخ : جمعه 91/2/1 | 2:0 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()


روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد . اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است . و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست.






تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 4:17 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

1) میل به زیبا بودن


یکی از مهمترین انگیزه زن ها برای بیرون گذاشتن مو و آرایش کردن میل طبیعی زن ها به


زیبا بودن است. این میل چیزی نیست که مخفی باشد و چیزی هم نیست که مذموم و


ناپسند باشد. میلی است که خداوند در طبیعت زن قرار داده و باید هم به هدف خود


برسد. زن های مسلمان جامعه ی ما هم می دانند که این میل را باید در مسیر خودش


قرار داد وگرنه آفاتی دارد که بر کسی پوشیده نیست. اسلام این میل اصیل را سرکوب


نکرده و از سویی از زنها خواسته است که آن را در اجتماع و در معرض دید همگان ارضا


نکنند (به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و


زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسری خود را بر


سینه خویش [فرو] اندازند- سوره ی مبارکه نور/آیه 31) و از سویی هم از آنان خواسته که


حتماً برای همسر خویش این میل را به ثمر برسانند. (امام باقر علیه السلام می فرمایند:


سزاوار نیست زن (در جلوی محارم خویش) بدون زیور باشد، ولو اینکه گردن بندی


به گردن آویزد[1])


چه اشکالی دارد که دختران مسلمان این میل را در صدف حجاب محافظت نمایند و پس از


ازدواج به آن به بهترین نحو جامه ی عمل بپوشانند؟ چه اشکالی دارد که زن مسلمان این


افتخار را برای خود نگه دارد که زیبائیش را تنها به شوهرش عطا کرده؟ و اگر اینگونه باشد


البته که همسر او نیز بیشتر قدر زیبایی او را خواهد دانست.


از آن طرف اگر دختری قبل از ازدواج با آرایش و بیرون گذاشتن موها، هزاران نگاه را به


سوی خویش دعوت کرده باشد، خود او پس از ازدواج و هنگامی که خود را برای


همسرش می آراید آیا احساس عذاب وجدان نخواهد داشت؟



[1] وسائل الشیعه ج20 ص167







تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 4:13 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

هنگامی که کسی زیاد تنبلی کند و یا کج و معوج بنشیند و یا لم بدهد، به او می گویند: مگه تنبلخونه شاه عباسه؟ امروز به ریشه یابی این مثل عامیانه می پردازیم.شاه عباس کبیر یک روز گفت: خدا را شکر! همه اصناف در مملکت ایران به نوایی رسیده اند و هیچ کس نیست که بدون درآمد باشد.سپس خطاب به مشاوران خود گفت: همین طور است؟ همه سخن شاه را تایید کردند.از نمایندگان اصناف پرسید، آن ها هم بر حرف شاه صحه گذاشتند و از تلاش های شاه در آبادانی مملکت تعریف کردند.اما وزیر عرض کرد: قربانتان بشوم، فقط تنبل ها هستند که سرشان بی کلاه مانده.

 



شاه بلافاصله دستورداد تا تنبلخانه ای در اصفهان تاسیس شود و به امور تنبلها بپردازد. بودجه ای نیز به این کار اختصاص داده شد.کلنگ تنبل خانه بر زمین زده شد و تنبل خانه مجللی و باشکوهی تاسیس شد.

تنبل ها از سرتاسر مملکت را در آن جای گرفتند و زندگیشان از بودجه دولتی تامین شد.
تعرفه بودجه تنبل خانه روز به روز بیشتر می شد، شاه گفت: این همه پول برای تنبل خانه؟ عرض کردند: بله. تعداد تنبلها زیاد شده و هر روز هم بیشتر از دیروز می شود!شاه به صورت سرزده و با لباس مبدل به صورت ناشناس از تنبلخانه بازدید کرد. دید تنبلها از در و دیوار بالا می روند و جای سوزن انداختن نیست.

 شاه خودش را معرفی کرد. هرچه گفتند: شاه آمده، فایده ای نداشت، آن قدر شلوغ بود که شاه هم نمی توانست داخل بشود. شاه دریافت که بسیاری از این ها تنبل نیستند و خود را تنبل جا زده اند تا مواجب بگیرند.شاه به کاخ خود رفت و مساله را به شور گذاشت.

 مشاوران هریک طرحی ارائه دادند تا تنبل ها را از غیر تنبل ها تشخیص بدهند ولی هیچ یکی از این طرح ها عملی نبود.سرانجام دلقک شاه گفت: برای تشخیص تنبل های حقیقی از تنبل نماها همه را به حمامی ببرند و منافذ حمام را ببندند و آتش حمام را به تدریج تند کنند، تنبل نماها تاب حرارت را نمی آورند و از حمام بیرون می روند و تنبلهای حقیقی در حمام می مانند.شاه این تدبیر را پسندید و آن را به اجرا درآورد. تنبل نماها یک به یک از حمام فرار کردند.

فقط دو نفر باقی ماندند که روی سنگ های سوزان کف حمام خوابیده بودند. یکی ناله می کرد و می گفت: آخ سوختم، آخ سوختم. دیگری حال ناله و فریاد هم نداشت گاهی با صدای ضعیف می گفت: بگو رفیقم هم سوخت!!






تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 4:12 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

2) همرنگی با اجتماع


از انگیزش های دیگری که قطعاً در بسیاری از خانم ها علت اصلی بدحجابی است، میل


به پذیرفته شدن توسط جامعه است. انسان دوست دارد که بقیه به او احترام بگذارند و


توسط جامعه پذیرفته شود و یا لااقل مطرود مردم نباشد. جو امروز جامعه ی ما در


بسیاری از شهرها، جو بدحجابی است و در این محیطها اگر زنی بخواهد باحجاب باشد


به نوعی خود را از محیط اطرافش جدا ساخته است و این خلاف میل به پذیرفته شدن در


میان مردم است. این مسئله در درون فامیل و در بین نوجوانان و جوانان همسال اهمیت


بالاتری می یابد.


در مورد این انگیزه ی باطل باید گفت اولاً کسی خود را همرنگ محیط می کند که دارای


شخصیت و هویت قوی و مستقل نباشد و لذا سعی می کند با یکرنگ شدن با جامعه به


خود هویت ببخشد. بنابراین کسی که در مقابل تغییر و تحولات متعدد جامعه اش مقاومت


می کند و آگاهانه بر کاری که درست است استقامت می ورزد، همتی والاتر و شخصیتی


قوی تر دارد. ثانیاً قرآن کریم می فرماید ولا تزر وازرة وزر أخرى یعنی هیچ گناهکاری عذاب


گناه دیگری را نخواهد دید (انعام/164) و این بدان معناست که همرنگ شدن با جامعه


باعث نمی شود گناه بدحجابی از ما ساقط شود و به دوش مردم یا مسئولین فرهنگی


بیفتد، خیر، حتی اگر همه هم بدحجاب شوند، حجاب باز واجب خواهد بود و همه ی


بدحجابان جزای این گناه را خواهند چشید. ثالثاً اگر ما خود را به اجتماع بسپاریم کارمان


به هرجایی ممکن است کشیده شود. در همین جامعه ی خودمان روزی بدحجابی


منحصر بود به بیرون گذاشتن مقداری از موها، سپس این مقدار بیشتر و بیشتر شد،


سپس آرایش های غلیظ به آن اضافه شد، سپس لباس های تنگ به بازار آمد، سپس


شلوارهای کوتاه و آستین های کوتاه مد روز شد و ... خب اگر ما بخواهیم به هر قیمتی


در میان دوستانمان پذیرفته شویم، باید از خیلی عقائد و باورهایمان دست بکشیم و این


واقعاً ظلم به خود است.


خداوند انتقام خواهد گرفت از کسانی که زنهای چادری را مسخره می کنند و اینگونه


زمینه را برای خروج زن از این حصار امن فراهم می نمایند و با عقب مانده خواندن و


متحجر دانستن باحجاب ها، بدحجابی را ترویج می نمایند. آری انتقام الهی در انتظار


ایشان است اما وظیفه ی زنان نیز به جای خود باقی است و آنان نیز نباید در


مقابل این آمرین به منکر و نهی کنندگان از معروف خود را ببازند.









تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 3:54 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

قشنگ ترین و زیباترین ساعت دنیا، ساعتی بود که دیدمت.






تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 3:52 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده ! وقتی داره صورتشو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده ! وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره ! اما هیچی نمیگه … و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو بود ؛ دلت … میخواد … با تمام وجودت … بمـ ـ ـ ـ ـیـ ـ ـ ـری ……






تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 3:46 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

برای برقرار کردن ارتباط موثر با دیگران نیاز به مهارت‌های مردمی و اجتماعی دارید که در زیر به 8 مورد از ضروری‌ترین این مهارت‌ها اشاره می‌کنیم.

 

شاید در دید و بازدید های  عید به دردتان خورد.آدمها نه‌ تنها دارای شکل‌ها و سایزهای مختلفی هستند، بلکه انواع و اقسام شخصیت‌ها را هم دارند. تفاوت‌های آدمها با همدیگر درست به اندازه شباهت‌های آنها به هم است. برای اینکه بتوانید به بهترین نحو با آدمها ارتباط برقرار کنید، باید با سبک و سیاق خاص هرکدام، زبان خاصشان، حالات و اشارات و سرعت و تن صدای خودشان با آنها ارتباط برقرار کنید.

 


 


 

 


1. درک دیگران

آدمها نه‌تنها دارای شکل‌ها و سایزهای مختلفی هستند، بلکه انواع و اقسام شخصیت‌ها را هم دارند. تفاوت‌های آدمها با همدیگر درست به اندازه شباهت‌های آنها به هم است. برای اینکه بتوانید به بهترین نحو با آدمها ارتباط برقرار کنید، باید با سبک و سیاق خاص هرکدام، زبان خاصشان، حالات و اشارات و سرعت و تن صدای خودشان با آنها ارتباط برقرار کنید.

پس از کجا باید بفهمید چطور می‌توانید به بهترین نحو با کسی ارتباط برقرار کنید؟ باید با آنها وقت بگذرانید! نباید انتظار داشته باشید با کسی که تازه آشنا شده‌اید بتوانید طی یک دقیقه صمیمانه حرف بزنید. درک یک موضوع زمان می‌بردچه آن موضوع موضوعی علمی باشد و چه اجتماعی.

2. ابراز مشخص افکار و احساسات


مغز ما مقدار مشخصی اطلاعات را می‌تواند در یک زمان دریافت کند. در هر ثانیه ما با بمبارانی از پیام‌ها روبه‌رو هستیم و به همین دلیل پیامی که به دیگران می‌‌رسانید باید مشخص و واضح باشد.

برای اینکه مطمئن شوید کمترین مدت زمان لازم برای ابراز افکار و احساساتتان را به طریق درست صرف می‌کنید، خیلی خوب است که برای ارتباطتان برنامه‌ریزی داشته باشید مهم نیست که با چه روشی می‌خواهید ارتباط برقرار کنید.

3. وقتی نیازهایتان برآورده نمی‌شود، اعتراض کنید

اعتراض کردن برای اطمینان از اینکه نیازهایتان برآورده می‌شوندچه در روابط کاری و چه اجتماعی بخش مهمی از یک رابطه است.

اما پنج راه وجود دارد که می‌توانید در ارتباط و گفتگویتان به جای اینکه خشن به نظر برسید، قاطع دیده شوید: با تمرین رفتارتان قبل از برقراری ارتباط و گفتگو؛ با تکرار گفتگو؛ درخواست فیدبک منفی؛ توافق آزمایشی با فیدبک منفی؛ و ایجاد مصالحه عملی.

قاطعیت ابزار بسیار مفیدی در ارتباط است. کارایی این ابزار بسته به موقعیت است و درست نیست که در همه موقعیت‌ها قاطع باشید. به خاطر داشته باشید، استفاده ناگهانی از قاطعیت ممکن است در نظر دیگران خشونت به نظر برسد.

4. درخواست فیدبک از دیگران و ارائه فیدبک در مقابل


درکنار تکنیک قاطعیت، دادن و گرفتن فیدبک یک امر مهم در مهارت‌های ارتباطی است که اگر بخواهید روابط کاری طولانی‌مدت و بادوامی ایجاد کنید حتماً باید آن را یاد بگیرید.

یک روش برای ارائه فیدبک مفید این است که ابتدا تمجید کرده و بعد از آن توصیه‌ها و پیشنهادات عملی برای بهبود وضعیت ارائه کنید و بعد دوباره آن را با تحسین و تمجید صادقانه جمع‌آوری کنید.

در این مورد هم باید به خاطر داشته باشید که صداقت دیدگاهی نسبی و فردی است. خصوصیتی در کسی که ممکن است به نظر شما ناخوشایند بیاید، ممکن است در دیدگاه فردی دیگر عالی و ایدآل به نظر برسد.

5. تاثیر گذاشتن بر افکار و اعمال دیگران

همه ما فرصت این را داریم که بر افکار و اعمال دیگران اثر بگذاریم. ما این قدرت را داریم که نحوه فکر کردن و عمل کردن دیگران را شکل دهیم.

از یک چیز ساده مثل لبخند زدن و سلام کردن بعنوان راهی برای تاثیر گذاشتن بر روحیه دیگران تا الگو شدن برای دیکران در شرایط سخت، راه‌های زیادی برای تحت‌تاثیر قرار دادن افکار و اعمال دیگران دارید.

یادتان باشد که یک نگرش منجر به یک احساس می‌شود که در مقابل به عمل می‌انجامد. شما باید نگرش‌ها را شکل دهید تا بتوانید اعمال آنها را پیش‌بینی کنید.

6. رو کردن مشکلات و تعارضات و حل کردن آنها

ممکن است کارمندانتان، دوستتان و حتی همسرتان خصومتی پنهان در دلشان از شما انباشته باشند و تازمانیکه نفهمید این مشکلات چه هستند، نخواهید توانست به خوبی با آنها کنار بیایید.

خجالت‌آور و تحقیرآمیز است و نیاز به صبر و حوصله بسیار دارد تا به حالت دفاعی نروید و به دیگران فرصت دهید نگرانی‌ها، ناامیدی‌ها و عصبانیت‌هایشان را رودررو ابراز کنند اما با این روش می‌توانید فرصت پیدا کنید همه چیز را درست کنید یا به آنها کمک کنید سوءتفاهماتشان برطرف شود.

7. همکاری با دیگران به جای تنها انجام دادن کارها


اینکه یاد بگیرید با همکاری دیگران کارهایتان را انجام بدهید، نقش بسیار مهمی در رشد و پیشرفت تان خواهد داشت.

سریع‌ترین راه برای اینکه خودتان را زیر کوهی از جزئیات و حجم کار مدفون کنید این است که سعی کنید همه کارها را خودتان انجام دهید. تقسیم کردن حجم کاری با دیگران هوشمندانه‌ترین اقدام است. دلیل آن این است: استفاده از مهارت‌ها و توانایی‌هایتان و اجازه دادن به دیگران برای بالا بردن حجم کار شما. شما آنها را آموزش می‌دهید تا کارهایی که خودتان انجام می‌دهید را انجام دهند و خودتان کار دیگری انجام می‌دهید.

درسی که از این نکته می‌گیرید ساده است: اگر بخواهید همه کارها را خودتان انجام دهید، زیر حجم کار مدفون خواهید شد. پس به دیگران کاری که باید انجام دهید را آموزش دهید و خواهید دید که چقدر کارتان پیشرفت خواهد کرد.

8. تعویض دنده وقتی روابط دیگر کارایی ندارند

بعضی وقت‌ها لازم است که دست بکشید و بروید. بعضی وقت‌ها باید از شر بار ناسالم خودتان را خلاص کنید. و بعضی وقت‌ها لازم است قدم‌هایی بزرگ بردارید تا تعادل و شتاب حرکت خودتان را بازیابید.






تاریخ : سه شنبه 91/1/29 | 6:41 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()

بهتـرین راهـکارهای کاربـردی برای مـطالـعه

 

آمارها نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید. از آنجا که مغز انسان به منظور ساخت پروتئین و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد.

در این ایمیل چند نکته در رابطه با مطالعه مفید را پیش روی شما دوستانی که فصل امتحانات را در پیش دارید و یا اینکه در تدارک شرکت در کنکور هستید، قرار می دهیم که امید است مورد استفاده شما عزیزان پ;رشین استار قرار گیرد. لذا برای درس خواندن مفید لطفا توصیه های کاربردی زیر را بکار گیرید:

- با خیالی آسوده استراحت کنید
اگر زمان بشما اجازه می دهد به منظور تجدید قوا، یک روز کامل را به استراحت بگذرانید. با این کار ممکن است احساس عذاب وجدان کنید و مرتبا با خود بگوئید: باید امروز را هم درس می خواندم و زمان گرانبهایی را که به استراحت تخصیص داده اید، با استرس سپری کنید. اما فراموش نکنید که در حالت استرس مغز اطلاعات جدید را جذب نمی کند. یک روز را به فراغت بگذرانید و احساس بدی از درس نخواندن خود نداشته باشید.

- وضعیت جسمی خود را در نظر بگیرید

در زمانهایی که خسته، عصبانی، حواس پرت و شتاب زده هستید درس نخوانید. زمانی که مغز انسان در حالت آرامش است، مانند یک اسفنج اطلاعات را جذب می کند، برعکس زمانی که استرس دارید، تلاش شما برای یادگیری بی فایده است، زیرا در چنین حالتی مغز اطلاعات را دفع می کند. هیچگاه در زمانی که فکر شما به چیزهای دیگری مشغول است، خود را مجبور به درس خواندن و یادگیری نکنید، این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست.

- درس ها را در همان روز مرور کنید

زمانی که چیز جدیدی یاد می گیرید، سعی کنید در همان روز نکات مهمش را دوره کنید. با گذشت چند روز، برای یادآوری آن مطالب به تلاش بیشتری نیاز خواهید داشت. به هر حال یک مرور سریع در انتهای روز، باعث ماندگاری بیشتر در مغز و یادآوری آسانتر مطالب خواهد بود.

- مرحله به مرحله پیش بروید

ممکن است باور نداشته باشید که همیشه از کل به جزء و از بزرگ به کوچک رسیدن، روش کارایی در امر یادگیری در سنین مختلف است. در زمان درس خواندن ابتدا سعی کنید یک درک کلی از مطلب داشته باشید سپس وارد جزئیات شوید، با این روش امکان موفقیت شما بیشتر می شود.

- محیطی مناسب برای درس خواندن فراهم کنید
همیشه فراهم کردن محیط مناسب برای درس خواندن را در اولویت اول قرار دهید. به طور مثال اگر به سکوت احتیاج دارید، تمام سعی تان را برای ایجاد یک مکان دور از سر و صدا برای موفقیت در درس خواندن، به کار بگیرید.

- میزان خستگی مغزتان را در نظر داشته باشید
کاملا طبیعی است که گاهی مغز انسان در اثر خستگی، مطالب را فراموش می کند. این امر هرگز بدان معنا نیست که شما آدم کودنی هستید. پس به جای عصبانی شدن، سعی کنید چنین حالتی را پیش بینی کنید و با آن کنار بیایید. تصور کنید که مغز شما لایه های اطلاعات را به ترتیب روی هم می چیند، با قرار گرفتن اطلاعات جدید در سطوح بالا، اطلاعات لایه های پایین تر کهنه شده و به آسانی قابل دسترس نخواهند بود، بنابراین به فراخوانی شما دیرتر جواب می دهند، مرور کردن تنها روش جلوگیری از چنین پیشامدی است.

- با برنامه ریزی مناسب، درس خواندن را به عادت تبدیل کنید
عموما اگر ساعات مشخصی از روز را برای درس خواندن برنامه ریزی کنید، خیلی زود به آن عادت خواهید کرد. بدون تخصیص ساعات مشخصی از روز، ممکن است هیچگاه وقت درس خواندن پیش نیاید. یک روش مناسب برای این کار یادداشت کردن زمان در دفتر روزانه است، درست مثل اینکه از پزشک وقت گرفته اید، مثلا در دفتر یادداشت خود بنویسید : 2 تا 4 بعد از ظهر درس خواندن.

- هدف داشته باشید
یکی از دلایل اصلی که باعث می شود افراد به اهداف خود نرسند این است که معمولا آنها را دست نیافتنی می پندارند. در صورتی که با برنامه ریزی و مدیریت صحییح می توان به کلیه اهداف خود دست یافت. کافی است سعی کنید فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را دریابید، اهداف بلند مدت را مانند یک رویا در ذهن بپرورانید و نگه دارید، در عین حال فعالیت های روزانه زندگی را به اهداف کوتاه مدت اختصاص دهید.

- ناامیدی دشمن یادگیری است
افرادی که دائما خود را به دلیل کندی در یادگیری سرزنش می کنند، حتی اگر پیشرفتی مناسب و قوه یادگیری بالایی داشته باشند، همواره در استرس به سر می برند. در مقابل افرادی که به خود و سرعت یادگیری شان اطمینان دارند، حتی اگر از هوش و استعداد کمتری نسبت به گروه قبل برخوردار باشند، نتیجه کارشان بهتر است، زیرا این افراد انرژی خود را صرف نگرانی و حساسیت های بی مورد نکرده، آهسته و پیوسته پیش می روند.






تاریخ : دوشنبه 91/1/28 | 7:18 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.